منافع ملی و لجاجت تندروها
توافقنامهای که با حضور آقای سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه با میانجیگری که وزیرخارجه مصر در قاهره با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس امضا شد در یک فضای پرتنش منطقهای و یک چشمانداز مبهم از وضعیت سیاسی و اقتصادی و امنیتی که پیش روی ایران است، انجام شد.
قطعا آقای عراقچی این توافقنامه را با مجوز شورای امنیت ملی به امضا رساندند و این تصمیمی بوده که نشان میدهد نظام نسبت به تبعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها آگاه است. در چند هفته گذشته ما شاهد بودیم که جمهوری اسلامی ایران تحرکات سیاسی و منطقهای جدی را در خصوص بیاعتباری ادله حقوقی و سیاسی تروئیکای اروپایی برای فعال کردن مکانیسم ماشه ارائه داده است. بیانیه مشترکی از سوی ایران و ترکیه و چین امضا شد و اعلام شد در جریان نشست سران شانگهای در چین به اقدامات نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران اشاره شد ضمن اینکه بر راهحلهای دیپلماتیک نیز تاکید شد. اما با توجه به ارائه ادله حقوقی و سیاسی و تحرکاتی که در سطح سازمان ملل با پیشنویس قطعنامهای که روسیه ارائه داده، نشان میدهد که این ادله نمیتواند از اقدام دولتهای اروپایی جلوگیری کند. به هر حال ما در جهانی قرار داریم که درست است یک ساختار ناامیدوارانه بر آن حاکم است ولی این نکته را نباید از نظر دور داشت که در این نظامی که مبتنی بر قدرت است، علاوه بر ادله حقوقی و سیاسی باید با همین سازوکارهای بینالمللی دنبال رفع تهدیدها و انتخاب سیاستهای در جهت منافع و امنیت ملی کشور بود. کمتر از دو هفته دیگر به موعد فعال شدن مکانیسم ماشه باقی مانده و کره جنوبی به عنوان رئیس شورای امنیت این فرآیند را آغاز کرده است و در این دو هفته اگر اقدامی صورت نگیرد، بازگشت تحریمها با فعال شدن مکانیسم ماشه، تهدیدات امنیتی و نظامی جدی را پدید میآورد. تحریمها فقط موضوع اقتصادی نیست و تحریمهای سازمان ملل باعث خواهد شد که ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل برود و به عنوان یک تهدید جهانی مطرح بشود. و خارج شدن از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل، مثل سال 94 دیگر به راحتی به دست نخواهد آمد. ما در دنیایی زندگی میکنیم که رقابتهای ژئوپلیتیکی بسیار جدی و پرتنشی در سطح جهان میان قدرتهای روسیه، چین و آمریکا شاهد هستیم و آن فضای احترام و تفاهمی که میان قدرتهای بزرگ در سال 94 وجود داشت و موجب صدور قطعنامه 2231 و توافقنامه برجام شد، دیگر وجود ندارد و اگر از این فرصت دو هفتهای استفاده نشود، قطعا ما با شرایط سختتر از اکنون روبهرو خواهیم بود. انتخاب اینکه غنیسازی برای مدتی متوقف یا تعلیق شود، خطر بسیار کمتری از بازگشت تحریمها و رفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل دارد. از طرفی به نظر میرسد برخی از جریانها نمیخواهند از واقعیتهای پیش روی ایران و منطقه و جهان آگاه شوند و با توجه به این واقعیتها، تصمیمات و مخالفتها و موافقتهایشان را اعلام کنند و تصمیمات آنها از روی لجاجت و رقابتهای سیاسی است که منافع و امنیت ملی کشور را مورد تهدید قرار میدهد.
مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر