یک نشست فرصتطلبانه!
پس از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامهها، پیشبینی میشد که کشورهای اروپایی از هر فرصتی برای افزایش فشار سیاسی در کنار افزایش تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی، حداکثر استفاده و بهرهبرداری را بکنند. نشست شورای همکاری خلیج فارس و ادعای اروپاییها در همین باره قابل بررسی و ارزیابی است.
شورای همکاری خلیج فارس استراتژی امنیتی بلندمدتش را همگرایی با آمریکا و غرب میداند. هرچند در سالهای اخیر میکوشد توازنی با روابط سیاسی خودش با روسیه و چین و حتی ترمیم مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران انجام دهد ولی در بزنگاههای حساس و فرصتهایی که به دست میآورد، حداکثر استفاده را در جهت طرح مطالبات حداکثری خودش از جمهوری اسلامی ایران میکند و در این عرصه برای پیشبرد و بهروز کردن مطالباتشان درباره جزایر سهگانه ایرانی از فرصتهایی که ایجاد میشود، استفاده حداکثری میکنند. نشست اخیر از این جهت برای شورای همکاری خلیج فارس فرصتی بود که در قالب بیانیهای مواضع خودش را در قبال جزایر سهگانه ایرانی مطرح کند و در دولتهای اروپایی نیز از این فرصت برای موضوع محدودکردن بُرد موشکها و پهپادها و درخواست برای همکاری ایران با آژانس استفاده کردند و در کنار راههای سیاسی و طرح مطالبات حداکثری از ایران، همچنان ازدیپلماسی و مذاکره نیز سخن گفتند. به یک نوعی میکوشند توپ را در زمین ایران بیندازند که این ایران است که عملا در کنار خواستههای جامعه جهانی ایستادگی میکند و به دنبال امنیتزدایی در منطقه است! درحقیقت این نوع بیانیه تلاشی برای ترویج ایران هراسی به موازات سیاستهای دولت آمریکا و اسرائیل است که متاسفانه نقطه اشتراک خطرناکی برای ایران است که اگر شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا در کنار آمریکا و اسرائیل بایستند و همان خواستههایی را مطرح کنند که اسرائیل و آمریکا مطرح میکنند، وضعیت برای ایران سخت و پیچیده میشود. واکنش تندی که وزارت خارجه ایران نسبت به این بیانیه صادر کرد، حاکی از همین دشوار بودن دیپلماسی است که میتواند برای خروج از این وضعیت فضای مذاکرات آتی برای ایران را سختتر کند چراکه این نوع مواضع و دیدگاهها سعی میکند عملا بستر و پنجرهای که برای گفتوگو باز باشد را از بین ببرد. از این جهت بیانیه شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا باید به صورت جدیتری مورد توجه و تحلیل محافل دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد و تلاش شود گفتوگوهای منطقهای به صورت جدیتری مطرح شود و جلوی چینن بیانیههایی که میتواند تبعات سیاسی و اقتصادی به دنبال داشته باشد را بگیرد. این درحالی است که امارات یکی از شرکای تجاری ماست و برخی از روشهای دور زدن تحریمها از طریق این کشور اعمال میشود و بازگشت تحریمها که این بار با مشروعیت بینالمللی ایجاد شده باعث شده که کشورهای عربی با حساسیت و دقت بیشتری به مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران بنگرند. ضمن اینکه کشورهای حاشیه خلیج فارس همواره تلاش کردهاند زمانی که تنش شدید باشد، روابط متوازنی با ایران و کشورهای اروپایی ایجاد کنند تا آنها در این عرصه در میدان جنگ نباشند اما زمانی که این فشار جنبه بینالمللی پیدا میکند و اروپا هم در کنار آمریکا و اسرائیل میایستد، قطعا خواسته آنها در قبال ایران یک ایران ضعیف است. زمانی هم که به ایران روی میآورند در جهت دفع خطر از خودشان است و رویکردشان استراتژیک نیست بلکه رویکردی فرصت طلبانه برای دور شدن از خطر است. حال که قطعنامههای سازمان ملل به این نوع رویکرد اروپاییها و آمریکا مشروعیت داده، کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز در کنار آنها ایستادهاند که میتواند تبعات اقتصادی و افزایش تحریمها را به دنبال داشته باشد.
مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر