به نظر میرسد هدف از فعال کردن مکانیسم ماشه، بیشتر تحمیل یک شرایط جدید بر ایران است. آنها شاید به دنبال یک برجام دیگری باشند با یک بازه زمانی بلندمدت دیگری. تصور آنها این بود که برجام میتواند منجر به کنترل فعالیتهای هستهای صلح آمیز ایران بشود. اما چون ترامپ سال 97 از برجام خارج شد و اروپاییها هم، جبران لازم را نکردند، ایران غنیسازی بالای 5/3 درصد را آغاز کرد. اگر مکانیسم ماشه فعال بشود، طبیعتا اقتصاد ایران تحت فشار شش قطعنامهای خواهد شد که از سال 85 تا سال 89 شورای امنیت علیه ایران مصوب کرد. تردیدی وجود ندارد که هم فروش کالا، هم خرید کالا با محدودیت مواجه خواهد شد. اما تجربه حداقل دو دهه گذشته نظام سیاسی ایران باید برای غربیها روشن باشد که ایران هرگز به دنبال تعطیل کردن هستهای نخواهد رفت. به خاطر اینکه در دو دهه گذشته هم رفتار و هم عملکرد و هم هزینههایی که برای بهدست آوردن این انرژی صلح آمیز پرداخت شده است، برنامه هستهای ایران برگشت ناپذیر است. اما اتفاق بسیار مهمی که خواهد افتاد این است که از این پس در جهان کسی به سراغ تعهدات بینالمللی با غرب نخواهد رفت. به دلیل اینکه یک تفاهم یا یک قرارداد 10 ساله یا 120 ماه با غرب، امروز در حالی میخواهد نقطه سر خط بشود، که 119 ماه غرب واکنش جدی به نقض آن نکرده بود. نه تنها برجام را سه کشور اروپایی قبول داشت بلکه وقتی ترامپ سال 97 از برجام خارج شد، این اروپاییها بودند که از ایران خواستند در برجام بماند و ایران در برجام ماند، اما اروپاییها هیچ جبرانی به خاطر خروج آمریکا از برجام نکردند. وقتی اروپاییها تا سال 97 موافق بودند که برجام بماند و بعد از خروج ترامپ از برجام در سال 97 باز تاکید بر ماندن ایران در برجام کردند، امروز این خروج سه کشور اروپایی با مکانیسم ماشه از برجام، جز یک رسوایی تاریخی برای اروپاییها و بدنامی در نقض پیمانهای بینالمللی چیزی نصیب اروپاییها نخواهد کرد و موضوع شاید بدتر از نکتهای که ذکر شد این است که اروپاییها خودشان این قدرت را ندارند که به مذاکره با ایران ادامه دهند بلکه درخواست میکنند ایران با آمریکا مذاکره کند. گویی اروپاییها هیچ قدرتی ندارند مگر اینکه قدرت آمریکا بالای سر آنها برای ایران یا حتی برای قاره اروپا باشد. این قصه و روایت تاریخ ارتباط برجامی بین ایران و اروپا خواهد بود که زین پس در بخشی از تاریخ مرتبا ذکر خواهد شد.
هادی حقشناس
اقتصاددان