| کد مطلب: ۱۱۹۰۴۲۶
لینک کوتاه کپی شد
حمایت یا محدودیت؟

«آرمان ملی» نگاه به جنبش دانشجویی را بررسی می‌کند

حمایت یا محدودیت؟

آرمان ملی- حمید شجاعی: زمانی‌که صحبت از نقد؛ پرسشگری و مطالبه‌گری به میان می‌آید ناخودآگاه به یاد دانشجو و دانشگاه می‌افتیم که با این مفاهیم در آمیخته‌اند.

 نگاهی به مقاطع مختلف پیش و پس از انقلاب یک امر واحد را نشان می‌دهد و آن جنبش دانشجویی که از دولت و حکومت وقت در حوزه مسائل مختلف مطالبه‌گری کرده است. چه اینکه خون 3 شهید دانشجو «مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت‌رضوی» بر سر همین مطالبه‌گری و نقادی در دانشگاه تهران روی زمین ریخت تا 16 آذر روز دانشجو نام گیرد و در این روز از دانشجو، دانشگاه و مشکلات و مطالباتش گفته شود. حال اما در سال‌ها و دهه‌های پس از انقلاب جنبش دانشجویی با فراز و فرودهایی مواجه بوده و به‌جز روز دانشجو که آن طی سال‌های اخیر فرمالیته و در قالب یک سخنرانی برگزار شده در روزهای دیگر سال سخنی از دانشجویان و دانشگاه نیست. گویی اینکه این یک روز را نیز به جهت تاریخی گرامی می‌دارند و اگر مناسبت تاریخی نبود اساسا در این روز نیز حتی به ظاهر به دانشگاه و دانشجو پرداخته نمی‌شد. واقعیت امر این است که از دانشجو و دانشگاه سخن گفتن راحت است. اینکه دانشجوی مطالبه‌گر باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد، اینکه دانشجو باید بتواند مطالبه‌گر مطالبات جامعه از مسئولان باشد؛ یا اینکه دانشگاه بتواند جلوتر از جامعه حرکت کند و به بیانی به جامعه خط دهد. اما ضمانت اجرای این مسائل کجا است و چه تضمینی است که دانشجوی مطالبه‌گر با مشکلات و مسائلی مواجه نگردد. هر اندازه از ابتدای انقلاب رو به جلو آمده‌ایم روز دانشجو از حالت آزاد و نقادانه به حالت مدیریت شده تبدیل شده است و از همین رو است که دیگر شاهد طراوت و تازگی در دانشجویان و مطالبه‌گری از مسئولان نیستیم و صرفا روز دانشجو به یک پرسش و پاسخ بین عده‌ای از دانشجویان و یک مقام مسئول دولتی یا غیردولتی سپری می‌شود. حتی در سال‌های مختلفی که تا کنون روسای جمهور به دانشگاه تهران رفته‌اند روند معمول تغییر نکرده و ابتدا چند دانشجوی انتخاب شده با هماهنگی قبلی مطالبی را مطرح کرده و سپس رئیس‌جمهور به سخنرانی در خصوص مسائل مختلف و پاسخگویی به پرسش‌ها پرداخته است. اتفاقی که روز دانشجو را صرفا به یک نماد تبدیل کرده است. اتفاقا پرسشی که همواره در خصوص نوع مواجهه دولت‌ها با دانشگاه و جنبش دانشجویی مطرح است اینکه دولت‌ها دانشگاه و دانشجو را تهدید دیده‌اند یا فرصت؟ دانشگاهیان که همواره خود را منتقد دلسوز دولت و حاکمیت می‌دانند و حتی نقدشان نیز در راستای بهبود شرایط بوده و هست؛ اما دولت‌ها معمولا از این جهت که نخواهند مورد پرسش قرار گیرند دولت‌ها را تهدیدی برای خود دیده‌اند. حال اینکه تاریخ نشان داده دولت‌هایی که با دانشگاه رابطه خوبی داشته‌اند عملکرد بهتری نیز از خود بر جای گذاشته‌اند. از همین رو است که بسیاری معتقدند بهار جنبش دانشجویی و روز دانشجو در 8 ساله دولت اصلاحات بود که حتی تشکل‌های مخالف دولت نیز از فضای باز برای ابراز نظرات خود برخوردار بودند چرا که رئیس‌جمهور خاتمی‌ دانشگاه را پشتوانه خود می‌دید و ارتباط قوی و محکمی‌ با دانشگاه داشت و در دولت خود نیز از اساتید مجرب و فرهیخته دانشگاهی بهره می‌برد.

*دانشگاه و سیاست

چندی پیش بود که وزیر علوم با تأکید بر اینکه دانشجو نماد هوشیاری و آگاهی است، گفت: «دانشگاه در جامعه امروز از بالاترین سطح اعتماد اجتماعی برخوردار است و این سرمایه بزرگی است که به اتکای آن نهاد علم می‌تواند ایران عزیز را بسازد». حسین سیمایی صراف افزود: «جمهوری اسلامی ایران برخلاف رژیم استبدادی شاه، دانشگاه غیرسیاسی نمی‌خواهد». حال این پرسش پیش می‌آید که آنچه وزیر علوم در خصوص دانشگاه سیاسی گفته اساسا نوع نگاه خود او است یا اینکه حاکمیت نیز همین رویه را باور دارد و اساسا دانشگاه را سیاسی می‌خواهد؟ چرا که دانشگاه سیاسی بایسته‌ها و مولفه‌های خاص خود را دارد و بر پایه تضارب آرا، عقاید و تفکرها و انتقادات پیش می‌رود. اما طی یکدهه اخیر بیش از اینکه نگاه آزاد نقادانه بر دانشگاه‌ها حاکم باشد بیشتر شاهد نگاه امنیتی بر دانشگاه‌ها بوده‌ایم و همین امر نیز باعث شده تا روز دانشجو دیگر آن طراوت و تازگی سابق را نداشته باشد و دانشجویان چندان وقعی بدان ننهند. دانشجوی سیاسی آزادی بیان و پس از بیان می‌خواهد و مسئولانی که از انتقاد نهراسند؛ بلکه استقبال کنند. لذا 16 آذر امسال اگر مسئولی به دانشگاه رفت به دور از پروتکل‌های رایج و از پیش تعیین شده اجازه دهد دانشجویان روز خود را آنطور که می‌خواهند با مسئولان بگذرانند و از انتقادات تا در دل‌های خویش را بگویند شاید همین یک روز مسئولان گوش شنوایی برای صحبت‌های دانشجویان داشتند.

* اوج فعالیت جنبش

یک استاد دانشگاه در خصوص روز دانشجو و مواجهه دولت‌ها با دانشگاه اظهار داشت: روز دانشجو فرصتی به بازنگری جریان دانشجویی در ایران می‌دهد که به طور مشخص از زمان قدرت گرفتن نهاد دانشگاه در کشور فضای فرهنگی و سیاسی جدیدی را پیش پای دانشجویان گذاشته است. این مساله از دهه سی قوام بیشتری پیدا کرد مخصوصا بعد از داستان سفر نیکسون و بعد هم تبعات شهادت سه دانشجو دانشگاه وارد یک سیکل بی‌بازگشت شد و هر دوره نیز با توجه به تغییرات سیاسی در ایران دانشگاه متناسب با آن نقش خود را به عنوان یک نهاد پرسشگر، معترض و خواهان تغییرات اساسی تعریف کرد. فیاض زاهد به «آرمان ملی» گفت: این رویه تا انقلاب اسلامی و از انقلاب هم بعد از یک فاصله از دوران جنگ آغاز شده و البته در این سال‌ها تلرانس داشته است. مثلا در مقاطعی دانشگاه خیلی درگیر مسائل سیاسی بود و در مقاطعی اینگونه نبود. در یکدهه گذشته شاید اوج مشارکت دانشجویی را بتوان در تحولات سه سال قبل دید ولی قبل و پس از آن خیلی معتقد نیستم که جنبش دانشجویی فعالیت گسترده‌ای داشته است؛ علت آن از یکطرف به مسائل امنیتی برمی‌گردد و از طرف دیگر تغییر پارادایم کنش دانشجویی در ایران. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: جنبش دانشجویی معمولا یک خاستگاه عدالت‌گرایانه داشته و هر چه جلوتر آمدیم در تعارض با آنچه که نسل جدید و جوان گذشته را تحلیل می‌کرد به نوعی ضدیت با چپ انجامید. اما به‌دلیل تغییر گفتمان جهانی در حوزه سبک زندگی نوعی رشد لذت‌طلبی باعث نوعی وازدگی و نهیلیسم خودانکار شد. عضو سابق شورای اطلاع‌رسانی دولت بیان کرد: وقتی جامعه دچار ناامیدی و استیصال می‌شود که نمی‌تواند در بیرون تغییری ایجاد کند یا قیمت تغییرات بیرونی بسیار گزاف است به نوعی خود ویران‌گری بر می‌گردد و از انتظار آرمان‌های رو به آسمان به نوعی خودزنی روانی، فرهنگی سیاسی می‌رسد و نشانه‌اش نیز این است که از سیاست فاصله می‌گیرد، بی‌اعتمادی گسترده پیدا می‌کند و دچار ضعف اعتماد به نفس و فوبیا می‌شود؛ اما همزمان متوجه نیست که اگر خواهان تغییرات اساسی است باید به مفهوم سیاست برگردد. زاهد اظهارکرد: این به نظر من پدیده بسیار مهمی است که جنبش دانشجویی در سال‌های اخیر با آن درگیر است و طبیعتا شاید حاکمیت خوشحال باشد از اینکه این ناامیدی، بی‌اعتمادی و خودانکاری باعث می‌شود که جنبش دانشجویی آرمانی را دنبال نکند و رویای بلندی را نخواهد. وقتی جنبش اصیل دانشجویی سکوت کرده و جای خود را به نیروهای وندالیسم و رادیکالیست‌های کور می‌دهد، تغییرات اجتماعی فاکتور بسیار گران‌تری را صادر می‌کند و پرداختن به این دو نیرو بسیار سخت می‌شود. این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینکه فکر کنیم که الان با سخنرانی یک شخصیت عالیرتبه در سطح وزیر یا رئیس‌جمهور، تنها با تکیه بر درخواست مطالبه آنها می‌شود به کنشگری دانشگاه و دانشجویان جهت‌دهی موثر کرد، چنین امکانی اساسا ناشی از نوعی درخواست فرمال و رسمی و غیردقیق خواهد بود.

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار