دیپلماسی و تامین منافع ملی
واقعیت این است که ایران دارد تاکید میکند که همچنان میخواهد دیپلماسی را ادامه دهد و اینطور نیست که دیپلماسی را کنار گذاشته؛ منتها نگاه خودش را به شرایطی که میتواند یک مذاکرات ثمربخش باشد، اعلام میکند.
البته آقای عراقچی به این موضوع هم واقف است که گاهی وقتها مذاکره میکنند برای اینکه بتوانند بحران و تنش را مدیریت کنند. آقای عراقچی از ابتدایی که به عنوان وزیر خارجه مشغول به کار شدند، روی این قضیه تاکید داشت که ما دنبال مدیریت تنش در روابط با آمریکا هستیم. مدیریت تنش در روابط به این معناست که مذاکرات به شکل حداقلی انجام میشود تا تنش کنترل شده و افزایش پیدا نکند و اگر شرایط اقتضا کرد، بتوانیم تنش را کاهش دهیم. اینکه میگویند ایران الان آمادگی ندارد با طرف آمریکایی مذاکره کند بر پایه این استدلال است که این طرف آمریکایی بوده که میز مذاکره را ترک و به تاسیساتی حمله کرده که زیر نظر آژانس بوده است؛ اقدامی که خلاف تمام قواعد بینالمللی است. چون ایران زیر نظر آژانس بود و هر سه ماه یکبار هم گزارش تهیه و به شورای حکام ارائه میشد. بنابراین ایران اعلام میکند که اگر قرار است مذاکراتی انجام شود این طرف آمریکایی است که باید جبران خسارت کند و دست از تحریم حداکثری بردارد. منتها بحث اروپاییها بر این قرار است که گرچه با اسنپ بک در مذاکرات را بستهاند و نمیتوانند نقشآفرینی داشته باشند ولی واقعیت این است که اگر آنها آمادگی داشته باشند در یک چارچوب جدید با ایران همکاری داشته باشند، به نظر میرسد ایران آمادگی دارد. به شرط اینکه تحریمها لغو شود و فضای همکاری در دستور کار قرار بگیرد و روابط متقابلا سودمند تعریف شود. احتمالا ایران با اروپا هم میتواند کار کند، منتها مسئله این است که اروپاییها همچنان همان سیاست اشتباه را دنبال میکنند. وقتی ایران در سال 1382 تعلیق داوطلبانه انجام داد برای اینکه اعتماد تروئیکای اروپا را بهدست بیاورد، سه توافق مهم در تهران، پاریس و بروکسل هم امضا شد اما طرف اروپایی هیچ اقدامی نکرد و بهانهاش این بود که طرف آمریکایی مخالف است و سنگاندازیها را طرف آمریکایی انجام میدهد به همین دلیل هم به سمت 1+5 رفتند و آمریکا، روسیه و چین هم وارد گفتوگو شدند. این اشتباه را همان موقع اروپایی هم کردند درحالی که میتوانستند همان موقع مسئله را حل کنند اما اصرار کردند و عملا دو سال هیچ اقدامی انجام نشد. ایران ابتدا به سمت شکستن پلمب اصفهان رفت و بعد از آن نطنز و بعد عملا قطعنامه پشت قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه ایران تا اینکه در برجام تلاش شد حرکتهای گذشته اصلاح شود و میتوانست فضای مثبتی به وجود بیاورد اما این آمریکاییها بودند که دوباره زیر بازی زدند و در اردیبهشت 1397 در دولت اول ترامپ همه چیز را خراب کردند. الان باز زمینه تعامل با طرف اروپایی وجود دارد به شرط اینکه بپذیرند به سمت راههای عملی برای پایان دادن به تحریمها بروند و پیدا کردن راه حلی که برای دو طرف برد- برد باشد. دیپلماسی هزار راه نرفته دارد. ایران همزمان که با روسیه و چین کار میکند و با هند هم ارتباط دارد، میتواند با اروپاییها و آمریکا هم وارد گفتوگو و مذاکره شود. سخن درستی است که نباید تمام تخممرغها را در یک سبد چید؛ حالا هر سمت که باشد. موقعیت ایران بهگونهای است که برای تامین منافع ملی خودش، باید بتواند در صورت لزوم با همه طرفها کار کند و باید نگاهی همهجانبه داشت.
حسن بهشتیپور
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر