| کد مطلب: ۱۱۷۵۰۲۱
لینک کوتاه کپی شد

حسن بهشتی پور در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

توافق یک جانبه ناپایدار است

آرمان ملی- احسان انصاری: وزیر خارجه فرانسه دوباره ایران را به فعال کردن مکانیسم ماشه تهدی کرد و گفت: «ما خواهان از سرگیری فعالیت بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و آغاز یک روند دیپلماتیک هستیم که به یک راه‌حل مذاکره‌شده و کنترل فعالیت‌های هسته‌ای، موشکی و بی‌ثبات‌کننده ایران منتهی شود.» ژان نوئل بارو با تکرار ادعا‌ها درباره برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان افزود: «این یک واقعیت است، ایران تعهداتی را که پذیرفته بود، نقض کرده است.

توافق یک جانبه ناپایدار است

 فرانسه و شرکایش، با توجه به توافق هسته‌ای ۱۰ سال پیش، حق دارند که تحریم‌های جهانی در حوزه تسلیحات، بانک‌ها و تجهیزات هسته‌ای را که در آن زمان لغو شده بودند، دوباره اعمال کنند.» پیشتر کایا کالاس مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز به خبرنگاران گفته بود: «بازگشت به مسیر دیپلماسی و ازسرگیری مذاکرات با ایران در راستای منافع ماست. ما آماده‌ایم تا این روند را تسهیل کنیم. وی همچنین با اشاره به نزدیک شدن به موعد انقضای مکانیسم ماشه در برجام افزود که این موضوع در نشست شورای وزیران بررسی خواهد شد. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران درباره تبعات سوءاستفاده از این سازوکار و بازگشت تحریم‌هایی که به واسطه توافق هسته‌ای سال ۱۳۹۴ لغو شده، به طرف‌های اروپایی هشدار داده است. با این وجود به نظر می‌رسد کشورهای اروپایی در آستانه فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران هستند. «آرمان ملی» برای تحلیل و چرایی این موضوع و بررسی چشم‌انداز پیش‌رو با حسن بهشتی‌پور تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

 

*وزیر امور خارجه بار دیگر ایران را به فعال کردن مکانیسم ماشه تهدید کرد. با توجه به شرایط موجود به چه میزان این احتمال را می‌دهید که کشورهای اروپایی مکانیسم ماشه را فعال کنند؟

شرایط بسیار پیچیده شده و هر احتمالی در این زمینه وجود دارد. کشورهای اروپایی برای اینکه بتوانند بهانه‌ای برای فعال کردن مکانیسم ماشه ایجاد کنند به این موضوع استناد می‌کنند که ایران پادمان هسته‌ای را اجرا نکرده است. پادمان هسته‌ای یعنی وقتی کشوری NPT را می‌پذیرد آن کشور قراردادی با آژانس می‌بندد که ترتیبات نظارتی آژانس با آن کشور را تعیین کند حالا این طرف‌های اروپایی ایران را متهم کردند که ایران پادمان هسته‌ای را زیر پا گذاشته است به استناد اینکه ایران دو سوال آژانس را در سال ۲۰۰۳ پاسخ نداده است. سوال این است که ذرات اورانیوم ناچیز زیر ۵ درصد در ورامین و تورقوزآباد مشخص نشده در صورتی که ایران در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ اجازه بازرسی داده بود و هیچ چیزی هم پیدا نکردند. اتفاق مهم اما زمانی است که کشورهای اروپایی قصد داشته باشند مکانیسم ماشه را فعال کنند که در چنین شرایطی ایران طی نامه‌ای قبلا رسما اعلام کرده از NPT خارج می‌شود که قضیه را هم برای ایران و هم طرف مقابل بسیار پیچیده می‌کند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد نقش آژانس است که از زمانی که گروسی مدیریت آن را برعهده گرفته لحن گزارش‌های آژانس نسبت به ایران سخت‌گیرانه‌تر شده و تأکید بر عدم شفافیت جایگزین همکاری فنی گذشته شده است. به نظر می‌رسد این تغییر لحن ناشی از فشارهای سیاسی از سوی سه کشور اروپایی و آمریکا است که به ‌دنبال بهره‌‌برداری سیاسی از ابزارهای نظارتی آژانس هستند.

*در واقع آژانس مسیر فعال‌سازی مکانیسم ماشه و حمله نظامی به ایران را به بهانه فعالیت هسته‌ای فراهم کرد؟

بله؛ اگر بخواهیم به‌ صورت منصفانه تحلیل کنیم دو موضوع کاملاً متفاوت از یکدیگر مطرح است. به‌ طور مشخص اینکه کشورهای اروپایی، یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه، به دنبال بهانه‌ای برای فعال‌‌سازی مکانیسم ماشه هستند درست است و آنها در حال بررسی بهانه‌‌های مختلفی هستند که یکی از آنها گزارش مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. البته نکته بسیار مهم این است که باید دقت کنیم آقای گروسی گزارشی ننوشته که صرفاً متناسب با خواسته‌های این سه کشور باشد تا آنها بهانه‌ای برای فعال‌‌سازی مکانیسم ماشه پیدا کنند. از دیدگاه آژانس ایران تنها کشور غیر هسته‌ای است که اورانیوم شصت درصد تولید می‌کند. این سطح غنی‌سازی از نظر فنی نزدیک به تسلیحاتی است و ریسک اشاعه دارد. براساس رعایت اصل بیطرفی از سوی مدیرکل آژانس که در اساسنامه به صراحت قید شده است مدیرکل حق تعیین نگرانی برای فعالیت‌های قانونی را ندارد. البته نگرانی آژانس درباره مکان‌های مورد بررسی که قبلا اعلام نشده‌اند منطقی است اما سند محکمی برای اثبات انحراف ایران ارائه نشده است. موضوع اختلافی بعدی صلاحیت بازرسان آژانس است که ایران به دلیل مسائل مرتبط با صلاحیت برخی بازرسان به تعدادی از آنها ویزا نداده و به جای آنها بازرسان دیگری از ملیت‌های مختلف پذیرفته شده‌اند. نظارت فنی شامل بررسی مسائل فنی مانند تعداد سانتریفیوژها، وضعیت غنی‌سازی، میزان ذخایر اورانیوم و دیگر جزئیات فنی است. هدف اصلی این نظارت جلوگیری از اشاعه سلاح‌های هسته‌ای و کمک به توسعه استفاده صلح‌‌آمیز از انرژی هسته‌ای برای کشورهایی است که به دنبال بهره‌‌برداری از این انرژی هستند. زمانی که آقای گروسی خارج از دو حوزه فنی و حقوقی اظهارنظرهای شخصی می‌کند این اقدام به‌عنوان سیاسی‌ کاری تلقی می‌شود. سیاسی ‌کاری به این معناست که مدیرکل خارج از چارچوب وظایف تعیین ‌شده در اساسنامه نظرات شخصی خود را درباره موضوعات مختلف بیان می‌کند. براساس اساسنامه مدیرکل باید بی‌‌طرف باشد و نباید به نفع یا علیه کشوری جهت‌گیری کند، اما آقای گروسی چه در زمان معاونت پادمانی آقای البرادعی و چه در دوره کنونی که مدیرکل آژانس است، بارها مواضع منفی علیه ایران اتخاذ کرده است. این مواضع اغلب تحت تأثیر کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل یا دیگران بوده و با وظایف ذاتی او همخوانی ندارد.

از زمانی که گروسی مدیریت آن را برعهده گرفته لحن گزارش‌های آژانس نسبت به ایران سخت‌گیرانه‌تر شده و تأکید بر عدم شفافیت جایگزین همکاری فنی گذشته شده است

*آمریکا چه نقشی در این زمینه دارد و معادلات بین ایران و آمریکا در آینده به چه سمتی خواهد رفت؟

پس از حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران روابط تهران و واشنگتن وارد مرحله‌ای از تقابل مستقیم شده است. در پاسخ ایران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر حمله موشکی کرد و همکاری خود را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تعلیق نمود. آمریکا و اسرائیل صریحاً توقف کامل غنی‌سازی یا تغییر رژیم در ایران را خواستار شده‌اند در حالی که ایران تأکید کرده توقف غنی‌سازی «خط قرمز» است. این شرایط بی‌‌سابقه نیازمند طراحی یک چارچوب راهبردی واقع‌ بینانه و مرحله‌ای است که با لحاظ عناصر بازدارندگی، اطمینان‌سازی و در نظر گرفتن بازیگران مؤثر امکان‌پذیر باشد. در آمریکا کنگره جمهوری‌‌خواه و لابی‌های ضدایرانی و شخص رئیس‌جمهور تمایلی به توافق با ایران ندارند مگر در چارچوب تسلیم کامل. این در حالی است که در ایران بخش‌هایی از ساختار قدرت تجربه تلخ برجام را فراموش نکرده‌اند و نسبت به نیت واقعی آمریکا بی‌‌اعتمادند. واقعیت این است که ۴۷ سال خصومت، کودتای ۲۸ مرداد، ماجرای گروگانگیری، حمله به هواپیمای مسافربری، ترور دانشمندان ایرانی، تحریم‌‌های فلج‌کننده، خروج آمریکا از برجام و موارد متعدد دیگر سبب شده که دو طرف کاملاً فاقد سرمایه اعتماد باشند. من معتقدم در شرایط کنونی می‌توان اقدام در برابر اقدام به صورت تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی به صورت مرحله‌ای و در مقابل تعلیق تحریم‌ها و رفع انسداد از دارایی‌های ایران به صورت تدریجی و مرحله‌ای حداکثر طی یک سال اجرا تا اعتماد‌سازی اولیه برای اجرای بقیه مراحل فراهم شود. اگر راستی‌‌آزمایی مرحله‌ای تأیید شود تحریم‌های نفتی، بانکی و کشتیرانی آمریکا و اروپا به ‌تدریج لغو شوند. در این مرحله ایران نیز سطح غنی‌سازی را در سقف 67/3 درصد نگه دارد و غنی‌‌سازی بیش از آن را متوقف کند مشروط به حفظ توان بازگشت‌ پذیر بودن آن.

*با توجه به شرایط موجود می‌توان چنین چشم‌اندازی را تصور کرد؟

امروز ایران با مشکلی مواجه است که به‌ سادگی قابل حل نیست اما همچنان از مرز یک جنگ تمام‌عیار عبور نکرده‌ایم. اگر ایران بتواند با طراحی یک بسته تدریجی، چندجانبه و قابل راستی‌آزمایی ابتکار عمل را به‌ دست گیرد و در عین حال خطوط قرمز خود را حفظ کند امکان خروج از این وضعیت، بدون هزینه‌های فاجعه‌‌بار وجود دارد. این مسیر نیازمند پختگی سیاسی، هماهنگی درونی، دیپلماسی فعال، و شناخت دقیق از منافع و نگرانی‌های بازیگران جهانی است. سیاست اقدام در برابر اقدام نه ‌تنها راهبردی واقع‌‌گرایانه بلکه تنها مسیر عملی در مواجهه با شرایط کنونی است. هرگونه توافقی که خواسته‌های حداکثری یک‌ جانبه را دنبال کند نه ‌تنها نا پایدار خواهد بود بلکه احتمال ورود به درگیری‌‌های پرهزینه را افزایش می‌دهد. برای رسیدن به توافق پایدار باید واقعیت‌‌های میدانی، الزامات سیاسی داخلی طرفین، و نقش بازیگران جهانی را به صورت هم زمان در نظر گرفت. حملات نظامی اخیر به مراکز هسته‌ای ایران بی‌‌سابقه در سطح هماهنگی و جسارت و نشانگر آن است که گزینه نظامی دیگر فقط ابزار بازدارنده نیست بلکه در حال تبدیل ‌شدن به بخشی از استراتژی عملیاتی دشمن است. از سوی دیگر تهدید اروپایی‌ها به فعال‌‌سازی مکانیزم ماشه و بازگشت قطعنامه‌‌های فصل هفتم می‌تواند ایران را به انزوای کامل سیاسی و اقتصادی بازگرداند و خطر صدور مجوز بین‌المللی برای استفاده از زور را افزایش دهد. همچنین تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اگر بدون برنامه دیپلماتیک جایگزین باشد جایگاه حقوقی ایران را در مجامع جهانی تضعیف خواهد کرد. من معتقدم ایران اکنون در لحظه‌ای تاریخی قرار دارد. اگر به جای انسداد سیاسی و بستن مسیر دیپلماسی بر مشارکت ملی، اقتدار مشروع، انسجام داخلی و گفت‌‌وگوی هوشمندانه با جهان تمرکز کنیم می‌توانیم حتی در این شرایط سخت نه فقط از بحران عبور کنیم، بلکه موقعیت راهبردی خود را ارتقا دهیم.

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار