آرامش اجتماعی و وظیفه مسئولان
تصمیمات دولت برای تغییر قیمت بنزین و اثر آن بر رشد قیمتها و بالا رفتن نرخ تورم و پیامدهای آن این روزها نقل محافل و دورهماییهای مردمی در نقاط مختلف کشور است و هر کس به نوعی در مورد آن اظهار نظر و اعلام نگرانی میکند اگر چه متولیان موضوع در دولت با آگاهیها و تجاربی که از افزایش قیمت بنزین در سنوات گذشته و پیامدهای آن داشتند موقع تصمیمگیری و اعلام نرخهای جدید کوشیدند این تغییر قیمتها را به نوعی سازماندهی کرده و تفکیک قائل شوند و توضیح دادند و توجیه کردند تا تاثیر آن بر افزایش قیمت اقلام مصرفی مردم فراگیر نباشد، اما از آنجا که متاسفانه فاصله بین هزینههای زندگی با درآمدهای مردم در چند سال گذشته همیشه روبه جلو بوده و مردم پیوسته نگران دخل و خرجشان هستند، در هر فرصتی در مورد رشد قیمتها و پیامدهای آن با یکدیگر سخن میگویند.
البته فروشندگان کالاها و صاحبان بسیاری از کسب و کارها هم با بهرهگیری از این فرصت و با توجیه به بالا رفتن قیمت مواد اولیه و هزینههای تولید و تامین محصولاتشان هر یک به نوعی درصدی بر قیمت کالاهایشان میافزایند و بدین ترتیب با افزایش قیمتها در همه مواد مصرفی روزانه مردم مواجه هستیم و این واقعیتی هست که نمیتوان آن را انکار کرد و از آنجا که تشکیلاتی برای مداخله، سازماندهی و کنترل قیمتها در کشور پیشبینی نشده، برخی نیز از این فرصت برای کسب درآمد بیشتر سوءاستفاده میکنند. از سوی دیگر با افزایش قیمتها متولیان امور در بخش پرداخت حقوق و دستمزدها برای جبران این هزینهها و افزایش پرداختیها به اقشار حقوق بگیر مداخله نمیکنند. پس مردم مجبور میشوند با کاهش مواد مصرفی روزانه زندگی و کاستن از امور رفاهی به نوعی زندگی خود را بگذرانند. از سوی دیگر آنکه این تغییر و تحولات امور معیشتی و پیامدهای آن موجب بحث و گفتوگوها و اظهار نگرانی و درد دلهایی بین مردم میشود که بر بهداشت روانی خانوادهها اثر منفی زیادی میگذارد و ارتباطات اجتماعی را کاهش میدهد که پیامدهای آن تا مدتها بر همه امور زندگی مردم اثر میگذارد. مثلا وقتی به جوانی میگویید چرا ازدواج نمیکنید یا به زوجین جوان میگویید چرا به فکر بچهدار شدن نیستید، جواب میدهند با این همه افزایش هزینههای زندگی با کدام درآمد هزینه زندگی را تامین کنیم؟ با افزایش قیمتها چگونه مخارج اداره خانواده و فرزند را میتوان فراهم کرد؟ این بحثها و گفتوگوها خواه و ناخواه بر مردم اثر منفی میگذارد و فشار روانی و اجتماعی سنگینی بر شهروندان وارد میکند. اینها موضوعات بسیار مهمی هستند که باید مسئولان و متولیان امور کشور بدان توجه کنند و حتی در تعامل و ارتباط با دیگر کشورها و تصمیمگیری برای توسعه روابط و کاهش اختلاف نظرها در مسائل جهانی بیشتر بکوشند و این نکات مهم را مورد توجه قرار دهند و از هر راهی که میتوانند کوشش کنند تا تحریمها کاهش یابد. اگر لازم است حتی بر حضورشان در محافل و مجامع جهانی بیفزایند تا بتوانند راهی پیدا کنند که فشارهای اقتصادی از روی کشور برداشته شود و داد و ستدهای اقتصادی با دیگر کشورها تسهیل گردد. در این صورت درآمدهای کشور هم افزایش مییابد و امور معیشتی مردم بهبود پیدا میکند و فشارهای روانی و اجتماعی مردم از بین میرود و به زندگی دلگرم میشوند.
نبیاله عشقیثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر