فقدان عدالت در نظام بینالملل
تا پیش از نشست روز سهشنبه نمایندگان دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با دیپلماتهای ارشد اروپایی در ژنو، پیشبینی میشد که در نهایت این مذاکرات نتیجه نهایی نداشته باشد ولی تا پیش از این نشست و نشستهای قبل از آن تا حدودی همه آرزومند بودند که یک دریچه و روزنهای باز شود که از رسیدن به نقطهای که میتواند به بازگشت تحریمها و فعال کردن مکانیسم ماشه بینجامد، جلوگیری شود.
ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و دولتهای اروپایی همچنان مطالبات حداکثری خود را مطرح میکردند و جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به اینکه این مطالبات، مطالباتی نبود که بخواهد به حداقلهای منافع و حقوق ایران در پیمان NPT و توافقنامه برجام نیز توجه شود، به این دلیل عملا پاسخ مناسب دولتهای اروپایی را نداد. موضعی هم که درخصوص تمدید قطعنامه 2231 دولتهای اروپایی مطرح میکردند، چنانچه ایران میپذیرفت، به نوعی به خواستهها و مطالبات دولتهای اروپایی مشروعیت میداد. درحالی که یکی از استدلالهای حقوقی و سیاسی ایران بر این نکته تاکید دارد که اصولا دولتهای اروپایی حق فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارند چون ایران نبوده که نقض تعهد کرده باشد که به خاطر این نقض تعهد، مکانیسم ماشه فعال شود بلکه این آمریکا بود که در ابتدا از تعهدنامه برجام خارج شد، سپس دولتهای اروپایی بودند که نتوانستند به منافع اقتصادی ایران در توافقنامه برجام عمل کنند و ایران در واکنش به این نقض تعهدات آمریکا و دولتهای اروپایی، تعهدات خودش در برجام را به تعویق درآورده و بارها نیز اعلام کرد که اگر طرف مقابل به تعهدات خودش در برجام برگردد، ایران نیز قطعا به آن تعهدات پایبند خواهد بود. ولی در نظام بینالملل چیزی که وجود ندارد، حق و عدالت است. تا پیش از حمله روسیه به اوکراین، تلاش میکردند یک نقش میانجیگری و واسطه را در کنار آمریکا درخصوص تحولات اتخاذ کنند ولی در این دور، عملا کنار اسرائیل و آمریکا ایستادند و یکی از دلایلی که شاهد انعطاف تروئیکای اروپایی نبودیم همین ایستادن در کنار اسرائیل و آمریکا بود و خواستههایی را مطرح میکردند که لابی صهیونیستها و آمریکا علیه ایران مطرح کردند و آن بحث غنیسازی صفر و محدود کردن برد موشکهای ایران و حتی کاهش نفوذ منطقهای ایران بود. ولی با توجه به تحولات پس از جنگ 12 روزه، عملا در یک شرایط سیاسی، اقتصادی و امنیتی سختی هستیم. با توجه به روند فعالسازی مکانیسم ماشه که احتمالا یکشنبه آخرین مهلتش خواهد بود، دولتهای اروپایی تلاش خواهند کرد با ارسال نامهای به دبیرکل و شورای امنیت سازمان ملل ایران را ناقض برجام دانسته و از این طریق مکانیسم ماشه طی یکماه آینده به اجرا گذاشته خواهد شد. پس از پایان جنگ 12 روزه آتش باران خاموش شد ولی جنگ روانی و ترکیبی شناختی همچنان ادامه دارد و بخشی از تحرکات نظامی که در منطقه شاهد هستیم و به نوعی اسرائیل دارد بیش از گذشته به پدافندهای هوایی مجهز میشود که تقویت پدافند هوایی در مواجهه با موشکهای ایران است. اگرچه میتواند نشان دهد بار دیگر جنگ دیگری میتواند اتفاق بیفتد چراکه اسرائیل و آمریکا به خواستههای حداکثری خود در قبال ایران دست پیدا نکردند و اگر فرصت مناسبی گیر بیاورند، ضربه خواهند زد. قطعا شکل جنگ 12 روزه تغییر خواهد کرد تا شکست جنگ 12 روزه را برایشان تکرار نکند. حتی اگر جنگی هم صورت نگیرد، بازگشت تحریمها، تبعات سیاسی امنیتی جدی برای ایران خواهد داشت. تهدیدات و تحرکات نظامی بخشی از جنگ روانی است که آنها امیدوارند از این طریق بتوانند آسیبهای بیشتری به ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران وارد کنند و با یک تلنگر امیدوار باشند که سطح نارضایتی در ایران به اندازهای برسد که در صورت یک اقدام نظامی، بتوانند بیثباتی سیاسی بر ایران ایجاد کنند.
مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بین الملل
ارسال نظر