| کد مطلب: ۱۱۸۱۸۹۲
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» مذاکرات ایران و آمریکا را برسی می‌کند

ترافیک برای میانجیگری

آرمان ملی- گروه سیاسی: روابط جمهوری اسلامی و آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون پرتنش‌ترین فصل‌های سیاست بین‌الملل را رقم زده است.

ترافیک برای میانجیگری

 از اشغال سفارت آمریکا در تهران و بحران گروگان‌ها در آبان 58 تا امروز، این دو کشور عملاً هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به چارچوبی پایدار برای تعامل برسند. در این چهار دهه، تحریم‌های اقتصادی، فشارهای دیپلماتیک و تهدیدهای نظامی همواره بر فضای روابط سایه انداخته و هر بار تلاش‌های مقطعی برای گفت‌وگو، یا ناکام مانده یا عمر کوتاهی داشته است.

با وجود این سابقه، شرایط منطقه‌ای بارها دو طرف را به میز مذاکره غیرمستقیم کشانده است. در بحران‌های خاورمیانه، به‌ویژه پس از جنگ‌های متعدد در عراق، افغانستان و سوریه، همواره نام ایران و آمریکا به‌عنوان بازیگران اصلی مطرح بوده است. اکنون با توجه به جنگ دوازده روزه و پیامدهای آن بر امنیت منطقه همچنین روند تهاجمی اسرائیل در خاورمیانه بار دیگر نگاه‌ها به نقش این دو کشور دوخته شده است. در چنین شرایطی، کشورهای مختلف تلاش می‌کنند میانجی شوند تا مانع از گسترش درگیری و بی‌ثباتی بیشتر شوند. ایران از یک سو نشان داده که در برابر سلطه‌جویی آمریکا قدرتی مستقل است و از سوی دیگر، هزینه‌های تحریم‌ها و فشارهای سیاسی را احساس می‌کند. ایالات متحده نیز اگرچه همواره سیاست مهار ایران را دنبال کرده، اما به‌خوبی می‌داند که بدون گفت‌وگو با تهران، از ابزارهای معدودی برای اثرگذاری در بحران‌های منطقه برخوردار است. تجربه توافق هسته‌ای «برجام» در سال ۲۰۱۵ نشان داد که در صورت وجود اراده سیاسی و میانجیگری مؤثر، حتی ریشه‌دارترین اختلاف‌ها هم می‌تواند به توافقی موقت و عملیاتی منجر شود.

امروز با توجه به جنگ 12 روزه، پرونده هسته‌ای و نگرانی‌های امنیتی در خلیج فارس، گفت‌وگو حتی غیرمستقیم بیش از همیشه ضروری به نظر می‌رسد. ادامه این وضعیت نه‌تنها برای ایران و آمریکا بلکه برای کل منطقه پرهزینه خواهد بود. به همین دلیل است که از الجزایر و عمان تا قطر و اروپا، بسیاری از کشورها برای تسهیل ارتباط میان تهران و واشینگتن فعال شده‌اند. در این مورد باید به آخرین تحولات مذاکرتی اشاره کنیم که طبق گفته رسانه‌های آمریکایی گویا قطر به‌عنوان میانجی بعدی محسوب خواهد شد. از ابتدای این درگیری‌ها الجزایر، عمان، اتحادیه اروپا، ژاپن، قطر و برخی کشورهای اروپایی برای میانجیگری اقدام کرده‌اند. در این مورد به تاریخچه این میانجیگری‌ها و همچنین آخرین اظهارات وزیرامورخارجه جمهوری اسلامی که از درخواست زیاد برای میانجیگری گفته اشاره خواهیم کرد.

درخواست‌های منطقه‌ای

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه روز گذشته و در حاشیه اجلاس سازمان همکاری اقتصادی (اکو) با خبرنگاران گفت‌وگو کرد و به موضوعات تقویت سازمان اکو، مسائل قفقاز، مقابله با رژیم صهیونیستی، مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا و حضور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل پرداخت. او در پاسخ به سؤالی درباره نقش قطر به‌عنوان میانجی در مذاکرات احتمالی با آمریکا گفت: «کشورهای متعددی در منطقه تلاش می‌کنند نقش مثبتی ایفا کنند، اما موضوع اصلی، اراده طرف مقابل برای توافقی مبتنی بر منافع متقابل و بدون تهدید و ارعاب است. اگر آنها به این نقطه برسند، سایر مسائل حل خواهد شد.»

اهمیت میانجیگری

همان‌طوری که اشاره کردیم روابط تهران- واشینگتن پس از انقلاب ۱۳۵۷ همواره پر از تنش، بی‌اعتمادی و بحران‌های پی‌درپی بوده است. از یک‌سو اختلاف‌های ریشه‌ای سیاسی و ایدئولوژیک مانع گفت‌وگوی مستقیم شده و از سوی دیگر، ثبات منطقه‌ای و منافع جهانی ایجاب کرده که کشورهای مختلف تلاش کنند در نقش میانجی عمل کنند، اما با توجه به عمق اختلافات که شاید هرگز هم برطرف نشود، چرا موضوع میانجیگری اهمیت دارد؟ در جهان امروز که عصر ارتباطات نامیده می‌شود گفت‌وگو و مذاکره تنها راه حل موجود است ولی اینکه چرا برخی کشورها نمی‌توانند به این سطح برسند به‌عوامل مختلفی بستگی دارد ولی در مورد آنچه میانجیگری نامیده می‌شود می‌توانیم به «اعتماد پایین و اختلافات ریشه‌ای» اشاره کنیم که به دلیل نبود رابطه دیپلماتیک رسمی و سابقه خصومت مستقیم، مانع گفت‌وگوی بی‌واسطه است. همچنین «ثبات منطقه‌ای و جهانی» دیگر دلیل میانجیگری است، هرگونه تنش یا جنگ میان ایران و آمریکا، بازار انرژی و امنیت خاورمیانه را به‌شدت تهدید می‌کند. در اینجا باید به «فشار اقتصادی و سیاسی» هم اشاره کنیم که تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی بر ایران و در مقابل نیاز آمریکا به کنترل بحران، میانجیگری را ضروری کرده است. مورد دیگر «جلوگیری از اشتباه‌های پرهزینه» است که نقش میانجی می‌تواند از سوءتفاهم‌ها و تشدید ناخواسته درگیری‌ها جلوگیری کند.

تاریخچه میانجیگری

از ابتدای انقلاب تاکنون، الجزایر، عمان، اتحادیه اروپا، ژاپن، قطر و برخی کشورهای اروپایی در دوره‌های مختلف برای کاهش تنش ایران و آمریکا نقش میانجی یا تسهیل‌گر داشته‌اند. اهمیت این تلاش‌ها در آن است که بدون واسطه، احتمال رسیدن به توافق یا جلوگیری از بحران به حداقل می‌رسد. به همین دلیل، امروز هم بسیاری از کشورها داوطلب ایفای نقش میانجی هستند تا از یک سو جلوی بحران منطقه‌ای گرفته شود و از سوی دیگر، منافع اقتصادی و امنیتی خودشان حفظ گردد. در این مورد باید به «بحران گروگانگیری» در سال 58 اشاره کنیم که الجزایر توانست به‌عنوان میانجی آن چالش را حل کند. در انتهای امضای توافق الجزایر در سال 60، آزادی گروگان‌ها و تشکیل «دادگاه دعاوی ایران- آمریکا» به ثبت رسید.

بنا بر بررسی‌ها میانجیگری‌های پراکنده در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ هم وجود داشت که کشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان و سوئیس و برخی کشورهای منطقه مانند عمان تلاش‌هایی رسمی و غیررسمی انجام دادند که همه آنها به دلیل فشار داخلی در دو کشور یا فقدان اعتماد متقابل ناکام ماند. مهم‌ترین این موارد «مذاکرات هسته‌ای و برجام» در سال 94 بود که میانجی این مورد اتحادیه اروپا، گروه 1+5 و به‌طور غیرمستقیم عمان بود. امضای توافق هسته‌ای (برجام)، رفع بخشی از تحریم‌ها در برابر محدودیت برنامه هسته‌ای ایران نتیجه این مذاکرات بود. خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ موجب فروپاشی بخش بزرگی از توافق شد.

تلاش‌های نافرجام ژاپن در سال 98 هم یکی از این موارد محسوب می‌شود. نخست‌وزیر فقید وقت ژاپن، شینزو آبه، به تهران سفر کرد تا میانجیگری کند. البته جمهوری اسلامی این ابتکار را جدی نگرفت و نتیجه عملی نداشت. حالا و در دور جدید ریاست‌ جمهوری دونالد ترامپ دور میانجیگری‌های جدید هم از راه رسیده است. عمان، قطر و برخی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا نشان داده‌اند که می‌توانند مسئولیت مذاکرات غیر مستقیم را به عهده گرفته و آن را مدیریت کنند. با وجود همه تلاش‌های دیپلماتیک منطقه‌ای و جهانی برای میانجیگری بین ایران و آمریکا، نمی‌توان فراموش کرد که در اواسط دور پیشین گفت‌وگوها اسرائیل و آمریکا به ایران حمله کردند.

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار