بنابراین، این مسیر نه تنها تضییع حقوق هیچ کشوری نیست، بلکه میتواند فرصتی برای کاهش تنشها و افزایش همکاریها باشد. برخی ادعا میکنند که ایجاد این کریدور، دسترسی ایران به اروپا را مختل میکند. حال آنکه ایران در حال حاضر نیز از چنین مسیری استفاده نمیکند. ارتباط ایران با اروپا از مسیرهای متنوعی میتواند دنبال شود و هیچیک محدود به گذر از ارمنستان نیست. علاوه بر این، حتی اگر چنین راهی در آینده ایجاد شود، تحولات ژئوپلیتیک منطقه بهگونهای است که هیچ تضمینی برای ثبات مسیرها وجود ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که ایران باید همواره گزینههای مختلفی برای ترانزیت و تجارت در دسترس داشته باشد. از نظر جغرافیایی، ایران بیش از ۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک با جمهوری آذربایجان دارد، در حالی که مرز ایران با ارمنستان تنها حدود ۴۰ کیلومتر است. بدیهی است که توسعه ارتباطات و مبادلات اقتصادی با آذربایجان، به مراتب ظرفیت و صرفه بیشتری برای ایران دارد. البته این بدان معنا نیست که روابط با ارمنستان کماهمیت است. برعکس، ایران باید نزدیکترین روابط را هم با آذربایجان و هم با ارمنستان حفظ کند تا از رقابتهای ژئوپلیتیک در منطقه متضرر نشود. نباید فراموش کرد که مسیر ایران به سمت ارمنستان، هرچند از منظر طبیعت و چشمانداز زیباست، اما از لحاظ زیرساختی دشوار و پرهزینه است. این جاده یادآور مسیرهای پرپیچ و خم چالوس در دهههای گذشته است و امکان تبدیل آن به شاهراهی مدرن و مطمئن چندان ساده نیست. در مقابل، ارتباطات ایران و آذربایجان میتواند با هزینه کمتر و بازده اقتصادی بالاتر توسعه یابد. در نهایت، ایجاد کریدور زنگزور نباید بهعنوان تهدیدی علیه ایران دیده شود، بلکه میتوان آن را فرصتی برای کاهش اختلافات دیرینه میان باکو و ایروان دانست. هر اقدامی که به تثبیت صلح در قفقاز کمک کند، به سود ایران نیز خواهد بود. آنچه برای تهران اهمیت دارد، حفظ توازن در روابط با هر دو کشور و بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای ترانزیتی و اقتصادی منطقه است. سیاست واقعبینانه ایجاب میکند که ایران نه با نگرانی، بلکه با نگاه توسعهگرا و همکاریجویانه به این تحولات بنگرد.
فریدون مجلسی
کارشناس روابط بینالملل