محمدرضا سبز علیپور در گفتوگو با «آرمان ملی»:
نباید انگیزه فعالان اقتصادی را کاهش دهیم
آرمان ملی- احسان انصاری: دکتر محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران مهمان روزنامه «آرمان ملی» بود. سبزعلیپور در گفتوگویی که با «آرمان ملی» داشت به مهمترین چالشها و فرصتهای پیش روی فعالان اقتصادی کشور پرداخت.
وی معتقد است: «من با برخورد با مفسد و متخلف مشکل ندارم و معتقدم باید این کار صورت بگیرد و نهادهای نظارتی باید نظارتهای خود را بیشتر هم کنند و اجازه ندهند کسی با توجه به وضعیت معیشتی مردم سوءاستفاده کند. با این وجود آنچه مهم است این است که اعدام و زندان نباید اولین راه حل و حتی برای برخی تنهاترین راه حل باشد و بلکه باید به عنوان آخرین راه حل به آن نگاه کرد. نباید فضای جامعه به سمتی برود که هیچ فعال اقتصادی از ترس برخورد و فشار افکار عمومی در کشور سرمایهگذاری نکند. من معتقدم باید از مجازاتهای جایگزین استفاده کنیم و متخلفان اقتصادی را به ایجاد شغل و فرصتهای اقتصادی برای کشور محکوم کنیم. برخی امروز هم در حال تکرار اشتباه اول انقلاب هستند و به شکلی رفتار میکنند که فعالان اقتصادی سرمایههای خود را از کشور خارج کنند. نباید این رویکرد را ادامه داد و باید برای فعالان اقتصادی در کشور فضای مطمئن و همراه با چشمانداز روشنی ترسیم کرد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*بخش خصوصی و کارآفرینان اقتصادی در شرایط کنونی که کشور با چالشهای متعددی مواجه است چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟
به هر حال باید از همه ظرفیتهای اقتصادی استفاده کرد که یکی از آنها کارآفرینان اقتصادی هستند. در زمان پهلوی نیز همین کارآفرینان اقتصادی بودند که بسیاری از مشکلات جامعه و به خصوص مسأله اشتغال را حل میکردند. در آن زمان افرادی مانند ایروانی، برخوردار، لاجوردی، برادران خیامی و... از جمله کارآفرینانی بودند که نقش موثری در حل مشکلات جامعه داشتند. رحمان گلزار کارآفرینی بود که شهرک اکباتان را در تهران ساخت که در آن زمان وی را مسخره میکردند. امروز گلزار از دنیا رفته اما بخشی از مردم تهران در شهرکت اکباتان مستقر هستند و صاحب خانه هستند. اگر همین شهرکت ساخته نشده بود امروز چه کسی میخواست برای ساکنان آن مسکن بسازد. آیا دولت میتوانست چنین شهرکی را برای مردم بسازد؟ بدون تردید دولت در شرایطی قرار ندارد که چنین کاری را انجام بدهد. اقتصاد علمی مبتنی بر حساب و کتاب است و اقدامات هیجانی و انقلابی باعث میشود اعتماد عمومی بهم بخورد. من معتقدم اعتماد عمومی از تحریم مهمتر است و زمانی که اعتماد عمومی از دولت و سیستم سلب شود پیامدهای آن به مراتب از تحریمها مخربتر خواهد بود. به همین دلیل نباید فضای اقتصادی کشور را ناامن کنیم.
* ناامنی اقتصادی چگونه و توسط چه کسانی به وجود میآید؟
واقعیت این است که برخی امروز را با اول انقلاب مقایسه میکنند و به شکلی عمل میکنند که گویا تازه انقلاب شده است. در ابتدای انقلاب کاری کردیم که همه کارآفرینان کشور را رها کردند و سرمایههای خود را در خارج از کشور به کار گرفتند. نتیجه این اقدامات هیجانی و انقلاب چه شد؟ نتیجه آن شد که وضعیت خودروهای ما که در آن زمان حرفهای زیادی برای گرفتن داشت و چشم کشورهای دیگر به ایران بود امروز در وضعیت فاجعه باری قرار گرفته که هم هوا را آلوده میکند و هم به دلیل کیفیت و امنیت پایین سالانه بسیاری از هموطنان ما جان خود را ازدست میدهند. این وضعیت درباره کارخانههای ما نیز وجود دارد و کارخانههایی که زمانی تولیدات آنها در منطقه حرف اول را میزد امروز به محلی برای کسب سود برای عدهای خاص تبدیل شده است. به همین دلیل اینکه ما یک مجموعه موفق متعلق به بخش خصوصی را یک شبه تصاحب کنیم و روی آن تابلوی ملی نصب کنیم کار درستی نیست و به اقتصاد آسیب میزند. در گذشته برخی از بانکها را به دلایل مختلف در بانک سپه ادغام کردند که امروز این بانک با چالشهای زیادی مواجه شده و به دلیل ناترازی هر لحظه امکان ورشکستگی این بانک وجود دارد. این بانک هنوز پس از چند سال از شوک ادغامی که در این بانک صورت گرفته رها نشده است.
*بانکهای دیگر نیز با ناترازی مواجه هستند؟
بله؛ برخی بانکها مانند بانک دی و سرمایه و یا حتی بانکهای مانند صادرات و بانک شهر با چالش ناترازی مواجه هستند. با توجه به ادغام بانک آینده در بانک ملی این احتمال وجود دارد که بانک ملی نیز در آینده با چالش ناترازی مواجه شود. با جنجال و هیجان و تهدید کارآفرینان با بازداشت و اعدام وضعیت اقتصادی کشور و بانکها بسامان نخواهد شد. اول انقلاب با رویکردی که در پیش گرفته شد اغلب فعالان اقتصادی کشور را ترک کردند. تا کارآفرینان و فعالان اقتصادی جدیدی در کشور شکل گرفتن زمان زیادی صرف شد. این در حالی است که در مسیر کاری این فعالان اقتصادی نیز در سالهای اخیر موانع زیادی قرار داده شده به شکلی که بسیاری از آنها انگیزه خود را برای سرمایهگذاری در کشور از دست دادهاند. اگر به زندانهای کشور دقت کنیم متوجه خواهیم شد که بسیاری از فعالان اقتصادی و صاحبان کارخانهها به دلایل مختلف در زندان بسر میبرند. این در حالی است که بسیاری از این افرا میتوانند به اقتصاد کشور کمک کنند و اشتغال ایجاد کنند. اگر هم برخی از آنها تخلف کردهاند به جای اینکه آنها را در زندان نگهدارند مجبور کنند در کشور شغل ایجاد کنند. به عنوان مثال اگر فعال اقتصادی به هر دلیلی به 10 سال زندان محکوم شده است وی را مجبور کنند که به جای10 سال زندان 10 هزار شغل در کشور ایجاد کند. باید روش برخورد با تخلفات مجرمان اقتصادی را تغییر داد.
اعتماد عمومی از تحریم مهمتر است و زمانی که اعتماد عمومی از دولت و سیستم سلب شود پیامدهای آن به مراتب از تحریمها مخربتر خواهد بود. به همین دلیل نباید فضای اقتصادی کشور را ناامن کنیم
*به هر حال اغلب این افراد دچار تخلفاتی شدهاند که در نظام اقتصادی کشور اخلال ایجاد شده است. چه تضمینی وجود دارد که در صورتی که از زندان آزاد شوند دوباره دست به تخلف نزنند؟
آیا سلطان سکه و قیر را اعدام کردند وضعیت سکه و قیر کشور بهتر و همهچیز بسامان شد و یا هیچ تغییری نکرد و یا بدتر هم شد؟ مشخص نیست چرا عدهای برای اعدام و زندانی کردن فعالان اقتصادی عطش دارند و هر گونه تخلفی که صورت بگیرد را به شکلی بزرگ میکنند که باید فلانی را اعدام کرد؟ اتفاقی که رخ داده برخی به محص اینکه خبری در فضای مجازی درباره یکی از فعالان اقتصادی منتشر میشود سریع خواهان مجازات و اعدام وی میشوند. این در حالی است که همین افراد در بسیاری از مسائل خود را روشنفکر میدانند و درباره همه چیز هم اظهار نظر میکنند. این وضعیت درباره چهرههای سیاسی نیز وجود دارد. امروز برخی حسن روحانی و محمدجواد ظریف را مقصر مشکلات کشور میدانند. این در حالی است که در واقع چنین نبوده است. من خودم از جمله منتقدان جدی دولت حسن روحانی بودم. با این وجود در همان زمان که رئیسجمهور بود به وی انتقاد میکردم نه امروز که در کشور تصمیمگیر نیست. سنگ زدن به قطار ایستاده کار سادهای است و کسی که این کار را میکند هنر نکرده است. اگر زمانی که قطار دولت روحانی در حال حرکت بود ضعفهایش را برای منافع ملی مطرح میکردید مثبت و سازنده بود، تخریب و و سیاهنمایی که امروز علیه او و دولتش صورت میگیرد فاقد ارزش است.
*به هر حال برخی از مفسدان اقتصادی که اعدام شدهاند به بیتالمال دستاندازی کردهاند و برای وضعیت اقتصادی کشور چالش به وجود آوردند. آیا نباید با چنین افرادی برخورد کرد؟
من با برخورد با مفسد و متخلف مشکل ندارم و معتقدم باید این کار صورت بگیرد و نهادهای نظارتی باید نظارتهای خود را بیشتر هم کنند و اجازه ندهند کسی با توجه به وضعیت معیشتی مردم سوءاستفاده کند. با این وجود آنچه مهم است این است که اعدام و زندان نباید اولین راه حل و حتی برای برخی تنهاترین راه حل باشد و بلکه باید به عنوان آخرین راه حل به آن نگاه کرد. نباید فضای جامعه به سمتی برود که هیچ فعال اقتصادی از ترس برخورد و فشار افکار عمومی در کشور سرمایهگذاری نکند. من معتقدم باید از مجازاتهای جایگزین استفاده کنیم و متخلفان اقتصادی را به ایجاد شغل و فرصتهای اقتصادی برای کشور محکوم کنیم. برخی امروز هم در حال تکرار اشتباه اول انقلاب هستند و به شکلی رفتار میکنند که فعالان اقتصادی سرمایههای خود را از کشور خارج کنند. نباید این رویکرد را ادامه داد و باید برای فعالان اقتصادی در کشور فضای مطمئن و همراه با چشمانداز روشنی ترسیم کرد.
ارسال نظر