اهمیت مذاکره با اروپاییها
در مناسبات ایران و غرب، همواره آمریکا نقش محوری و تعیینکننده داشته است؛ بهگونهای که میتوان گفت کدخدا در این روابط، آمریکا است و حرف اول و آخر را واشینگتن میزند و اروپاییها نقش مستقلی ندارند. از اینرو، هرگونه تعامل ایران با اروپا نیز در چارچوب و سایه سیاستهای ایالات متحده شکل میگیرد. در ماههای اخیر، شاهد حملات آشکار آمریکا به برنامه هستهای ایران بودهایم؛ حملاتی که اروپاییها نیز عملاً از آنها حمایت کردهاند.
غربیها با عبور از قواعد متعارف بینالمللی، تلاش کردهاند از طریق فشار، تهدید و اجبار، ایران را در موقعیتی خاص متوقف کنند. هدف اصلی آنها جلوگیری از ادامه روند غنیسازی و فعالیتهای هستهای ایران است. نکته قابل توجه آن است که اروپا در این پرونده، نه بهدنبال منافع اقتصادی یا تجاری، بلکه صرفاً پیگیر منافع و اهداف سیاسی است. در واقع، اروپاییها ابتکار عمل مستقلی ندارند و چارچوب کلی مذاکرات از سوی آمریکاییها برایشان ترسیم شده است. به همین دلیل، اروپاییها بهصورت تاکتیکی پیشنهاد دادهاند که اجرای مکانیسم ماشه (اسنپبک) را به حالت تعلیق درآورند؛ تا بدین ترتیب ایران را ترغیب کنند که وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود. در همین زمینه، دونالد ترامپ نیز با ادبیات خاص خود مدعی شده که سایتهای هستهای ایران تخریب شدهاند؛ اظهاراتی که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، اما در عین حال نشان میدهد آمریکاییها بهدنبال تثبیت وضع موجودند. یعنی خواهان توقف پیشرفتهای هستهای ایران در نقطه کنونی هستند تا امکان بازرسیهای بیشتر از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراهم شود. اروپاییها همچنین از آغاز دور جدیدی از مذاکرات سخن گفتهاند. احتمال دارد در این فرآیند، باب گفتوگو با آمریکا نیز باز شود، اما همه این تلاشها صرفاً با هدف جلوگیری از پیشروی ایران در حوزه هستهای صورت میگیرد. هدف نهایی آنها این است که ایران در وضعیت فعلی متوقف بماند تا آژانس بتواند ابعاد فنی فعالیتها و میزان تخریب یا پیشرفت را ارزیابی کند. در مجموع، اروپا بیشتر نقش واسطهای دارد و مواضعش در هماهنگی کامل با خواست و دستورکار آمریکاست؛ بنابراین، نباید به نقش مستقل آنها در مذاکرات دل بست، بلکه باید واقعبینانه نگاه کرد و اصل را بر تعامل یا تقابل با آمریکا نهاد.
علیاصغر زرگر
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر