دکتر مصطفی اقلیما در گفتوگو با «آرمان ملی»:
انتظارمان را از اختیارات رئیسجمهور واقعی کنیم
آرمان ملی- احسان انصاری: پاسخ دولت به مطالبات اجتماعی و نیز تلاش برای تحقق وعدههای انتخاباتی همواره زیر ذرهبین ناظران گوناگون قرار داشته است.
در اینکه دولت در مواجهه با رقبای سیاسی بخش مهمی از نیرو و توان خود را از دست داده، تردید نیست اما به نظر میرسد در مجموع برآیند تلاش دولت درتحقق وعدهها و پاسخ به مطالبات مردم چندان راضی کننده نبوده است. «آرمانملی» برای بررسی این مهم با دکتر مصطفی اقلیما آسیبشناس اجتماعی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
*آیا دولت آقای پزشکیان را یک مجموعه منسجم برای تصمیمگیری درباره چالشهای مهم کشور میدانید؟ چرا بین وعدهها و اقدامات پزشکیان فاصله افتاده است؟
واقعیت این است که نباید خود را فریب بدهیم و انتظار زیاد از کسی داشته باشیم. باید مشخص شود که قدرت و اختیارات رئیسجمهور به چه میزان است و به چه میزان نقش تعیین کنندهای در پیشبرد اهداف کشور دارد. از ابتدای انقلاب تا امروز روسای جمهوری روی کار آمدند که هر کدام برنامه خاص خود را برای حل مشکلات داشتهاند اما نه تنها موفقیت قابل توجهی نداشتند بلکه چالشهای جدیدی نیز به وجود آوردند. دلیل اصلی این مسأله نیز این است که فردی که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکند تصور دیگری از موقعیت رئیسجمهور دارد اما زمانی که به پیروزی رسید و شرایط را مشاهده کرد خیلی زود متوجه میشود که از اختیارات کافی حتی در زمینه اداری نیز برخوردار نیست. در همین دولت چهاردهم به وضوح مشخص بود که رئیسجمهور حتی در انتخاب اعضای کابینه خود نیز با مشکل مواجه است و نمیتواند کسانی که مورد نظر خودش است را انتخاب کند و با فشار گروههای سیاسی ناچار شد کسانی را وارد دولت کند که دیدگاه متفاوت نسبت به او داشتند. در شرایط کنونی مشخص نیست دولت چه برنامهای برای حل مشکلات کشور دارد و اصلا چه تعریفی از مشکلات دارد.
*چرا دولت پزشکیان با بیبرنامگی مواجه شده است؟
از ابتدا نیز مشخص بود که با اظهارات کلی نمیتوان مشکلات را حل کرد و شرایط به شکلی نیست که پزشکیان بتواند دیدگاههای خود را عملی کند و در این زمینه با چالشهای جدی مواجه است. امروز فردی که به جرم فساد اقتصادی در کشور سالها در زندان بوده آزاد شده و برای مسئولان کشور خط و نشان میکشد. در واقع به جایی رسیدهایم که مجرم اقتصادی پیشین عملکرد رئیس کل بانک مرکزی را زیر سوال میبرد. در چنین شرایطی چه انتظاری میتوان از رئیسجمهور داشت؟ نکته دیگر اینکه وضعیت گرانی و تورم روز بهروز در کشور بیشتر میشود و دولت پزشکیان هیچ راهی برای کنترل و مدیریت این وضعیت پیدا نکرده است. تنها اتفاقی که رخ داده این است که رئیسجمهور مشکلات کشور را بازگو میکند و عنوان میکند اختیارات کافی را در این زمینه ندارد. نکته اینکه در دولت هر کسی کار خودش را میکند و اعضای دولت با هم هماهنگ نیست. آقای پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی به مردم وعده دادند که در صورت پیروزی در انتخابات رفع فیلترینگ صورت خواهد گرفت. این در حالی است که امروز که رئیسجمهور شده و بیش از یک سال و شش ماه نیز از عمر دولتش میگذرد نه تنها رفع فیلترینگ صورت نگرفته، بلکه وی عنوان میکند این کار در اختیارش نیست و از جای دیگری باید در این زمینه تصمیمگیری شود.
*دلیل ناهماهنگی درونی در دولت چیست؟
دولتی که هر کدام از اعضایش به یک جریان سیاسی وابسته هستند و اغلب آنها نیز در مشی فکری آقای پزشکیان قرار ندارند نمیتواند به هماهنگی برسد. به هر حال خواستهها و اهداف این افراد با هم یکی نیست و متفاوت است. به همین دلیل نیز نمیتوانند به یک جمعبندی نهایی برسند. کسانی که امروز در کابینه حضور دارند بیش از آنکه به دنبال اجرای اهداف و برنامههای آقای پزشکیان باشند به دنبال تحقق وعدههای کسانی هستند که به آنها کمک کردهاند که وارد کابینه شوند. تا زمانی که قدرت جریانهای سیاسی و برخی نهادها از رئیسجمهور بیشتر است نمیتوان نسبت به حل مشکلات و حرکت در مسیر توسعه خوشبین بود. مجلس هم کار خود را میکند و اگر به مصوبات مجلس دقت کنیم متوجه میشویم که اغلب تصمیمهای آن با خواست مردم مطابق نیست. واقعیت این است که بین تصمیمگیران و واقعیتهای جامعه فاصله افتاده و برخی درک صحیحی از واقعیتهای جامعه ندارند.
*در چنین شرایطی دولت پزشکیان در نهایت با چه وضعیتی مواجه خواهد شد؟
آنچه در سالهای اخیر اتفاق افتاده کاهش سرمایه اجتماعی در کشور بوده که تنها به دولت پزشکیان نیز ارتباط ندارد و دولتهای گذشته نیز در این زمینه نقش داشتهاند. واقعیت این است که دولت پزشکیان در حد محدوده حرف و شعار گرفتار شده و هنوز قدم جدی برای حل مشکلات کشور برنداشته است. آقای پزشکیان حرفها و شعارهای زیادی در رقابتهای انتخاباتی دادند که در عمل هنوز به اغلب آنها عمل نکرده است. کسانی که امروز در دولت حضور دارند به دلیل اینکه متوجه شدهاند که کاری از دست آنها بر نمیآید لحظه شماری میکنند که دوران مدیریت آنها به پایان برسد تا در آینده نخواهند به مردم پاسخگو باشند. هنوز کسی نمیداند قرار است چه اتفاق در جامعه رخ بدهد و مردم قرار است چه واکنشی نسبت به این وضعیت انجام بدهند. این در حالی است که اگر انفجار اجتماعی صورت بگیرد و مردم نسبت به این وضعیت واکنش نشان بدهند کار سخت میشود و کشور با شرایط پیچیده مواجه خواهد شد. در بین مدیران اگر هم کسی بخواهد کاری کند و مشکلی را حل کند به دلیل اینکه قدرت کافی در اختیار ندارند قادر به تغییر وضعیت نیست.
*در چنین شرایط، تغییرات در جامعه ایران به چه صورت خواهد بود؟
مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در طول دهههای گذشته روی هم انباشته شده و به همین دلیل حل کردن آن کار یک روز و یک هفته و یک ماه نیست. از سوی دیگر ارادهای نیز برای حل ریشهای مشکلات وجود ندارد و هر کسی که به مقامی میرسد تنها دنبال منافع فردی خود است. مدیرانی که تاکنون در جامعه فعالیت کردهاند هیچ چیز به جامعه اضافه نکردهاند. مشکلات ما نیز به دلیل سیاستهایی است که در چهار دهه گذشته به اشتباه در زمینههای مختلف اعمال شده است. اگر از همین امروز دولت جلوی تورم را بگیرد و اقلامی را که باید گران کند نکند تا تورم افزایش پیدا نکند و فشار بیشتری به مردم وارد نشود میتوان نسبت به آینده امیدوار بود. این در حالی است که دولت چنین رویکردی را در دستور کار قرار نداده است. تحمل مردم اندازه دارد و علی رغم اینکه باید عنوان کرد مردم ما شریف هستند اما در شرایطی که مشکلات حل نشود شرایط اجتماعی در آینده پیچیدهتر از گذشته خواهد شد. مردم مشکلات و شرایط کشور را درک میکنند و شرایط به شکلی نیست که مسئولان گمان میکنند هر کاری میکنند مردم متوجه نمیشوند.
ارسال نظر