کانون جدید تنش علیه ایران
نشست کویت حامل یک پیام بسیار مهم است و آن اینکه غربیها تلاش میکنند هر روز اضلاع فشار را بر ما افزایش دهند. واقعیت این است که ما در یک مربع تنش و فشار قرار داشتیم که متشکل از آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس بود و امروز یک ضلع دیگر هم به آن اضافه شده که همانا شورای همکاری خلیج فارس است.
از آنجا که این نشست با حضور اتحادیه اروپا در کویت برگزار شده، نشان دهنده یک نوع سیاست آزاررسانی و ایجاد کانون جدید فشار بر ایران است تا روابط ایران را با شیخنشینها محدود و مخدوش کنند و بدین طریق جلوی مبادلات بازرگانی ایران و شیخنشینهای خلیجفارس گرفته شود. با توجه به اینکه آقای رئیسجمهور به تازگی اعلام کردند با کشورهای همسایه میتوانیم اقتصادمان را اداره کنیم، به نظر میرسد که قضیه از شیخنشینهای خلیجفارس شروع شده تا بتوانند حوزههای همجوار با ایران را محدودتر کنند که به معنای محدودتر شدن فضای اقتصادی است که میتواند پیام خطرناکی برای ما باشد. چون با وضعیت مشکل اقتصادی، اگر هر روز این حوزهها کاهش پیدا کند، ما را بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد و از این رو عراق هم در آیندهای نه چندان دور، ممکن است تحت فشار آمریکاییها و شیخنشینهای خلیجفارس و عربستان حوزههای ارتباطی خود را با ما محدود کند. این تلاشها را میتوان در راستای فشارهایی دانست که بر حشد الشعبی متمرکز شده است. بنابراین نشست کویت پیام آزاردهندهای برای ما خواهد داشت که حجم و جغرافیای فعالیتهای تجاری ما را محدود میکند و اگر واکنش مناسبی به آن نشان داده نشود، میتواند به کانون خصومت تبدیل شود. سیاست آزاررسانی که اروپاییها در پیش گرفته و مسئله برد موشکها را پیش کشیده و گفتهاند بُرد آن باید کنترل شود و اجازه یافتن آژانس برای اینکه از فعالیتهای هستهای ایران بازرسی کند و در سوی دیگر ایران قول دهد که فعالیتهای هستهایاش منشأ بمب هستهای نیست و فشارهای دیگر به اضافه طرح موضوع کهنه ادعای مالکیت جزایر سهگانه، در همین راستا تعبیر میشود. این درحالی است که ما ظاهرا توجهی به این قضیه نمیکنیم ولی توجه یا بیتوجهی ما مهم نیست بلکه مهم این است که غربیها هر روز یک کانون جدید علیه ما به وجود میآورند تا بر فضای سیاسی و اقتصادی ما تاثیر منفی بگذارد. از طرفی به گفته آقای عراقچی با توجه به فعال شدن مکانیسم ماشه قرارداد قاهره فاقد اهمیت است و اعتبارش را از دست داده، ولی اگر بخواهیم تنشها را به حداقل برسانیم و وارد تعامل شویم تا فشار سنگین اقتصادی برداشته شود، راهی نداریم جز اینکه از طریق آژانس حرکت کنیم و بتوانیم یک ضریب اطمینانی به آژانس بدهیم. برای رسیدن به چنین اطمینانی میتوان راههایی یافت که حافظ منافع ملی ما باشد. هرچند درحال حاضر روابط صمیمانهای بین ما و آژانس وجود ندارد، ولی غیر از همکاری با آژانس، فعلا راه مقرون به صرفهای برای گریز از تنگناهای اقتصادی و... دیده نمیشود. کاملا روشن است که نمیتوان برای مدت طولانی در وضع بلاتکلیفی بمانیم. در صورتی که راهی برای خروج از این بنبست یافته نشود، بیعملی و سرگردانی موجب میشود که هر روز سطح قیمتها بالا برود و فشار اقتصادی بر مردم بیشتر شود. دولت و دیگر تصمیمگیران نظام باید راهی برای رها شدن از این وضعیت پیدا کنند.
علی بیگدلی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر