| کد مطلب: ۱۱۹۰۱۶۲
لینک کوتاه کپی شد

راه حل مشکلات، داخلی است

سوالی که احتمالا در ذهن عموم شهروندان ایجاد شده، این است که اصولا چرا ایران و آمریکا با هم مذاکره نمی‌کنند؟ ساده‌ترین پاسخ این است که مادامی که رویکردها تغییر نکند، امکان مذاکره بر سیاق گذشته وجود ندارد.

اما چرا باید با وجود موانع موجود همچنان به مذاکره نگاه مثبت داشت؟ نوع نگاه غالب در کشور این است که اولا باید مذاکره به نتیجه برسد و دوما مذاکره باید اعتمادساز باشد. یعنی اگر به کسی اعتماد نداشته باشیم، نباید با او مذاکره کنیم. درحالی که واقعا اینگونه نیست. کشورهای زیادی هستند که با هم مذاکره می‌کنند بدون اینکه به هم ذره‌ای اعتماد داشته باشند. بهترین مصداق روسیه و اوکراین است که به هم اعتماد ندارند ولی برای حل جنگ، وارد مسیر مذاکره می‌شوند. خود ما هم قبلا چنین تجربه‌ای را داشته‌ایم. ما به صدام حسین چه اعتمادی داشتیم؟ ولی برای اینکه بتوانیم به آتش‌بس و توافق برسیم با او مذاکره کردیم. متاسفانه جوی در کشور ایجاد شده و به گونه‌ای برخورد می‌شود که هرکس از مذاکره صحبت می‌کند، دارد به کشور خیانت می‌کند! درحالی که نفس مذاکره خوب یا بد نیست، بستگی به طرف و زمان مذاکره دارد و اینکه از مذاکره چه هدفی دنبال می‌شود. گاهی وقت‌ها مذاکره می‌کنیم برای اینکه تنش را مهار کنیم و الزاما به این معنا نیست که حتما به توافق برسیم و از این نظر مذاکره یک تاکتیک است. حال به سوال اول برگردیم؛ چرا نمی‌توانیم مذاکره کنیم؟ چون طرف مقابل، آمریکا برای مذاکره سه شرط گذاشته که قابل پذیرش نیست. سه شرطی که به غنی‌سازی، برد موشک‌ها و حمایت‌های منطقه‌ای برمی‌گردد، منطقا از سوی ایران غیر قابل پذیرش است. ایران هم البته شرایطی تعیین کرده که طرف مقابل نمی‌پذیرد. با در نظر گرفتن این مسائل است که گفته می‌شود با تغییر در رویکردها می‌توان وارد مسیر جدید شد. انتظار داخلی به مذاکره بیشتر ناظر بر مشکلات داخلی است. افزایش قیمت سکه و دلار وضعیت روانی خاصی ایجاد کرده اما این افزایش قیمت همزمان با افزایش جهانی قیمت طلاست. قیمت جهانی طلا افزایش قابل توجهی داشته که به معنای کاهش قدرت دلار است. از این رو باید یادآوری کرد که هر دولتی که در ایران حاکم بود، همین وضعیت را داشتیم. البته می‌شد با مدیریت بهتر، اثرگذاری این موضوع را بر اقتصاد کشور کم کرد اما تاکنون به وعده‌های اصلاحات اقتصادی عمل نشده است. در کشور ما از گذشته تا حال، سیاست روی اقتصاد و اقتصاد هم روی سیاست به شدت تاثیرگذار بوده است با این حال هنوز هم می‌توانیم کارهایی انجام دهیم تا از شدت موضوع کم کنیم. مثل اصلاح سیستم مالیاتی و ترخیص زودتر کالاها در گمرکات که زودتر به بازار برسد. چنین موضوعاتی ربطی به تحریم‌ها ندارد. یا می‌توان دست به اصلاح نظام بانکی زد. اکنون نظام بانکی ما منفعل است و به‌جای بانکداری، بنگاه‌داری می‌کند. این هم به تحریم‌ها ربط ندارد. البته صادرات و واردات به تحریم‌ها مربوط است اما اصلاح بیمه، بانک و نظام مالیاتی و گمرکات نیازمند یک همت بزرگ است. در زمینه هزینه‌های مربوط به حامل‌های انرژی یارانه‌های سنگین می‌دهیم و در عین حال مردم ناراضی هستند. نکته این است پولی که باید صرف توسعه اقتصادی کشور شود، به نارضایتی دامن می‌زند. حال چگونه می‌توان نرخ بنزین، گاز و برق را واقعی کرد و در عین حال فشار را از روی مردم برداشت؟ این موارد ربطی به تحریم‌ها ندارد و راه حل آن در داخل نهفته است.

حسن بهشتی‌پور

تحلیلگر مسائل بین‌الملل

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار