او یک طبیب است و تلاش دارد انصاف و صداقت را رعایت کند و اطمینان دارد انصافش در برابر رقبا و صداقتش میتواند مردم را در نهایت به نفع منافع ملی ایران پای صندوقهای رای بکشاند. البته نقدهای جدی هم به او وارد است. از جمله اینکه بزرگان فعالیتهای تشکیلاتی را درکنار خود ندارد تا بتواند آرای بیشتری را جذب صندوق رای کند. به هر طریق البته این پیشبینی وجود دارد که او در مناظرهها سنگ تمام بگذارد؛ چرا که سخنوری است که با ادبیات خاص خود میتواند طبقات مختلف جامعه خصوصا طبقه متوسط به پایین را با مردمگرایی مثبتی که دارد به خود جلب کند. «آرمان ملی» برای بررسی شرایط سیاسی کشور در آستانه انتخابات با احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است. او معتقد است که که:«در شرایط کنونی در فرصت کوتاهی کاندیداها باید خود را به مردم بشناسانند. البته کاندیداهایی مانند آقای قالیباف یا آقای زاکانی از مدتها قبل در نامزد شدن حرفهای شدهاند و اطلاع دارند که چه باید گفت و چه نباید گفت. چرا که از قبل برنامههای خود را تنظیم کرده و مسئولین هر بخش را در ستادهای انتخاباتی مشخص کردهاند. بنابراین شرایط برای همه کاندیداها برابر نیست اما در هر صورت اکنون یک فرصت تکرار نشدنی به وجود آمده است و اگر خوشبینانه به روندها بنگریم، میتوانیم زمینههای آنچه در دوم خرداد 1376 اتفاق افتاد را مشاهده کنیم.» میتوان دوم خرداد دیگری را رقم زد.
* وضعیت جریان اصلاحات در انتخابات پیشرو مشخص شده است و اصلاحطلبان از دکتر پزشکیان حمایت کردهاند.شرایط کلی انتخابات را چگونه ارزیابی میکند. آیا کاندیدای اصلاحطلبان توانسته تا اینجای کار خوش بدرخشد؟
سیستم انتخاباتی ایران، حزبی نیست و میتوان گفت غیرعادی است. در کشورهای دیگر از ماههای قبل از انتخابات، کاندیداهای اصلی احزاب مشخص میشوند و جریانهای سیاسی برنامهریزی میکنند و شهر به شهر و منطقه به منطقه کار تبلیغاتی انجام میدهند. این درحالی است که در کشور ما تا همین دو هفته قبل مشخص نبوده که کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری حضور خواهد داشت یا نه. اگر سیستم انتخابات به صورت حزبی بود لازم نبود تعداد بالایی نامزد از سوی اصلاحطلبان در انتخابات ثبتنام کنند و تنها نامزدهای اصلی در انتخابات نامنویسی میکردند. گذشته از مشکلاتی که وجود دارد، در شرایط کنونی در فرصت کوتاهی کاندیداها باید خود را به مردم بشناسانند. البته کاندیداهایی مانند آقای قالیباف یا آقای زاکانی از مدتها قبل در نامزد شدن حرفهای شدهاند و اطلاع دارند که چه باید گفت و چه نباید گفت. چرا که از قبل برنامههای خود را تنظیم کرده و مسئولین هر بخش را در ستادهای انتخاباتی مشخص کردهاند. بنابراین شرایط برای همه کاندیداها برابر نیست اما در هر صورت اکنون یک فرصت تکرار نشدنی به وجود آمده است و اگر خوشبینانه به روندها بنگیریم، میتوانیم زمینههای آنچه در دوم خرداد 1376 اتفاق افتاد را مشاهده کنیم. چون زمانی پنجرهای باز میشود پیش از حد پیشبینیهای برخی از مسئولین موج حمایت از کاندیدای اصلاحطلب؛ بالا میگیرد. این مورد اکنون امکان وقوع دارد.
*اکنون فضای سیاسی جامعه سرد است. چرا امکان وقوع حمایت از کاندیدای اصلاح طلب مانند سال 1376 را از سوی جامعه بعید نمیدانید؟
جامعه در شرایطی است که از روشهای معمولی که در دوره اخیر استفاده شده که بخشهایی از حاکمیت از آن روشها استفاده میکنند، احساس خوشایندی ندارد. به عبارت بهتر آنچه تحت عنوان پروژه خالصسازی در دستور کار است، نگرانی آفریده است. خالی شدن صحنه مدیریت کشور از دسته بزرگی از نیروهای توانمند میتواند به کشور لطمه بزند. جامعه این مورد را احساس کرده و در سه سال گذشته مدیریت کشور محدود به بخش بسیار کوچکی از نیروهای سیاسی و فرهنگی بوده و صحنه مدیریت کشور از اینکه از تمامی قابلیتها استفاده کند؛ محروم مانده است. این مورد نگران کننده است و جامعه و بخشهای از مردم آن را درک میکنند و امیدوار هستند که بتوانند یک شگفتی بیافرینند. به صورت اجمالی در شرایط کنونی احتمال یک شگفتی وجود دارد اما امکان اینکه کماکان فضای کنار کشیدن و لگد به خویش زدن هم ادامه یابد؛ وجود دارد.
*پیشبینی شما از شرایط کلی آرا در انتخابات با توجه به اینکه در شبکههای مجازی کار به خوبی پیش میرود چیست؟
برای پیشبینی شاید نتوان به عرصه رسانهها، فضای مجازی و حتی مطبوعات رجوع کنیم تا درجه دماسنج افکار عمومی را مشاهده نماییم. این دماسنج باید از عمق خانههای شهروندان به ما خبر دهد. این مورد هم بسیار سخت است و بستگی به آن دارد که درون جامعه ایران چه اتفاقی بیفتد.
* همان طور که شما فرمودید برخی از صندوقها دلسرد شدهاند و برخی هم لگد میزنند با این وجود اخبار را پیگیری میکنند. چرا که هراسهایی از رئیسجمهور شدن برخی از کاندیدای جناح مقابل دارند؛ چه باید کرد که این افراد به دریچه گشوده شده کنونی امیدوار شوند؟
نمیتوان کار خاصی در برابر این دسته از دوستان بیش از کاری که اکنون در حال انجام شدن است؛ انجام داد. خوشبختانه صدا و سیما امکاناتی فراهم آورده که کاندیداها دسترسی به رسانه رسمی پیدا کنند و حرف آنها شنیده میشود اما هرکدام از اعضای اهل فکر، قلم و اندیشه در حد برد محدودی که دارند باید بتوانند حرفی که دارند را به گوش مردم جامعه برسانند اما این مورد را هم درنظر بگیریم که ما نمیتوانیم اراده جامعه باشیم. اراده جامعه دست خداست و به عبارت بهتر دست خود مردم است که اتفاقات خوب را رقم بزنند اما تا آنجا که میتوان پیشبینی کرد، امکان وجود یک شگفتی نظیر دوم خرداد وجود دارد. به عبارت بهتر امکان یک موج گسترده برای گریز از شرایط فعلی به وجود آمده است اما در هر حال جامعه است که باید انتخاب کند اگر جامعه خود را عقب بکشد؛ خصوصا جامعه شهری طبیعتا لگد به خویش زده است. اگر هم جامعه در پای صندوقها حاضر شود؛ نتایج آن را خواهد دید.
* آیا با انتخابات پزشکیان روندها بهبود مییابد؟
هیچکس مدعی نیست که با انتخابات آقای پزشکیان مسیر مثبتی ایجاد خواهد شد و هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت. چیزی که قابل گفتوگوست این است که انتخاب آقای پزشکیان مسیر کشور را از یک مسیر غیر عادی به مسیری عادی باز میگرداند. در این مسیر عادی ما با مدیرانی آشنا خواهیم شد که نمونه بزرگتری از جامعه ایران هستند. مدیرانی که مدیریت حرفهای بیشتر برای آنها قابل تعریف است تا مدیرانی که بر مبنای خط فکری و گرایش سیاسی انتخاب میشوند. بنابراین آقای پزشکیان میتواند سمبل یک مدیریت عادی در گریز از مدیریت غیرعادی تلقی شود.
*امروز بزرگترین چالش کشور مساله تحریم است. دولت قبل تحت عنوان مذاکره نیابتی مذاکرات را پیش برد اما اخیرا در شورای حکام قطعنامهای علیه کشورمان صادر شده که احتمال ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت را تقویت کرده است آیا انتخاب پزشکیان میتواند مسیر بهتری را برای به نتیجه رساندن مذاکرات به وجود آورد؟
نه، نه من چنین توقعی از آقای پزشکیان ندارم و فکر میکنم نباید چنین توقعی از ایشان داشت. گرهای که بر تنازع ایران با غرب افتاده است از سوی ایران نیست و از سوی غربیهاست. به طور جد تحلیلهای من از پرونده هستهای با تحلیل 10 سال قبل متفاوت است. چرا که شرایط کنونی با شرایط 10 سال قبل فرق دارد. اکنون مجموعهای از تحلیلها و زورگوییها را مشاهده میکنیم که در پرتوی ادبیات آنها دیگر نمیتوان تفاوتی بین رویکرد آقای ظریف و آقای باقری و محروم امیر عبداللهیان دید و همه ناچاریم پای منافع ملی ایستاده و زیر بار تحمیلها نرویم. من فکر میکنم در بخش سیاست خارجی برخلاف شرایط آقای روحانی در 1392 قرار داریم. در آن زمان در داخل کشور دو رویکرد در موضوع هستهای داشتیم و رویکرد آقای روحانی متفاوت بود. در انتخابات هم رویکردی که آقای روحانی بیتاثیر نبود. رویکرد آقای روحانی در آن زمان این بود که باید هم سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد. بعد از اتفاقاتی که در دوره ترامپ شاهد آن بودیم و تحریمهای حداکثری علیه کشورمان به وجود آمد و بعد از روشهایی که اروپاییها در پیش گرفتهاند، مساله متفاوت شده و دیگر تفاوتی در رویکردها وجود ندارد البته ممکن است در تاکتیکها مقداری تفاوت وجود داشته باشد اما این تفاوتها در حدی نیست که انتظار داشته باشیم که آقای پزشکیان با رویکردی متفاوت وارد عرصه شود. او در صحبتهای تبلیغاتی خود بر این نکنه تاکیداتی دارد.
* توقع این است که آقای پزشکیان برای جذب آرای بیشتر وزرای خود را معرفی کند اما هیچ خبر خاصی در این ارتباط شنیده نمیشود، اینکه نامزدها افرادی به عنوان وزرای خود معرفی کنند منسوخ شده یا اینکه آقای پزشکیان در این ارتباط ضعیف عمل میکند؟
به نظرم آقای پزشکیان همانی که هست را اعلام میکند و صادقانه هم صحبت میکند. انتظار اینکه او مواضع تندی بگیرد و اتفاقی که در دوره دوم آقای روحانی افتاد، تکرار شود؛ انتظار نابجایی است. لذا دوستان روشنفکر و اصلاحطلب نباید تلاش کنند که پزشکیان را به سمتی که میخواهند سوق دهند هول دهند تا وی مواضع تند بگیرد و 6 ماه بعد آن مواضع را تغییر دهد. این اتفاق تلخ در دور دوم آقای روحانی تجربه شد. لذا ترجیح میدهیم که مواضع معتدلتری بگیریم و فکر میکنم که جامعه کاملا فرق آقای قالیباف و آقای پزشکیان را درک میکند و نیاز نیست که پزشکیان برای اینکه فرقها را به نمایش بگذارد؛ به آب و آتش بزند تا بعدا مجبور شود که عقبگرد 180 درجهای از خود نشان دهد. پزشکیان سخنور خوبی است و توان آن را دارد که با جامعه در سطح خوبی ارتباط برقرار کند اما ایشان از قبل مانند سایر کاندیداها چندین بار کاندیدا نبوده است و طبیعتا ضعفهایی دارد مطمئن باشیم ظرف چند روز آینده به سرعت کلاس صحبتهای پزشکیان عوض خواهد شد. پاسخهای آقای پزشکیان منطقی است اما ممکن است پاسخهای شدیدا رایآور و پاسخهایی که چشمهای بینند و شنونده را گرد کند را از او مشاهده نکیم. من شخصا ترجیح میدهیم که آقای پزشکیان همین که هستند؛ باشند تا اینکه صحبتهای جذابی بکند و 6 ماه بعد رفتار دیگری را از ایشان مشاهده کنیم.