«آرمان ملی» بررسی میکند
سخنگو، بهانه جدید حمله به دولت
آرمان ملی- حمید شجاعی: «تخریب، اتهام، بداخلاقی سیاسی و سیاسیکاری» رویه جریانی است که به هر دری میزند تا به هر نحوی شده دولت مستقر را مورد هدف قرار دهد و از سوی دیگر به سفیدشویی عملکرد دولت متبوع خود بپردازند.

واقعیت امر بر آن است که جریان تندرو اصولگرا و رسانههایشان هر چیزی را دستاویز قرار داده و میدهند تا دولتهای مستقری را که با حمایت مردم روی کار میآیند، مورد هدف قرار دهند و علیه اقدامان آن دولت سیاهنمایی کنند و شرایط را به نحوی نشان دهند که دولتیها فقط در شعار از مردم میگویند و در عمل کار دیگری میکنند. چه اینکه همین جریانات در دولت سیدمحمد خاتمی به نحوی دولتیها را تخریب میکردند، در دولت روحانی به اسم اشرافیگری و غربزدگی و امروز در دولت پزشکیان با انگ بریز و بپاش مورد هجمه و تخریب قرار میدهند. گویی اینکه در دولتهای متبوع آنها هیج اتفاق خاصی رخ نداده و به قول معروف همه چیز گل و بلبل بوده و فقط دولتهای دیگر عملکردهای سوالبرانگیر داشتهاند. انگار از یاد بردهاند که فساد چای دبش در کدام دولت اتفاق افتاد. از طرفی بر خلاف تصوری که اصولگرایان و تندروها از مردم دارند نمیتوانند با سیاهنمایی درصدد تخریب و تخطئه علیه دولت بر آیند. حال اینکه این تخریبها کاملا هدفمند پیش میرود. چنانکه تا پیش از این محمد جواد ظریف معاون پیشین راهبردی رئیسجمهور را به سبب اظهاراتش مورد حملات متعدد قرار میدادند و پس از آن آتش توپخانه خود را بعضا بر روی محمدرضا عارف، سایر معاونان و برخی وزرا میگشودند. جالب اینکه در جدیدترین اقدام رسانههای تندرو و مخالف دولت تخریب فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت را در دستور کار قرار دادهاند.
* از دروغ تا سیاهنمایی
روز دوشنبه بود که سخنگوی دولت در سفری دو روزه 22 و 23 اردیبهشت بههمراه اصحاب رسانه برای بازدید از واحدهای تولیدی- صنعتی، نشست با فعالان اقتصادی، فرهنگی، و نشست خبری به منطقه آزاد انزلی سفر کرد که البته این سفر با حواشی ایچاد شدهای از سوی رسانههای مخالف و منتقد دولت همراه شد و تخریب را از همان روز نخست آغاز کردند. چه اینکه سردمدار خط تخریب سفر سخنگوی دولت روزنامه «جوان» و سپس «صبح نو» بودند که مشخص نبود با این تخریبها در پی رسیدن به چه هدف مشخصی بودند. اما آنچه اصولگرایان، تندروها و رسانههایشان دستاویز قرار داهاند تا بهواسطه آن دولت را مورد تخریب قرار دهند، باید در دولت متبوع خود جستوجو کنند. چون ناترازیهای امروز دستهگلی است که در دولت سیزدهم به آب داده شده و باعث شده تا امروز با 20 هزار مگاوات ناترازی در برق مواجه باشیم. لذا اینکه با فرافکنی و فرار به جلو دعوت سخنگوی دولت از مردم به صرفهجویی را فرصتطلبی و سیاسیکاری قلمداد میکنند، باید مشکل خود را در جای دیگری جستوجو کرده و تفکرات خود را اصلاح کنند. از سوی دیگر این رویه معمول و پروتکل سفر مقامات دولتی است که در هر سطحی یک مقام ارشد دولتی به هر استانی سفر کند به طور مشخص استاندار و برخی مقامات محلی به استقبال وی خواهند آمد. لذا این امر عجیب و پیچیدهای نیست که رسانههای تندرو آن را علم کردهاند و اگر نمیخواهند واقعیت را بپذیرند امر جداگانهای است. اما دروغ و سیاهنمایی محضی که مطرح شد، بحث هواپیمای اختصاصی برای سخنگوی دولت در این سفر بود در حالی که به گواه همه اهالی رسانه و همچنین خبرنگار «آرمان ملی» که در این سفر حضور داشت جدای از خبرنگاران و اهالی رسانه مردم عادی نیز در این سفر حاضر بودند، مثل سفرهای پیشین که به همین روال برگزار شد. از سوی دیگر بر خلاف اینکه گفته شده سفری در حد سران قوا صورت گرفته از اساس کذب محض بوده و چنین اتفاقی نیفتاده است. سفر مقام دولتی به هر استانی تابع پروتکلهای خاصی است که اگر مخالفان میخواهند آن را دستاویز تخریب قرار دهند بهتر است ابتدا پروتکل سفر مقامات دولتی را ملاحظه کنند و سپس به اظهارنظر بپردازند. اما نکتهای که طی چند روز اخیر بسیار مطرح شده، بحث صحبتهای فاطمه مهاجرانی در جریان دیدارهای فشردهای است که انجام گرفته جایی که سخنگوی دولت در جریان سخنرانی از گرما گلایه میکند و همین مساله به دستاویزی برای برخی رسانهها تبدیل میشود. در حالیکه اگر بپذیریم سخنگوی دولت نیز مثل سایرین میتواند از سرما و گرما گلایه کند ولو اینکه مسئول باشد جایی برای تخریب باقی نمیماند. نکتهای هم که فاطمه مهاجرانی در خصوص فداکاری برای سخنرانی در گرما گفته نیز بیشتر نوعی رفتار طنازانه بوده که نشان از مناعت و بذلهگویی سخنگوی دولت دارد. آنهایی که برای تخریب دولت و دولتمردان آنها را با شهید رجایی مقایسه میکنند بهتر است بروند عملکرد دولتمردان دولت متبوع خود را مشاهده کنند و در مقام مقایسه ببینند تا چه میزان در حد شهید رجایی عمل کردند، بعد سایر دولتها را با شهید رجایی و دولتش مقایسه کنند. باعث تاسف اینکه جوان اصل حضور سخنگوی دولت را اسرافکاری خوانده، اما خود مصداق این ضربالمثل است که رطب خورده منع رطب کی کند؟ در دولت سیزدهم متبوع آقایان سخنگوی دولت نه تنها وزیر نبود بلکه شخصی جدای از همه چهرههای حاضر در دولت بود و حتی برای شورای اطلاعرسانی و مسائل دیگر نیز نفرات دیگری چیده شده بود. لذا بهتر است برخی رسانهها قبل از طرح هر موضوعی به عقبه و پیشینه نگاهی بیندازند و بعد طرح مساله کنند. هرچند همین که پزشکیان برای اولین بار پس از انقلاب یک زن را سخنگوی دولت قرار داده تا نشان دهد به جامعه زنان نیز به اندازه مردان نگاه مثبتی دارد برای برخی ثقیل و سنگین آمده و اینگونه واکنش نشان میدهند.
* اهمیت سفرهای سخنگو
همه استانهای کشور به اندازه تهران این حق را دارند که مقامات دولتی در هر حوزه و سطحی به آن استانها سفر کنند و از اقدامات انجام شده، پروژهها و واحدهای تولیدی و صنعتی بازدید کنند و قولهای مساعدی در خصوص بهبود روندها از مقامات دریافت کنند. لذا خروج سخنگوی دولت از مرکزیت تهران و برگزاری جلسات نشست سخنگویی به تناوب در استانهای مختلف میتواند این نکته مهم را به جامعه القاء کند که همه دولت در مرکزیت تهران متمرکز نخواهد بود و هر از چندی به صورت دورهای به استانهای مختلف نیز میتواند نویدبخش نگاه برابر دولت به همه استانهای کشور باشد. از سوی دیگر دلیل، منطق، فایده و اهمیت حضور سخنگوی دولت در استانهای مختلف این است که راوی دستاوردهای نظام و کشور پس از 45 سال باشد. چنانکه سفر به عسلویه در راستای روایت خدمات و دستاوردهایی بود که در صنعتی پتروشیمی کشور طی 45 سال اتفاق افتاده است. یا سفر اخیر به منطقه آزاد انزلی روایت دستاوردهایی بوده که طی این مدت در منطقه در حوزه واحدهای تولیدی و صنعتی رخ داده و پیشرفتهایی که صورت گرفته است. اینکه سخنگوی دولت متبوع مخالفان اساسا باوری به این مسائل نداشت و صرفا نشستها را در تهران برگزار میکرده؛ اما سخنگوی جدید بر خلاف روال سابق بر اساس همفکریها، مطالعات و مشورتها این تصمیم را گرفته که نشستها به تناوب در استانهای مختلف باشد دلیل نمیشود که برخی رسانههای مخالف دولت آن را بیاهمیت و بیفایده بخوانند؛ بلکه باید بهواسطه این تصمیم از دولت قدردانی کنند.
ارسال نظر