ترامپ بارها بایدن را به جنگافروزی متهم کرده و او را مسئول مستقیم بحران اوکراین، گسترش ناتو و حوادث اخیر در غزه دانسته است. او مدعی است که سیاستهای بایدن موجب هزینههای سنگین برای مردم آمریکا شده و ایالات متحده را به سمت بحرانهای جدید سوق داده است. در مقابل، بایدن نیز تلاش کرده تصویر یک ترامپ جنگطلب را به افکار عمومی عرضه کند؛ فردی که با اقدامات غیرقابل پیشبینی، جهان را به آشوب میکشاند. این بازی دوگانه در ظاهر، یک تقابل سیاسی است، اما در عمق، حامل نشانههایی نگرانکننده از آینده تحولات غرب آسیاست. اما آنچه نباید از نظر دور داشت، واقعیتهای رفتاری ترامپ است. او نهتنها صلحطلب نیست، بلکه بارها نشان داده که علاقهمند به ایجاد بحرانهای جدید در منطقه است. حمایتهای آشکارش از رژیم صهیونیستی در حملات به غزه، پشتیبانی از تجاوزات اسرائیل به خاک ایران و سوریه، و تلاش برای اعمال فشار حداکثری بر ایران، تنها بخشی از کارنامه اوست. حتی در موضوع اوکراین، اگرچه در ظاهر شعار پایان دادن به جنگ را میدهد، اما واقعیت این است که آمریکا در دوران او نیز به فروش سلاح ادامه داد و از اقدامات تحریکآمیز علیه روسیه حمایت کرد. ترامپ در گفتوگو با زلنسکی نیز صراحتاً از اقدامات تهاجمی علیه مسکو استقبال کرده است. حال کشورهای منطقه باید بیش از پیش هوشیار باشند. بیثباتسازی ایران، تضعیف محور مقاومت و حتی مداخله در کشورهای دیگر غرب آسیا، از جمله مصر، در دستور کار تیم ترامپ قرار دارد. بر همین اساس، سخنان بایدن را نباید نادیده گرفت. کشورهای عرب منطقه باید ضمن هوشیاری، همکاریهای نظامی و اقتصادی خود را گسترش دهند تا در برابر پروژههای جنگطلبانهای که ممکن است از طریق رژیم صهیونیستی اجرا شود، ایستادگی کنند. اتحاد منطقهای تنها راه مقابله با سیاستهای بحرانساز واشینگتن و تلآویو است. جمهوری اسلامی ایران نیز آمادگی کامل برای مواجهه با هرگونه تهدید را دارد و اجازه نخواهد داد که صهیونیستها و حامیان غربیشان، آرامش و امنیت منطقه را قربانی جاهطلبیهای سیاسی کنند.
محسن پاکآیین
سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان