حماس خواهان تحویل جنازه یحیی سنوار و برادرش است و اسرائیل آن را نمیپذیرد، درحالیکه تلآویو نیز فهرستی از زندانیان را مطالبه کرده و حماس هم لیستی ارائه داده است. در چنین فضایی، مسئله حضور یا عدم حضور ایران در این اجلاس به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. برخی تحلیلگران معتقدند مشارکت ایران میتواند به معنای پذیرش ضمنی اسرائیل تعبیر شود و با مواضع اصولی جمهوری اسلامی در تضاد باشد. در مقابل، گروهی دیگر بر این باورند که شرکت ایران در نشستهای منطقهای لزوماً به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل نیست، بلکه در چارچوب نقش فعال جمهوری اسلامی در تحولات منطقه و در امتداد سیاست «حضور مؤثر در کنار میدان» قابل توجیه است. در واقع، دیپلماسی منطقهای ایران همواره بر دو پایه استوار بوده است: حمایت از محور مقاومت و در عین حال حضور در مجامع بینالمللی برای دفاع از منافع ملی. اکنون نیز برخی معتقدند غیبت ایران ممکن است به معنای واگذاری میدان به رقبا تلقی شود، در حالیکه برخی نیز معتقدند حضور حسابشده میتواند فرصتی برای طرح دیدگاههای تهران درباره آینده غزه و ایجاد توازن در معادلات سیاسی خاورمیانه فراهم آورد. با این همه، تصمیمگیری درباره شرکت یا عدم شرکت در شرمالشیخ کار آسانی نیست. از یکسو، فشار افکار عمومی داخلی و حساسیت نسبت به هرگونه نشانه از نرمش در برابر اسرائیل وجود دارد و از سوی دیگر، ملاحظات دیپلماتیک و ضرورت حفظ نقش منطقهای ایران ایجاب میکند که صدای تهران در چنین نشستهایی شنیده شود. مجموعه این عوامل، سبب شده است که نوعی تردید و دودلی در فضای تصمیمگیری کشور نسبت به حضور در این اجلاس شکل گیرد؛ تردیدی که خود بازتابی از پیچیدگی شرایط خاورمیانه امروز است.
سیدجلال ساداتیان
سفیر سابق ایران در لندن