هشدار حذف طبقه متوسط
در همه کشورها مردم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی به سه طبقه ثروتمند، متوسط و فقیر تقسیم میشوند. بهطور معمول آمار جمعیت افراد ثروتمند نسبت به طبقات متوسط و فقیر خیلی کمتر است لیکن به لحاظ اقتصادی نقش و تاثیرگذاری بسیار بیشتر و تعیین کنندهای در رشد و توسعه و اداره امور کشورها دارند.
طبقه فقیر در کشورهای مختلف بهلحاظ جمعیتی وضعیتی متفاوت دارند آمار جمعیتی آنها معمولا بالاست و از شاخصهای توسعه نیافتگی کشورها هستند و رشد منفی یا مثبت آنها نشانهای از بروز تغییرات اقتصادی و اجتماعی کشورها تلقی میشود اما طبقه متوسط در هر جامعهای بهطور معمول شامل بیشترین افراد آن جامعه است و نقش تعیین کننده و مسئولیتهای بسیاری در اداره امور کشورها را عهدهدار میباشند و رضایتمندی یا نارضایتی این قشر موضوعی بسیار تعیین کننده در سرنوشت همه کشورها است. چگونگی گذران زندگی طبقه متوسط به پایداری یا ناپایداری کلیت جامعه و رشد یا سقوط ارزشهای آن جامعه ارتباط بسیار معناداری دارد زیرا طبقه متوسط در بوروکراسی اداری و اداره امور روزمره کشورها تاثیرگذاری تعیین کنندهای دارد. پر واضح است که تغییر و تحولات اقتصادی، رشد نابجای قیمت مسکن، اجارهخانه، اتومبیل و بالارفتن پیوسته ارزش دیگر کالاها و قیمت مواد مصرفی روزمره همه هزینههای زندگی که سر منشأ آن وجود تورم بالاست، موجب افزایش قیمتها میشود در نتیجه گذران زندگی مردم را بشدت تحت تاثیر قرار میدهد بهطوری که اقشار متوسط دیگر قادر به تامین هزینههای روزمره زندگی خانواده خود نیستند. بنابراین تدریجا طبقه متوسط امکان اداره امور روزمره خود را از دست میدهد و باعث ریزش زیاد طبقه متوسط شده و آنان را به سوی طبقه فقیر جامعه میراند و بر تعداد جمعیت فقرا میافزاید. چنین وضعیتی اعلام خطری جدی به مسئولان کشور در قوای سهگانه و دیگر دولتمردان و همه اشخاصی است که با هر عنوانی در مباحث کلان ملی و اداره امور کشور نقش و مسئولیت دارند. در هیچ حالتی نباید روند امور از دست دولتمردان و تصمیم گیرندگان اداره کشور خارج شود. از همه دلسوزان، برنامهریزان و تصمیم گیرندکان امور کشور انتظار میرود به دقت به خطر ریزش طبقه متوسط توجه کنند و هشدار تبدیل شدن طبقه متوسط به فقرای جامعه را جدی بگیرند. یقینا چگونگی ارتباطات کشور با دیگر کشورهای جهان، حضور موثر در مجامع جهانی و پذیرش واقعیتهایی که جهان امروز بر پایه آن اداره میشود و انجام همسویی و هماهنگی موثر با مجامع جهانی در کنار افزایش و گسترش علم و دانش روز و بهرهگیری از اندیشمندان و خردورزان و شنیدن صدای دلسوزان کشور و توجه به آرای اکثریت جامعه در فرایندهای تصمیمگیری کشور را در مسیر توسعه واقعی قرار میدهد. در نتیجه رفاه عمومی رشد پیدا میکند و از فقیر شدن همه بهخصوص طبقه متوسط جامعه جلوگیری میکند. این راهی است که باید کشور به سوی آن حرکت کند تا مسیر رشد و خوشبختی عموم مردم فراهم شود.
نبیاله عشقیثانی
فعال اجتماعی
ارسال نظر