پس از این اتفاق بسیاری از لزوم تقویت و تحکیم این انسجام ملی و همبستگی بهوجود آمده و راهکارهای آن صحبت کردند. اما نگاهی به مواضع چندماهه اخیر مسئولان مختلف کشور بیانگر این مهم است که مسئولان بیش از آنکه اقداماتی در جهت تقویت این انسجام داشته باشند و پاسخ درخور و شایستهای به ایستادگی جامعه بدهند با گفتاردرمانی تلاش داشتهاند که به لحاظ روانی رضایت جامعه را بهدست آورند. اما به روایت آمار در مقام عمل شرایط نسبت به قبل در حوزههای مختلف بهویژه شرایط اقتصادی و معیشتی مردم تغییری نکرده است. واقعیت این است که با وجود افزایش لجام گسیخته قیمتها و رشد تصاعدی نرخ ارز و طلا دیگر نمیتوان جامعه را با یارانه معیشتی، کالابرگ و سهام عدالت اداره کرد و باید برنامههایی مدون، علمی و ساختارمند تعریف کرد تا در چنین شرایطی اگر قرار نیست شرایط مردم از اینکه هست بهتر نشود حداقل بدتر هم نشود. اما متاسفانه از فرصت طلایی انسجام بهوجود آمده در جریان جنگ ۱۲ روزه بهره لازم برده نشد تا بازهم با افزایش قیمتها و بروز شرایط بغرنج اقتصادی برای مردم نارضایتیها اوج بگیرد. واقعیت این است که با وجود همراهی جامعه با دولت و نهادهای حاکمیتی، شرایط تا حدی بغرنج شده که مردم به لحاظ قدرت خرید مایحتاج خود نیز به زحمت افتادهاند و قوا و نهادهای مسئول باید در این حوزه چارهاندیشی کنند تا بیش از این شاهد کاهش اعتماد جامعه و ریزش بیشتر سرمایه اجتماعی نباشیم.
* دغدغه اقتصادی جامعه
انتظار میرفت که افت شدید ارزش پول ملی بهواسطه رشد عجیب قیمت ارز و طلا مردم را آزرده کند و مردم این آزردگی را نشان دهند. امری که طی روزهای اخیر به وقوع پیوست و خاستگاه اصلی آن بازار تهران بود. اعتراض کسبه و بازاریان نشان داد وقتی آنها نسبت به شرایط اقتصادی کشور اعتراض دارند، یعنی شرایط سختتر از چیزی است که تصور میشود و انتقاد به عملکرد اقتصادی دولت بجا و بحق است و باید تدابیر عاقلانه و هوشمندانهای در این خصوص اندیشیده شود. همراهی مردم با کسبه و بازاریان حکایت از این امر دارد که چرخ زندگی مردم نمیگردد و اقتصاد جامعه به مشکل خورده و باید برای بهبود این شرایط تصمیماتی معقول و سریع انجام داد. واقعیت این است که مردم همواره در هر شرایطی پشتیبان کشور و حاکمیت بودهاند و اگر هم شاهد بروز برخی اعتراضات هستیم، نشان میدهد که مردم زندگی آرامتر و مشکلات کمتر را مطالبه میکنند و چیزی فراتر از آن نمیخواهند. جامعه سوال دارد که چرا با وجود منابع سرشار کشور امروز باید بخش زیادی از مردم زیر خط فقر تعریف شوند؟ چرا باید فاصله طبقاتی، فاصله فقیر و غنی و تبعیض به حدی باشد که عدهای با یارانه و کالابرگ امرار معاش کنند و عدهای از مواهب خاصه برخوردار باشند؟ چرا باید امروز تورم به حدی باشد که بسیاری از مردم خرید خانه برایشان رویایی دست نیافتنی باشد و هر چه تلاش میکنند بازهم داشتههایشان یک سوم تورم باشد و عملا نتوانند کاری از پیش ببرند. اتفاقات روزگذشته در بازار تهران نشان از عدم رضایتمندی از شرایط دارد و این پالس مهم را به مسئولان میدهد که باید در عملکرد خود تجدیدنظر کنند. حداقل در حوزه مسائل اقتصادی و ارزی باید سیاستها تغییر کند و این تغییر باید ملموس باشد. اگر این شرایط چاره شود و میزانی از رضایتمندی در جامعه حاصل گردد، طبیعتا التهاب اجتماعی نیز فروکش خواهند کرد. این مردم فقط دغدغه اقتصادی دارند و اعتراضشان زمینهای برای سوءاستفاده دشمنان نیست بلکه فقط حق طبیعی خود برای یک زندگی عادی را طلب میکنند؛ لذا دولت باید بداند که اگر امروز حرف مردم را نشنود و درصدد حل مشکلات و دغدغههای مردم بر نیاید احتمال افزایش التهاب وجود دارد؛ لذا برای حل مساله و چارهاندیشی همین امروز بهتر از فرداست. در سوی دیگر کسانیکه ناراحتی خود را از وضع اقتصادی موجود ابراز میکنند، باید از آگاهی لازم برخوردار باشند که اجازه بهرهبرداری به دشمنان کشور ندهند. تردید نیست که دشمنان این کشور همچنان تلاش میکنند اوضاع کشور را ناآرام نشان دهند؛ امری که خود مردم میدانند چنین نیست و اگر ناراحتی ابراز میشود صرفا زمینه اقتصادی و معیشتی دارد.
*واکنش دولت
اتفاقات اخیر در بازار تهران با واکنشهای بسیاری مواجه بود چنانکه مسئولان از دولتیها گرفته تا مجلس و سایر دستگاهها نسبت به آن واکنش نشان دادند. چه اینکه شامگاه دوشنبه مسعود پزشکیان؛ رئیسجمهور با اشاره به اعتراضات مردم در شبکه ایکس نوشت: «معیشت مردم، دغدغه هر روز من است. اقدامات اساسی برای اصلاح نظام پولی و بانکی و حفظ قدرت خرید مردم در دستور کار داریم. به وزیر کشور مأموریت دادم از مسیر گفتوگو با نمایندگان معترضان، مطالبات برحق آنها را بشنود تا دولت با تمام توان برای رفع مشکلات و پاسخگویی مسئولانه عمل کند»، اما این پایان کار نبود و روزگذشته نیز سخنگوی دولت در نشست خبری با اشاره به این مساله اظهار کرد: «میبینیم که مردم چگونه این روزها سخت درگیر معیشت هستند. یکی از وظایف دولت و حاکمیت داشتن گوش شنواست، هر کجا درد هست فریاد هست، اعتراضات، بحرانها و تنگناها را میبینیم و میشنویم و به رسمیت میشناسیم». فاطمه مهاجرانی گفت: «دستوری که رئیسجمهور پزشکیان به وزارت کشور دادهاند، مبنی بر ایجاد سازوکار گفتوگویی با افرادی که اعتراضاتی دارند، نشاندهنده این است که دولت این اعتراضها را به رسمیت میشناسد. دولت نه تنها تنگناها، بلکه بحرانها را نیز فرصتی برای ترمیم و تقویت بنیاد اجتماعی میداند تا بنیان گفتوگو را تقویت کنیم». سخنگوی دولت تاکید کرد: «میدانیم که واکنش طبیعی نسبت به فشار اقتصادی و معیشتی، همان چیزی است که در سطح جامعه مشاهده میشود. بر این موضوع تأکید میکنم که اعتراضات مردم را به رسمیت میشناسیم و بر تجمعات مسالمتآمیز که در قانون اساسی ما نیز به رسمیت شناخته شدهاند، تأکید داریم. همه ما باید به انسجام ملی کشور کمک کنیم». وی تصریح کرد: «دولت، حتی اگر صداهای تندی نیز وجود داشته باشد، با صبوری به این صداها گوش خواهد داد، زیرا باور داریم که مردم ما به اندازه کافی صبور هستند و زمانیکه صدای خود را بلند میکنند، نشاندهنده فشار بالایی است که بر آنها وارد میشود. کار دولت این است که صدای مردم را بشنود و به فهم مشترک برای حل مسائل موجود در جامعه کمک کند. شنیدن صدای مردم، حتی صدای اعتراضات تند آنها وظیفه دولت است و تمام تلاش خود را میکنیم که با ایجاد جریان گفتوگو و اقدامات اصلاحی، آرامش را به جامعه بازگردانیم. همچنان که رئیسجمهور پزشکیان نیز دستور دادند که گفتوگویی شکل بگیرد و تلاشهایی برای بازگرداندن ثبات و آرامش به اقتصاد و جامعه را شاهد باشیم».