چرا که تا پیش از این مفاهیمی همچون وفاق ملی، وحدت، انسجام و... صرفا دانش واژههایی بودند که از آنها صرفا در قالب کلامی و نظر استفاده میشد اما اینکه پزشکیان امروز وفاق ملی را از ساحت نظری به عرصه عملی آورده بسیار امر مطلوب و قابلتوجهی است. با این حال یک پرسش مهم در این میان وجود دارد که پاسخ به آن میتواند علت برخی رویکردها؛ عملکردها و نوع مواجهههای امروزی با دولت را مشخص کند. اینکه با وجود تاکیدات بسیار رئیسجمهور پزشکیان بر نگاه وفاق گونه به همه مسائل و ساری و جاری بودن این نگاه بر همه َشئون دولت و عملکردها تا وفاق ملی تا چه میزان توانسته تاثیرات خاص خود را داشته باشد و در جامعه و میان قوا موثر واقع شود؟ واقعیت امر بر آن است که پس از گذشت قریب به ۹ ماه از دولت پزشکیان این ففط دولت بوده که در تمامی اقدامات و رویکردهای خود وفاق ملی را پیاده کرده اما در طرف مقابل سایر قوا و دستگاهها حداقل در حد و اندازههای دولت وفاق را در دستور کار خود قرار ندادهاند و بعضا حتی نگرشهای خاص خود را در مواجهه با دولت در دستور کار قرار دادند. بهعنوان مثال نوع مواجهه مجلسنشینان در قامت قوه مقننه با دولت نه بر پایه وفاق و همدلی با دولت که بیشتر بر اساس رویکردهای سیاسی، تسویه حساب جویانه و همچنین تقابلی بنا شده است. کافی است تا نوع نگاه مجلسیها به اقدامات دولت و وزرا را از نظر بگذرانیم تا مشخص شود این مجلس تا چه حد وفاق را باور دارد و قصدش کمک و یاری رساندن به دولت است. استیضاح وزیر اقتصاد دولت آن هم در شرایط جنگ اقتصادی نشان داد که بخشی از مجلسیها بهدنبال کمک به دولت نیستند و تمام تلاش خود را برای زمینگیرکردن دولت به کار گرفتهاند. چه اینکه این رویه در قبال وزرای راه و شهرسازی و نیرو نیز در حال طراحی و پیادهشدن است. واقعیت امر بر آن است که مجلسیها از وفاق ملی صرفا به گفتاردرمانی در خصوص آن بسنده کردهاند و از آنجاییکه به طور قطعی آن را قبول نداشته و بر نمیتابند صرفا در گفتار از وفاق ملی میگویند؛ اما در عمل وفاق را کناری گذاشته و اهداف و منویات خود را دنبال میکنند. هر چند که در چنین شرایطی دستگاه قضایی بسیار بهتر و بیشتر نسبت به مجلس وفاق را در حوزه اجرا و عمل خود به منصه ظهور گذاشته است. حال به نظر میرسد که پس از قریب به 9 ماه دولت پزشکیان به یک جمعبندی از وفاق ملی میان قوا و دستگاههای مختلف رسیده است که تا چه میزان میتواند به این شعار و تحقق عملی آن خوشبین باشد. هر چند که به گوه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران وفاق ملی صرفا نباید در میان قوا و دستگاههای مختلف معنی شود.
وفاق ملی و جامعه
بسیاری معتقدند که وفاق ملی ابتدا باید در سطح جامعه مطرح میشد و سپس در سطح سران و قوا. به عبارت دیگر باید به وفاق ملی از دریچه حاکمیت و جامعه نیز نگریست و این مساله را از نگاه جامعه بررسی کرد تا مشخص شود چه نیازهایی در جامعه وجود دارد که تحقق آنها موجبات ایجاد بهتر و بیشتر وفاق ملی را میسر خواهد نمود. آنچه مسلم است هر اندازه گپ و شکاف موجود میان جامعه و دولت به معنای عام کلمه کمتر شود و مردم بیش از گذشته از اقدمات دولت و حاکمیت حمایت کنند آن زمان خواهد بود که وفاق واقعی میان جامعه و مسئولان تحقق خواهد یافت.
*اهمیت همراهی قوا
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص میزان تحقق شعار وفاق ملی اظهار داشت: وفاق ملی خیلی خوب است و باید از آن استقبال کرد. یعنی همه باید در جهت تلاش برای حل مسائل ملی و کلان کشور حرکت کنند نه حزب گروه. حسین کاشفی به «آرمان ملی» گفت: باید قبول کنیم این ناکارآمدیهایی که در زمینههای مختلف وجود دارد باید به نحوی حل و فصل شود. وفاق ملی این است که همه به عرصههای جاری وارد شوند و واقعا کمک کنند و از همه ظرفیتهایی که عمدتا ظرفیت نیروی انسانی و دارای تجربه و دانش اند استفاده شود. وی ادامه داد: البته خود این مساله مسئله خیلی خوبی است که اگر اتفاق بیفتد ولی آن چیزی که مدنظر بوده و هست هنوز اتفاق نیفتاده یعنی از نحوه نگرش به وفاق ملی و انتصاب افرادی که قرار میگیرند توجه ویژه و لازم صورت گیرد. وی افزود: البته در این بین باید به این نکته نیز اشاره کرد که باید افراد توانمندی نیز برای این مهم انتخب و برگزیده شوند تا بتوانند از عهده کارها به خوبی برآیند. کاشفی بیان کرد: مشکلات که یک شبه به وجود نیامده و حاصل اتفاقاتی است که طی سالهای مختلف رخ داده است و نباید مشکلات شرایط حاضر کشور را صرفا به این دولت تقلیل داد. وی در خصوص برخی کارشکنیها در بحث وفاق ملی از سوی مجلس بیان کرد: موقعی که همراهی نباشد و بسترهای لازم وجود نداشته باشد معلوم است که کاری از پیش نمیرود و واقعا مجلس باید با دولت همراهی کند. اگر شخص یا جریانی در مجلس به جای منافع ملی و حرکت بر مبنای وفاق ملی بهدنبال حرکتهای جناحی برود دیگر چیزی از نگاه وفاقی بین قوا باقی نمیماند و گفتن از وفاق ملی فقط در لفظ و بیان است و عملی در آن نیست.