کاسبان تحریم علیه حسن روحانی

سخن در باب تندروهایی است که به هر نحوی شده می‌خواهند منویات و اهداف خود را پیش ببرند و هرکسی را مخالف خود بیینند به تخریب وی می‌پردازند. این در حالی است که برخی چهره‌ها تحت هر شرایطی هدف اتهام و تخریب دلواپسان هستند. چهره‌هایی مثل محمدجواد ظریف و حسن روحانی که چه در زمان حضور در دولت در قامت وزیر و رئیس‌جمهور مورد هجمه و اتهام قرار می‌گرفتند و چه اکنون که هیچ مسئولیتی ندارند بازهم از تخریب تندروها مصون نمی‌مانند. البته گویا مواجهه تندروها با روحانی روایت پدرکشتگی است و آنها تحت هر شرایطی خط تخریب خود را علیه او دارند و تلاش می‌کنند تا اینگونه وانمود کنند روحانی با اظهاراتش برای کشور هزینه‌ساز است. در حالی‌که حسن روحانی نیز که امروز از مقام و منصبی برخوردار نیست مانند سایر شهروندان عادی حق اظهارنظر در مسائل مختلف را دارد. حال اینکه اگر تندروها سخنان روحانی را برنمی‌تابند یا خوشایندشان نیست باید مشکل را در جای دیگری پیدا کنند. چرا که امروز صحبت‌هایی که روحانی مطرح می‌کند دقیقا در مسیر تلاش برای عبور از وضع موجود در جهت رسیدن به شرایط مطلوب است. اینکه روحانی صحبت از بازگشت به مردم و سپردن کارها به دست مردم می‌کند. تعامل مناسب حاکمیت و ملت را مطرح کرده و از بالابردن قدرت ملی سخن می‌گوید، هیچیک نه تنها خلاف منافع ملی نیست؛ بلکه می‌تواند راهگشای کشور باشد. اما تندروها از آنجا که نمی‌توانند اظهارات روحانی را هضم کنند چشمان خود را بسته و تخریب می‌کنند. آنچه مسلم است و امروز از نوع مواجهه تندروها و دلواپسان با حسن روحانی بر می‌آید اینکه آنها از تاثیر و نفوذ رئیس‌جمهور سابق ترس و واهمه دارند. از اینکه روحانی بخواهد درصدد ری‌برندینگ خود برآید و دوباره جامعه را به سمت خود متمایل کند می‌ترسند؛ لذا روحانی در هر موضوعی صحبت کند او را می‌زنند. حال یا با اتهامات و داد و فریاد از تریبون مجلس خواستار برخورد و محاکمه وی باشند یا با رسانه‌های خود به حمله و تخریب هماهنگ علیه روحانی اقدام کنند. هر چه باشد روحانی برای تندروها به‌قدری مهم است که اگر در مسند قدرت نباشد نیز از او و اظهاراتش وحشت دارند.

* از تندروها تا بابک زنجانی

حملات به حسن روحانی به نحوی است که هر کسی کمترین اطلاعی را داشته باشد خواهد گفت چگونه با وجود این مقدار اتهاماتی که به او وارد می‌شود روحانی چند دهه در مناصب مهم و بالایی نظام حضور داشته است؟ واقعیت این است که تاکنون هر چه پیرامون حسن روحانی گفته شده صرفا اتهامات ثابت نشده‌ای بوده که تندروها به جهت بغض و کینه‌ای که از او دارند به وی نسبت داده‌اند. اینکه او را در پرونده مرگ پسرش مظنون می‌دانند؛ اینکه مدرک دانشگاهی او را زیرسوال می‌برند یا او را مفسد فی‌الارض می‌خوانند، نشان‌دهنده دست خالی از ادله و مستنداتی است که تمام ادعاهای آنها را زیرسوال می‌برد و اتهاماتی که ثابت نشده است. چنانکه کامران غضنفری چندی پیش ادعا کرده بود: «برخی اتهامات حسن روحانی درحد فساد فی‌الارض است و چنانچه به تمام اتهامات او رسیدگی شود احتمالا به چندبار اعدام محکوم خواهد شد؛ مجلس 8 پرونده علیه روحانی را به قوه‌قضائیه داده است.» جالب اینکه اینگونه ادعاها که معمولا هیچوقت هم ثابت نمی‌شود جایی نشانه نفرت تندروها از روحانی را به خود می‌گیرد که غضنفری می‌گوید: «روزی که به حکم دستگاه قضائی، حلقه طناب «دار» به دور گردن حسن روحانی قرار بگیرد، ملت ایران آن روز را جشن خواهند گرفت.» از طرفی مهدی محمدی، مشاور قالیباف نیز اخیرا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «افزایش فعالیت روحانی در فضای رسانه‌ای بی‌حساب نیست. در چند هفته، دستگاه نظامی و امنیتی را زیرسوال برده، مذاکره مستقیم با آمریکا را ضروری دانسته و نظام را متهم به دوری از مردم کرده. در اوج تهدید خارجی، فردی با سابقه حسن روحانی، دقیقا در حال پیگیری کدام پروژه برای کدام‌ طرف است؟» اما انگار تندروها در این مسیر تنها نیستند و در تخریب روحانی یک مفسد سابق اقتصادی را نیز همراه می‌بینند. بابک زنجانی که تا دیروز به جهت پرونده‌های متعدد اقتصادی، اخلال در نظام اقتصادی، کلاهبرداری و... چندین سال در زندان بود امروز در قامت مخالف حسن روحانی به تخریب وی مشغول شده است. وی با انتشار عکسی از روحانی در توئیتی نوشته است: «این آرزو را با خود به گور خواهند برد. ایران را از ناتوانی و مدیران بی‌صلاحیت پاک خواهیم کرد. «ایران زمین» نیازمند نیروی جوان، باسواد و کارآمد است، نه دارندگان مدرک‌های تقلبی و بی‌پشتوانه.» زنجانی که گویی اصلا متوجه جایگاه و سابقه خود نیست در ادامه نوشت: «این پند را هرگز فراموش نکنیم: اسلحه‌ای که در لحظه نبرد گیر کرد باردیگر آن را بر کمر بستید، مستحق مرگ خواهید بود.» اما اینکه چطور بابک زنجانی با آن سوابق روشن و پرونده فساد اقتصادی امروز خود را در جایگاهی قرار می‌دهد که به رئیس‌جمهور سابق اتهاماتی وارد کرده و حمله کند خود جای پرسش است. اما نکته مهم خط تخریبی است که علیه حسن روحانی به راه افتاده است که در آن از تندروها، سوپر انقلابی‌های مجلس و برخی رسانه‌های تندرو گرفته تا امثال بابک زنجانی حضور دارند. وقتی یکی مثل بابک زنجانی با سابقه فساد اقتصادی به رئیس‌جمهور سابق کشور حمله می‌کند یعنی یک جای کار می‌لنگد و‌ شأن نقد و عدالت پایین آمده است. آنچه مسلم است زنجانی نه خود و نه صحبت‌هایش برای جامعه مشروعیت لازم را ندارد و تندروهای بهارستان نیز بیش از نگاه منصفانه و نقد واقعی در جهت اصلاح کاملا با نگاه سیاسی به طرح مطالب غیرواقعی علیه روحانی مشغول هستند.

*لزوم ورود دستگاه قضا

طی ماه‌ها و سال‌های اخیر بارها شاهد حمله، هجمه و اهانت به مسئولان سابق و فعلی کشور بوده‌ایم که اساسا در اظهارات خود هیچ حد و مرزی را هم نشناخته‌اند. از مسئولان سابق مثل حسن روحانی رئیس‌جمهور و محمدجواد ظریف وزیر سابق امور خارجه گرفته تا مسئولان فعلی همچون مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور و معاونان و وزرایش؛ اما تاکنون هیچ برخورد قاطع و قانونی با اینگونه اظهارات نشده است. انگار تندروها از نوعی سپر آهنین برخوردارند که با حمله به مقامات کشور نیز هیچ برخوردی با خود را نمی‌بینند. لذا به نظر می‌رسد برای برقراری بهتر قانون و رعایت‌ «شأن» مسئولان سابق و فعلی بهتر است دستگاه قضائی مواجهه قاطعی با افرادی که اینگونه اظهارات وحدت‌شکن را در جامعه می‌کنند، انجام دهد تا هیچ‌کس تصور فراتر از قانون بودن نداشته باشد.