
حسین انصاری راد در گفتوگو با «آرمان ملی»:
تنها راه نجات کشور اصلاح از درون است
آرمان ملی- احسان انصاری: آیا میتوان با ترامپ با خواستههای حداکثری وارد مذاکره شد؟ آیا شرایط مذاکره و گفتوگو با غرب فراهم است؟
پیامدهای مذاکره و یا عدم مذاکره چه خواهد بود؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با حجتالاسلام حسین انصاریراد نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده است. انصاریراد معتقد است: «امروز راه نجات کشور حضور همه نیروی علاقه مند به کشور در عرصه تصمیمگیری است. شرایط باید به شکلی باشد که همه گروهها و افرادی که به سرنوشت کشور علاقهمند هستند بتوانند در تصمیمگیرهای مهم نقشآفرینی کنند. راه نجات این است که همه مردم کشور در اداره کشور مشارکت داشته باشند. در چنین شرایطی میتوانیم مدعی باشیم که یک دموکراسی واقعی در کشور ایجاد شده است. بدون شک هر راهی بجز این کشور را به بنبست میکشاند. واقعیت این است که جامعه امروز ایران دیگر ظرفیت پذیرش مشکلات جدید را ندارد و باید هرچه سریعتر مشکلات کنونی مردم حل شود. این وضعیت قابل دوام نیست و خیلی زود نتایج منفی دیگری به همراه خواهد آورد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*ایران مدعی پایان قطعنامه2231 و فعال نشدن مکانیسم ماشه است. این در حالی است که ترامپ نیز در عین حالی که ایران را تهدید میکند اما پیشنهاد مذاکره نیز میدهد. دیدگاه شما درباره شرایط کنونی در زمینه سیاست خارجی چیست؟
واقعیت این است که کشور با تمام موجودیت مادی و معنوی در شرایط پیچیدهای قرار گرفته است. من معتقدم در شرایط کنونی حاکمیت باید دست رئیسجمهور را در تصمیمگیری و مذاکره باز بگذارند. رئیسجمهور نیز همراه با مشاورانش از دانشمندان مسئول کشور استفاده و برنامه و تصمیمی قاطع برای مذاکره با آمریکا و غرب اتخاذ کنند. آقای پزشکیان عنوان کردهاند که باید مسائل خود را با آمریکا حل و فصل کنیم و اسرائیل را به خود فلسطینیان و ملتهای عرب و جامعه اسلامی واگذار کرد. باید در ابراز برخی شعارها بازنگری کرد و آئین صلح و سازگاری با کل جهان را سیاست کشور قرار داد. این کاری است که ملتهای بزرگ جهان مثل ژاپن و چین در مقابل چشم همهگان اتخاذ کرده و به رشد اقتصادی و جلب رضایت و رفاه ملت خود پرداختهاند و به توفیقات بزرگی هم در سطح جهان و هم در داخل کشور خود دست یافتهاند.
*ترامپ خواستههای حداکثری نسبت به ایران دارد. در چنین شرایطی چگونه میتوان با وی وارد مذاکره شد؟
ایران ملتی بزرگ است و موقعیتی حساس و وسیع دارد و جهان و بهخصوص خاورمیانه نمیتواند به روی آن چشم ببندد و برای فروپاشی آن به آسانی برنامهریزی کند و تصمیم بگیرد. از سوی دیگر ایران دانشمندان و کارشناسان خبره سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد که ملت ایران و جهان آنها را میشناسند. کسانی که امتحان خود را در تجربه نشان دادهاند و میتواند اعتماد ملت را جلب کنند و در حقیقت میراثداران مشروطیت ایران محسوب میشوند. در چنین شرایطی من معتقدم که رئیسجمهور و وزیر خارجه و مشاوران دانای ایشان میتوانند در مذاکره با غرب و به خصوص آمریکا به مصالحهای شرافتمندانه دست یابند و در عین حال شرق را نیز از خود مطمئن نگه دارند و ایران را با سیاست موازنه منفی و معقول در شرایط و در مسیر رشد و پیشرفت همه جانبه قرار دهند. ایران علاوه بر نفت و گاز همه لوازم پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را دارد و باید از اشتباهات گذشته که نزاع و ستیز با خارج و شعار محو اسرائیل و اختلاف داخلی و تبعیضات عقیدتی و خودی و غیر خودی کردن ملت بوده دست برداشت. واقعیت این است که اسرائیل و آمریکا همچنان در حال آمادهسازی توطئه و ضربه زدن به ایران هستند و ایران باید برای حفظ مال و جان مردم و کشور علاجی جستوجو کنند و به نظر تنها راه باقی مانده مذاکره برای یافتن راهی میانه است.
حاکمیت باید دست رئیسجمهور را در تصمیمگیری و مذاکره باز بگذارند. رئیسجمهور نیز همراه با مشاورانش از دانشمندان مسئول کشور استفاده و برنامه و تصمیمی قاطع برای مذاکره با آمریکا و غرب اتخاذ کنند
*به نظر میرسد پیامدهای روانی تنشهای بینالمللی و تحریمها در ماههای آینده تأثیر بیشتری بر وضعیت اقتصادی خواهد داشت. در این زمینه دولت پزشکیان چه رویکردی را باید در پیش بگیرد؟
مشکلات اقتصادی و تحریم که امروز در کشور وجود دارد در گذشته نیز به شکلهای مختلف وجود داشته است. ما هنوز پس از چهل و هفت سال نتوانستهایم متکی بودن اقتصاد به نفت را از بین ببریم. در همه این سالها نیز این مسأله مطرح بوده و کارشناسان مختلف در این زمینه اظهار نظر کردهاند. با این وجود هنوز اقتصاد ما به نفت متکی است و به همین دلیل نیز در شرایطی که قیمت نفت دچار نوسان میشود و یا ایران مورد تحریم قرار میگیرد مشکلات اقتصادی کشور افزایش پیدا میکند. البته این وضعیت تنها در زمینه اقتصادی وجود نداشته و در زمینههای سیاست خارجی، مدیریت فرهنگی و همچنین آسیبهای اجتماعی نیز با ناکارآمدی همراه بوده ایم. همه ما میدانیم که در شرایط کنونی زندگی برای مردم سخت شده و مردم از نظر اقتصادی به سختی زندگی میکنند. با این وجود در شرایط کنونی دولت باید به مردم امید و انگیزه بدهد و تلاش کند با مردم به شکلی سخن بگوید که مردم در صحنه حضور پیدا کنند و به مسئولان در این شرایط سخت کمک کنند. بنده از ابتدای انقلاب و از زمانی بود که در مجلس اول شورای اسلامی نیز حضور داشتم. آغاز و فرجام انقلاب و شکلگیری نظام با خواست و اراده مردم بوده است. متأسفانه پس از انقلاب برخی مسئولان این نکته را فراموش کردهاند که مشرعیت این نظام از مردم گرفته شده و مردم هستند که باید سرنوشت خود را تعیین کنند. کسانی که قانون اساسی جمهوری اسلامی را تصویب کردهاند به اعتبار وکالت از مردم چنین کاری کردهاند. در نتیجه قانون اساسی کشور براساس اراده مردم شکل گرفته است. در ابتدای انقلاب گروههایی وجود داشتند که به هیچ چیز بجز قدرت فکر نمیکردند و با هر وسیلهای تلاش میکردند قدرت را به دست بیاورند. امروز مردم کشور در فقر بسر میبرند. تحریمهای بینالمللی زندگی مردم را تحت فشار قرار داده است. به همین دلیل نارضایتی و ناخشنودی اجتماعی در کشور متراکم شده است.
*چگونه میتوان از بحرانهای کنونی با کمترین هزینه عبور کرد؟
مدیریت جامعه نیازمند عقلانیت است و نه اصرار و پافشاری روی یک دیدگاه خاص. امروز مشکلات و به خصوص مشکلات اقتصادی به اندازهای به مردم فشار آورده که مردم در یک وضعیت آشفته روحی و روانی قرار گرفتهاند. بنده هیچ راهی بجز اصلاح از درون برای نجات کشور نمیبینم. این مسأله مهمی است که مسئولان جامعه باید به آن توجه کنند و گرنه کشور در آینده با بنبست مواجه خواهد شد. از نظر تاریخی میتوان به این نکته توجه کرد که اگر محمدرضا شاه یک یا دو سال قبل از انقلاب شرایط به وجود آمدن یک مجلس آزاد با حضور همه طیفهای فکری و سیاسی جامعه را میداد، شاید انقلاب شکل نمیگرفت. امروز هم راه نجات کشور حضور همه نیروی علاقهمند به کشور در عرصه تصمیمگیری است. شرایط باید به شکلی باشد که همه گروهها و افرادی که به سرنوشت کشور علاقهمند هستند بتوانند در تصمیمگیریهای مهم نقشآفرینی کنند. راه نجات این است که همه مردم کشور در اداره کشور مشارکت داشته باشند و اگر چنین شود، میتوان مدعی بود که دموکراسی واقعی در کشور ایجاد شده است. بدون شک هر راهی بجز این کشور را به بنبست میکشاند. واقعیت این است که جامعه امروز ایران دیگر ظرفیت پذیرش مشکلات جدید را ندارد و باید هرچه سریعتر مشکلات کنونی مردم حل شود. این وضعیت قابل دوام نیست و خیلی زود نتایج منفی دیگری به همراه خواهد آورد. همه مردم کشور باید در تعیین سرنوشت خود سهیم باشند. خداوند حق تعیین سرنوشت را به انسان داده و هیچ کس نمیتواند این حق را از انسان سلب کند. حضرت امام فرمودند ما نباید براساس قوانینی که پدران ما آن را پذیرفتهاند زندگی کنیم و هر نسلی باید براساس قوانین خاص خود زندگی کنند. امروز نیز این وضعیت در جامعه وجود دارد. جوانان امروز نیازمند شرایط و وضعیتی هستند که در آن احساس آرامش داشته باشند و بلکه دنبال این هستند که با قوانینی که متناسب با زندگی آنهاست زندگی کنند.
ارسال نظر