«آرمان ملی» گزارش می دهد
مصائب دریاچه ارومیه
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: اینجا پرنده هم دیگر پر نمیزند، تنها 6هزار هکتار ساحل خشک؛ از دور و نزدیک فقط خط ممتد سپیدی را میبینی که اثرات رد نمک است، بر بستر دریاچهای که خشک شد و تمام شد، رفت.
همین چندوقت پیش بود که بالاخره همه پذیرفتند دریاچه ارومیه به طور کامل خشک شده است و دیگر حتی آبی هم نمانده است تا در هاونِ ندانمکاریهایی بکوبند که دریاچه ارومیه را به این روز انداخت. تنها حسرتی به دل مردمان آذربایجان باقی ماند. دریاچه خوش اقبال وان که 70 کیلومتر با دریاچه ارومیه فاصله دارد، چون مرواریدی در ترکیه میدرخشد، درحالی که بخت و اقبال دریاچه ارومیه و آذربایجانیها، به بلندی وان نبوده است. انگار کپورهای دریاچه وان خوش اقبالتر از قره بالیقهای دریاچه ارومیه بودند.
شوربختیهای دریاچه تمام نمیشود. همین چندروز پیش بود که پارک ملی اطراف دریاچه آتش گرفت. هرچند که در نهایت مهار شد، حتی مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی هم به ایلنا گفته بود اینکه بگوییم آتشسوزی ناشی از بحران دریاچه ارومیه است، شاید چندان مرتبط نباشد، اما به هر حال، اگر سطح تراز آب دریاچه بالا بود، وسعت کمتری درگیر آتشسوزی میشد. حالا به گفته نماینده شهر ارومیه در مجلس هم تبعات ناشی از خشک شدن دریاچه، در آینده بسیار بیش از آنچه خواهد بود که میتوانست برای احیای آن هزینه شود. عدم تخصیص حقابه دریاچه، سدسازی و حفر دهها هزار چاه غیرمجاز، کشاورزی بیرویه و برداشتهای آب از منابع ورودی، در کنار سالهای کم بارشی که همه ایران را دربر گرفت، دریاچه ارومیه را هم خشکاند، تا یکی دیگر از منابع آبی ایران هم اضافه شود به تالابهایی که به نوبت، آب رفتند.
ده میلیارد تن نمک دریاچه ارومیه
آنچه پس از خشک شدن در کف دریاچه ماند، نمک بود. نمکی که با باد برمیخیزد و در سالهای ابتدایی پس از شروع آب رفتن دریاچه، که از اواسط دهه هشتاد بود، ابتدا چشم پرندهها به دلیل طوفان نمک آسیب دید و مدام از تعدادشان کم شد و در نهایت این طوفانهای نمک، به روستاهای اطراف هم رسید و دامنگیرِ بخشهایی از ارومیه شد. هرچند برخی میگویند که خبری از طوفان نمک نیست، اما سلمان ذاکر، نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی، درباره وقوع طوفانهای نمک در اطراف دریاچه به «آرمان ملی» گفت: من خودم شاهد طوفان نمک در اطراف دریاچه ارومیه بودم و مردم تبریز هم با آن مواجه شدند. به دلیل اینکه باد از غرب به شرق میوزد، این طوفانهای نمکی مشاهده شده است و اینکه میگویند نمک تهدیدی نمیکند و طوفان نمک نیست. این نظر بسیار گمراه کنندهای است. ما باید خطر را مشاهده کنیم تا بتوانیم دفع کنیم. وگرنه اینکه بگوییم خشک شدن دریاچه ارومیه هیچ آفتی ندارد و مردم در امان هستند، این فرار از مسئولیت و احیای دریاچه ارومیه است. هنوز یک مسئول رسمی این مساله را اعلام نکرده است که خشک شدن دریاچه ارومیه ضرری ندارد ولی من از همان اول میگویم ده میلیارد تن نمک دریاچه ارومیه و 6هزار هکتار ساحل خشک، هر لحظه احتمالش میرود که حادثه تلخی برای استانهای همجوار و کشور ایجاد کند. دریاچه ارومیه حق مردم است و باید دولت برنامه اساسی داشته باشد. اقداماتی که تا امروز انجام شده است، کافی نبوده است. هنوز درحال مطالعه هستند و اقدام جدی انجام نشده است.
نماینده مردم ارومیه درباره آتش سوزی که چندروز قبل در پارک ملی دریاچه ارومیه رخ داد و اینکه آیا خشکی دریاچه میتواند به این آتش سوزیها دامن بزند هم گفت: بخشهای محدودی از پارک آتش گرفته بود و مهار شد. اما قطعا این درست است و آثار فراوان خشکی دریاچه ارومیه بر مردم روستاهای اطراف و زندگیشان و در زمینهای کشاورزی آنها هم اثرگذار است. وقوع طوفانهای نمکی و شوری آب چاهها، همه زندگی مردم را تحت الشعاع قرار میدهد. بهنظرمن هزینههایی که این خشکی در آینده برجای خواهد گذاشت، بسیار بیش از هزینه احیای دریاچه است. دولت باید این را درک کند و به صحبتهای نمایندگان و مردم توجه کند و راهکارهایی که الگوی کشت نیاز دارد و آبیاری قطرهای و روشهای آبیاری نوین را باید اجباری کنند. به بخش کشاورزی با جدیت ورود کنند، تا الگوهای کشت اصلاح شود. من متاسفانه جدیتی در اقدامات دولت درباره احیای دریاچه نمیبینم.
روستاهای بخش مرکزی بیشترین آسیب را دیدند
حالا اثرات خشکی دریاچه ارومیه دامنگیر روستاها و شهرهای اطراف آن نیز شده است. ذاکر درباره تبعات خشکی دریاچه ارومیه و تاثیر آن بر روستاهای اطراف دریاچه گفت: ارومیه 600روستا بیشتر دارد و تقریبا یک سوم این روستاها در اطراف دریاچه ارومیه قرارگرفتهاند. این روستاها سه بخش است، یکی بخش انجل، نازکچایی، یکی هم بخش مرکزی است که قریب به 280 روستا دارد. این روستاهای بخش مرکزی، بیشتر از دیگر بخشها در معرض آسیب قرارگرفته است که بهترین بخش از نظر آب و هوایی و سرسبزترین بخشهای ارومیه است. شاید یک سوم همین روستاها تحت تاثیر مشکلات و عواقب ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند و یا در آستانه قرارگرفتن هستند.
پیشتر، اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست، نسبت به عواقب خشک شدن این دریاچه نمکی هشدار داده بود و به «آرمان ملی» گفته بود: وقتی باد روی دریاچهای بوزد که آب ندارد، از برخورد باد با کف دریاچه ریزگردهای نمکی ایجاد میشود که در هوا پخش میشود. مانند اتفاقی که برای هامون افتاد و مردم از خشکی مهاجرت کردند.
حالا پرندهای که نیست هیچ، تنها کوهی نمک به جا مانده است که باد، آن را برفراز دریاچه ارومیه به پرواز در میآورد و چشم مردم را میسوزاند. مصیبتهای این دریاچه تهی از آب و لبریز از نمک، تمام نمیشود. مرگ دریاچهای که روزی لبریز از آب و کنارش آبادانی بود، چون آواز آذریِ غمگینی، در ساحلی خالی میپیچد و دور میشود. مانند آن تک مسافری که در تصویری غریب، با رخت سرخی بر تن، به دوردستها چشم دوخته بود، شاید در سرابِ رویایش آبی پیدا کند.
ارسال نظر