گزارش «آرمان ملی» درباره اهمیت تقویت نظام بانکی در حملات سایبری دشمن
ضرورتهای نظام بانکی در جنگهای سایبری
آرمان ملی _ همزمان با تشدید حملات سایبری در جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل، به ویژه در خصوص چند بانک و سامانههای مالی و... اهمیت توجه به زیرساختهای حیاتی کشور در این بخش بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، چرا که به اعتقاد صاحبنظران؛ دیگر زمانهای که جنگها تنها در میدان نبرد با تانک و موشک تعیین تکلیف شوند گذشته است و امروز جنگ سایبری به یکی از ابزارهای اصلی تخریب قدرت اقتصادی و روانی کشورها تبدیل شده است.

در این میان، نظام بانکی و مالی ایران یکی از حساسترین اهدافی است که همواره در معرض تهدید حملات سایبری پیچیده، فشارهای تحریمی، و حتی عملیات روانی قرار دارد. به باور کارشناسان؛ اهمیت این موضوع بهقدری است که کوچکترین اختلال در شبکه بانکی، میتواند موجی از نگرانی و بیاعتمادی عمومی ایجاد کند و زمینهساز بحرانهای عمیقتر اجتماعی و اقتصادی شود.
عملیات روانی و جنگ سایبری
به گزارش «آرمان ملی»، در شرایط فعلی که تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه به شکل نگرانکنندهای افزایش یافته و خطر درگیری مستقیم میان کشورها و به خصوص احتمال تکرار درگیری بین ایران و اسرائیل وجود دارد، زیرساختهای حیاتی کشورها و ضرورت تقویت آن و همچنین بهبود توانمندیها برای دفاع و مقابله به مثل دراین زمینه، در کانون توجه حملات غیر متعارف قرار گرفتهاند. گزارش مواردی از حملات سایبری به شبکههای بانکی و مالی ایران در جنگ اخیر با اسرائیل که باعث اختلال موقت در دسترسی مشتریان به خدمات بانکی شد، هرچند مدیریت و برطرف شدهاند، اما نشان میدهند که دشمنان کشور از ظرفیتهای گستردهای برای هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی مالی برخوردارند. گاهی این حملات با اهداف آشکار خرابکارانه صورت میگیرند و گاهی بهطور غیرمستقیم با عملیات روانی همراه میشوند تا اعتماد مردم به سیستم بانکی تضعیف شود. در سناریویی که احتمال درگیری گسترده میان ایران و اسرائیل افزایش یابد، میتوان پیشبینی کرد که این نوع حملات همزمان با فشارهای اقتصادی و رسانهای تشدید خواهد شد.
تقویت نظام بانکی
به گفته کارشناسان؛ نظام بانکی ایران، مانند هر ساختار اقتصادی دیگر، بر دو ستون اصلی؛ توان فنی و امنیتی برای مدیریت تراکنشها و اعتماد عمومی استوار است و از این رو، از دست رفتن هر یک از این دو ستون میتواند آثار ویرانگری داشته باشد. وقتی یک حمله سایبری موفق میشود سیستمهای اصلی بانکها را از دسترس خارج کند یا اطلاعات حیاتی مشتریان را تهدید کند، مردم به سرعت واکنش نشان داده و این واکنش میتواند از برداشتهای گسترده پول نقد از بانکها تا سقوط بازارهای مالی و ایجاد فضای ناامنی اقتصادی گسترش یابد. در حقیقت پیش از وقوع چنین وضعیتی در ایران، تجربههای مشابه گذشته جهانی نشان دادهاند که حتی شایعه یک حمله بانکی یا اختلال گسترده میتواند باعث هجوم مردم به بانکها برای برداشت پول شود، که خود این رفتار، بحران را چندین برابر تشدید میکند. به اعتقاد کارشناسان؛ یک حمله موفق به شبکه بانکی میتواند بهطور مستقیم گردش مالی کشور را مختل کند و خدمات پرداخت، کارتهای اعتباری، سامانههای پایا و ساتنا، و حتی تبادلات ارزی ممکن است برای ساعتها یا روزها از دسترس خارج شوند. این اختلال نهتنها زندگی روزمره مردم را دچار آشفتگی میکند، بلکه زنجیرههای تأمین کالا و خدمات را نیز مختل میسازد. در نتیجه وقتی پرداختها متوقف میشوند یا با تأخیر انجام میگیرند، اعتماد فعالان اقتصادی به سیستم کاهش یافته و بسیاری از معاملات به تعویق میافتند و درنهایت در سطح کلان، این موضوع میتواند موجب افزایش قیمتها، کمبود کالاهای اساسی، و حتی شکلگیری بازارهای غیررسمی شود، از طرف دیگر، سرمایهگذاران داخلی و خارجی با مشاهده چنین بیثباتیهایی ممکن است از ادامه همکاری یا سرمایهگذاری منصرف شوند، که این خود تهدیدی بزرگ برای اقتصاد ملی خواهد بود.
ابعاد اجتماعی - سیاسی
بسیاری از صاحبنظران معتقدند؛ این چالش از بُعد اجتماعلی نیز میتواند به سرعت به یک بحران اعتماد عمومی تبدیل شود، چرا که اگر مردم احساس کنند دسترسی به پول خود یا امنیت سپردههایشان در خطر است، رفتارهای پیشبینیناپذیر و جمعی از خود نشان میدهند. در این شرایط صفهای طولانی جلوی بانکها، دغدغه و نگرانی و حتی ناآرامیهای اجتماعی دور از انتظار نیست. به خصوص در جامعهای که فشار اقتصادی ناشی از تحریمها، تورم و بیکاری در حال حاضر سطح رضایت عمومی را کاهش داده است، هرگونه اختلال در نظام بانکی میتواند جرقهای برای انفجار اجتماعی باشد ودراین بین معمولاً رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی نیز از چنین فرصتهایی برای تشدید بحران روانی و بیاعتمادی استفاده میکنند و با انتشار شایعات یا بزرگ نمایی مشکلات، اوضاع را پیچیدهتر میسازند. در بررسی این مشکل از نظر امنیتی سیاسی نیز به باور تحلیلگران؛ آسیبپذیری بانکها نهتنها تهدیدی اقتصادی بلکه تهدیدی علیه ثبات ملی است، چرا که چنانچه دشمنان بتوانند از طریق جنگ سایبری بهطور مستمر سیستم بانکی را هدف قرار دهند، میتوانند دولتها را تحت فشار روانی و سیاسی شدیدی قرار دهند و حتی اگر حملات سایبری بهطور کامل موفق نباشد، هزینههای دفاعی و بازسازی زیرساختها برای کشور بهشدت افزایش مییابد. در اینراستا حتی از کار افتادن خدمات بانکی میتواند مانع از پرداختهای دولتی، حقوق کارمندان، یا حتی تأمین بودجه برای عملیات حیاتی کشور شود. چنین سناریوهایی میتواند اعتماد عمومی به دولت و توانایی آن برای مدیریت کشور را به شدت کاهش دهد.
راهکار چیست؟
با توجه به تجربههای جهانی، کشورهایی که با تهدیدهای مشابه مواجه شدهاند، راهکارهای مشخصی برای مقاومسازی زیرساختهای بانکی در برابر حملات سایبری در پیش گرفتهاند. نخستین و مهمترین راهکار، افزایش تابآوری سایبری است. قطعاً این امر نیازمند سرمایهگذاری در سیستمهای امنیتی پیشرفته، استخدام متخصصان خبره، و استفاده از فناوریهای نوین رمزنگاری و شناسایی نفوذ است. آموزش کارکنان بانکها و نهادهای مالی نیز اهمیت زیادی دارد، زیرا بخش زیادی از نفوذهای سایبری از طریق خطاهای انسانی و حملات مهندسی اجتماعی رخ میدهند. صاحبنظران بر این اعتقاد هستند که؛ باید یک طرح جامع مدیریت بحران بانکی وجود داشته باشد که شامل سناریوهای مختلف اختلال و پاسخ سریع باشد. این طرح باید بهگونهای طراحی شود که حتی در صورت از دسترس خارج شدن برخی از بانکها، سایر بانکها و نهادهای مالی بتوانند خدمات حیاتی را ادامه دهند. کارشناسان تاکید میکنند؛ بانک مرکزی به عنوان محور نظام بانکی کشور، نقش مهمی در ایجاد زیرساختهای پشتیبان و هماهنگکننده دارد. ایجاد سیستمهای موازی و پشتیبانی، مرکز عملیات امنیتی (SOC) برای پایش 24 ساعته تهدیدها، و مکانیزمهای سریع بازیابی دادهها از جمله اقداماتی است که باید جدی گرفته شود. علاوه بر این از نظر اجتماعی هم اطلاعرسانی شفاف و بهموقع یکی از کلیدهای اصلی جلوگیری از بحرانهای روانی است که میتواند بسیار راهگشا باشد. بر اساس تجربههای گذشته پنهان کردن واقعیتها یا عدم ارائه اطلاعات به مردم میتواند موجب شکلگیری شایعات و هراس عمومی شود، از این رو چنانچه حملهای رخ دهد، بانکها و دولت باید با بیانیههای شفاف، سریع و صادقانه وضعیت را توضیح دهند و مردم را از اقدامات انجامشده برای حل مشکل آگاه سازند. اعتمادسازی در شرایط بحران، با ارائه اطلاعات درست و نشان دادن توانایی برای کنترل اوضاع، بهدست میآید.
افزایش اعتماد عمومی
به گفته تحلیلگران؛ در شرایط کنونی که احتمال افزایش تنشهای منطقهای وجود دارد، ضروری است که علاوه بر اقدامات فنی و امنیتی، همکاریهای بینبخشی میان بانکها، نهادهای امنیتی، وزارت ارتباطات و سایر سازمانهای مرتبط تقویت شود. بدیهی است، جنگ سایبری یک تهدید چندلایه است و مقابله با آن نیازمند هماهنگی کامل بین نهادهای مختلف است و همچنین استفاده از تجربیات بینالمللی و همکاریهای محدود فنی، حتی با کشورهایی که روابط رسمی گستردهای با ایران ندارند، میتواند به ارتقای سطح امنیت کمک کند. قطعاً در چنین شرایط از همه موارد مهمتر، حفظ اعتماد عمومی است، چرا که حتی بهترین زیرساختها هم ممکن است در برابر حملات پیچیده آسیبپذیر باشند، اما اگر اعتماد مردم حفظ شود، بحران به فاجعه تبدیل نخواهد شد ومطلوب آن است که بانکها باید بهطور مستمر خدمات خود را پایدار، سریع و ایمن نگه دارند و در صورت بروز کوچکترین اختلالی، توضیحات کامل و اقدامات جبرانی ارائه دهند. در این راستا؛ بسیار مناسب است برای مقابله با تهدیدهای احتمالی، لازم است که نگاه مسئولان به حوزه امنیت سایبری تغییر کند و از این حوزه بهعنوان یک بخش مهم و استراتژیک غافل نشد، قطعاً آینده جنگها نشان داده که کسی برنده است که نهتنها در میدان نبرد، بلکه در فضای سایبری و اقتصادی بتواند از خود دفاع کند.
ارسال نظر