چاره کار
موضوع بسیار مهم این روزها سامان دهی به شرایط «پسا حمله» است. اگر آتش بس اعلام نمیشد، در نتیجه ادامه نبرد نابرابر احتمال مشکلات قوت گرفته و با عنایت به ترکیب مخالفین نظام جمهوری اسلامی پیشبینی میگردید که هرج و مرج اتفاق افتاده و ملت دچار خسران شدید شود، اما در حال حاضر و نحوی قضاوت و تبلیغات توسط مقامات نظام از روز سهشنبه (قبول آتشبس) تاکنون نیز بعید به نظر میرسد که تغییر رویه داده شده و ادامه شرایط و شیوه گذشته مشکلات کشور را بیشتر میکند.
از شرایط اولیه حل هر مشکل و جبران هر چالش قبول واقعیت و شناخت علل و عوامل آن است. قبول چالش نشان دهنده موارد زیر است: بلوغ عاطفی: افراد بالغ توانایی پذیرش چالش و مدیریت احساسات خود را دارند. آنها میدانند که چالش بخشی از زندگی است و نباید اجازه دهند که آنها را از مسیر موفقیت دور کند. انعطاف پذیری: پذیرش چالش به فرد کمک میکند تا انعطاف پذیر باشد و بتواند با شرایط جدید سازگار شود. این افراد میتوانند به جای تسلیم شدن، راههای جایگزین را یافته و امتحان کنند. یادگیری و رشد: چالش فرصتی برای یادگیری و رشد است. با بررسی دلایل چالش و شناسایی نقاط ضعف، فرد میتواند از اشتباهات خود درس بگیرد و در آینده موفقتر عمل کند. افزایش اعتماد به نفس: با وجود اینکه چالش میتواند دردناک باشد، اما پذیرش آن و تلاش برای جبران آن، میتواند اعتماد به نفس فرد را افزایش دهد. افزایش خلاقیت: چالش میتواند جرقهای برای خلاقیت باشد و فرد را به پیدا کردن راه حلهای نوآورانه رهنمون شود. افزایش انگیزه: افراد موفق از چالش به عنوان یک سکوی پرتاب استفاده میکنند. با پذیرش چالش و دیدن آن به عنوان یک فرصت، میتوانند انگیزه خود را برای رسیدن به اهدافشان افزایش دهند. تقویت مهارت حل مسأله: چالش میتواند فرد را آماده کند و او را وادار به حل مسأله و پیدا کردن راهحلهای جدید کند. کاهش ترس از چالش: با پذیرش چالش و تجربه آن، فرد میتواند ترس را کاهش دهد و با اعتماد به نفس بیشتری به سمت اهداف خود حرکت کند. در نهایت، قبول چالش نشانه قدرت است و نه ضعف. این یک مهارت است که با تمرین و تجربه میتوان آن را به دست آورد و از مزایای آن بهرهمند شد. اگر چه ۸ روزی است که میشد از آموزههای فوق استفاده بهتر کرد، اما اگر اصلاحات آغاز نگردد ادامه وضع موجود کشور را با مشکلات متعدد روبهرو کرده و دیگر نمیتوان کشور را درست اداره و به سمت آبادانی و توسعه و پیشرفت و نجات هدایت نمود و در نتیجه نارضایتی بیشتر میشود و مقابله ناگریز خواهد بود. در این وضعیت یکی از سه حالت محتمل است الف- نظام درصدد بازسازی برآمده و مقام رهبری فرماندهی اصلاحات را به دست گرفته و از طریق دموکراتیک نه اصل آخر قانون اساسی و با همکاری دولت و ملت و احزاب نسبت به رفع اشکالها اقدام و اداره آن را به قانون میسپارند که بهترین و کمهزینهترین شیوه است ب- تعارض دولت و ملت که سه احتمال وجود خواهد داشت: ۱- با مواجهه، اعتراضها خاموش شده و در کوتاهمدت صدای مردم آرام شده و در ظاهر بر اوضاع مسلط میشویم. ولی دوره آن کوتاهمدت و بر مشکلات کشور و ملت افزوده خواهد گردید. ۲- بند الف به دست روشنفکران و نخبگان مدنی و حقوقی و احزاب محققق میشود ۳- در صورت برابری توان دولت و ملت درگیری ادامه و اختلاف فرسایشی خواهد شد. ج- تغییر سخت اتفاق بیفتد که در صورت موفقیت اداره کشور دموکراتیک نخواهد بود. پیشنهاد نگارنده این است که سران احزاب اصلاح طلب و مستقلین و حتی احزاب اصولگرای معتدل و دلسوز، خاتمی، روحانی، سیدحسن و... نخبگان حقوقی و مدنی با مقام معظم رهبری دیدار و با طرح مشکلات از او بخواهند خود عهدهدار اصلاح ساختار شده و یا اجازه آن را صادر نمایند.
علیمحمد نمازی
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی
ارسال نظر