زهرا نژادبهرام در گفتوگو با «آرمان ملی»مطرح کرد:
برنامهریزیهای کشور نیازمند بازنگری جدی
رمان ملی-احسان انصاری: «به نظر میرسد همه برنامهریزیهای موجود در کشور نیاز به بازنگری جدی دارد.
آما باید بپذیریم که نسبت به بحرانهای کشور بیتوجه بودهایم و بهرغم اینکه کارشناسان در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هشدارهای لازم را دادهاند اما کسی به این هشدارها توجه نکرده است. تا زمانی که بحرانها خود را به صورت جدی نشان ندادهاند مدیران جامعه به فکر حل آنها نیستند. من امیدوارم مدیران جامعه با برنامهریزی و نگاه بلندمدت نسبت با چالشهای کشور برخورد کنند و در این زمینه از دیدگاه تخصصی و علمی بهره ببرند». جملات ذکر شده اظهارات دکتر زهرا نژادبهرام فعال سیاسی و عضو سابق شورای شهر تهران در گفتوگو با «آرمان ملی» است. نژادبهرام در این گفتوگو با اشاره به دلایل بحران آب در کشور معتقد است: «اینکه ما بحرانی به این بزرگی را به گردن شیوه مصرف مردم بیندازیم و عنوان کنیم که به دلیل استفاده از شیوههای نادرست مصرف با این وضعیت مواجه شدهایم به نوعی فرافکنی است و واقعیت ندارد. از سوی دیگر اظهاراتی مانند اینکه اگر این روند ادامه داشته باشد باید تهران را تخلیه کنیم نیز به همین صورت است و راه حل مشکل نیست. من فکر میکنم مسأله جدیتر از این است و نمیتوان به راحتی12 میلیون شهروند تهرانی را از پایتخت به نقطه دیگری جابهجا کرد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*چرا کشور با بحران بیآبی مواجه شده است؟
بسیاری از بحرانهایی که امروز در کشور وجود دارد از مدتها قبل توسط کارشناسان نسبت به وقوع آن هشدار داده شده بود. با این وجود امسال بحران آب شکل جدی به خود گرفته و به خصوص با فقدان بارش در دو ماه ابتدایی پاییز تشدید شده است. امروز بسیاری از سدهای کشور با مشکل مواجه هستند و در برخی مواقع ما به آبهای مرده نیز نزدیک شدهایم. کار به جایی رسیده که در برخی مناطق شهری مانند تهران تقریبأ همه آبهای زیرزمینی را مصرف کردهایم و در این زمینه با چالش جدی مواجه هستیم. واقعیت این است که بحران امروز برای ما جدی است و ما در شرایطی قرار گرفتهایم که شاید تاکنون سابقه نداشته است. در ماههای اخیر تلاش برای انتقال آب طالقان به تهران آغاز شده و من حتی شنیدهام که انتقال آب به دشت قزوین نیز در حال انجام است. اینکه ما بحرانی به این بزرگی را به گردن شیوه مصرف مردم بیندازیم و عنوان کنیم که به دلیل استفاده از شیوههای نادرست مصرف با این وضعیت مواجه شدهایم، فرافکنی است و واقعیت ندارد. از سوی دیگر اظهاراتی مانند اینکه اگر این روند ادامه داشته باشد باید تهران را تخلیه کنیم نیز به همین صورت است و راه حل مشکل نیست. من فکر میکنم مسأله جدیتر از این است و نمیتوان به راحتی12 میلیون شهروند تهرانی را از پایتخت به نقطه دیگری جابهجا کرد.
*در شرایط کنونی بجز تهران بقیه مناطق کشور نیز با همین وضعیت مواجه هستند. اگر سخنان رئیسجمهور مبنی بر تخلیه تهران را مبنا قرار بدهیم مردم تهران قرار است به کجا منتقل شوند؟
بحران آب یک مسأله ملی است و امروز همه مردم با آن مواجه هستند. آنچه اهمیت دارد توجه به دیدگاه کارشناسان و متخصصان است. متأسفانه بیتوجهی به تغییرات اقلیمی، بیتوجهی به موقعیت جغرافیایی کشور که در منطقه گرم و خشک قرار دارد، بیتوجهی به مهاجرت بیبرنامه به شهرهای بزرگ مانند تهران که همچنان ادامه دارد، بیتوجهی به نوع مصرف آب در کشاورزی که همچنان از روشهای سنتی استفاده میشود، از جمله دلایل مهم وقوع بحران آّب در کشور است. همه این مسائل نشان میدهد که ما از گذشته درس نگرفتهایم. نسلهای گذشته به دلیل اینکه به این نکته آگاهی داشتند که ایران در منطقه گرم و خشک قرار دارد از سرمایههای آبی محافظت میکردند و راهکارهای متعددی را برای عدم تبخیر آب مورد استفاده قرار میدادند. ایجاد قنات یکی از ابتکارات مردم ایران بوده که نشان میدهد در گذشته مردم برای اینکه آب تبخیر نشود از روشهایی مختلفی استفاده میکردهاند. در شرایط کنونی نیز مردم دعاگو هستند که خداوند باران رحمتش را بر ملت ایران ارزانی کند اما این موضوع به معنای این نیست که ما از شیوه صحیح مصرف و نگهداری آب پیروی نکنیم. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد نحوه مدیریت آب است که از اهمیت زیادی برخوردار است.
بیتوجهی به مهاجرت بیبرنامه به شهرهای بزرگ مانند تهران که همچنان ادامه دارد، بیتوجهی به مصرف آب در کشاورزی که از روشهای سنتی استفاده میشود، از جمله دلایل مهم وقوع بحران آّب در کشور است
*به چه میزان نحوه مدیریت آب را در شکلگیری این بحران موثر میدانید؟
به هر حال سوءمدیریت در این زمینه مشهود است، اما هنوز هم دیر نشده است. اگر چه ما نسبت به تغییرات اقلیمی که همه کشورهای جهان آن را بررسی و برای آن راهکار پیدا کردهاند بیتوجه بودهایم اما هنوز هم میتوان بحران را مدیریت کرد. واقعیت این است که ما تا زمانی که به صورت جدی با مسأله و مشکلی مواجه نشویم دنبال راه حل آن نخواهیم بود. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته شرایط به این صورت نیست و در آنجا به محض وقوع هشدارها نسبت به برطرف کردن مشکل اقدامات لازم را انجام میدهد تا در آینده به بحران تبدیل نشود. در دهههای گذشته ما در زمینه سیاستگذاریها و اجرا نسبت به بحرانهایی که ممکن است کشور با آن مواجه شود بیتوجه بودهایم. امروز باید از دیدگاههای کارشناسی استفاده کرد و از فرافکنی و طرح مسائلی مانند اصلاح شیوه مصرف و یا تخلیه تهران اجتناب کرد. نحوه صحیح الگوی مصرف آب باید تاکنون اصلاح میشده و درباره آن فرهنگسازی میشده است. این در حالی است که هنوز هم کسانی وجود دارند که از الگوی صحیح مصرف آب پیروی نمیکنند و آب را به شکلهای مختلف هدر میدهند. آنچه اهمیت دارد مدیریت منابع آب است. این مسأله به خصوص در حوزه کشاورزی از اهمیت بیشتری برخوردار است. نوع کشت، مدل کشت و تغییر منابع آبیاری همگی باید با توجه به شرایط اقلیمی کشور صورت بگیرد که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. البته در استان تهران بیشتر مصرف آب خانگی است و با مناطق دیگر کشور شرایط متفاوت است. نوع کشت نیز حائز اهمیت که کشتی که صورت میگیرد نیاز به آب فراوان است و یا نیاز به آب زیاد ندارد اما محصول زیادی میدهد. هر کشوری دارای مزیتهای نسبی است و همه کشورها با تبادل تجاری نیازهای خود را مرتفع میکنند. برخی تصمیمهای گرفته شده جای تأمل و بحث دارد. به عنوات مثال اینکه در یک منطقه گرم و خشک که آب ندارد کارخانه فولاد احداث شود که نیاز به آب بسیار دارد، از جمله تصمیماتی است که سوال برانگیز است و بحرانهای مختلفی را به کشور تحمیل کرده است.
*با توجه به شرایط موجود میتوان بحران آب را در کوتاهمدت کنترل کرد و سپس به سمت حل اساسی آن رفت؟
این اتفاق نیازمند استفاده از دیدگاه کارشناسی و استفاده از متخصصان است. به هر حال این بحران راهحلهای کوتاهمدتی مانند جیرهبندی و با اصلاح شیوه مصرف دارد اما در بلندمدت باید به مسائل اساسی نحوه مدیریت آب توجه کرد. مدیران جامعه باید با طراحی یک چشمانداز بلندمدت به دنبال حل ریشهای مشکل آب در کشور باشند. به عنوان مثال کارخانه فولاد باید در جنوب کشور و در کنار دریا قرار داشته باشد و نه در مرکز کشور که کویر است و با مشکل آب مواجه است. به همین دلیل به نظر میرسد همه برنامهریزیهای موجود در کشور نیاز به بازنگری جدی دارد. ما باید بپذیریم که نسبت به بحرانهای کشور بیتوجه بودهایم و بهرغم اینکه کارشناسان در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هشدارهای لازم را دادهاند، اما کسی به این هشدارها توجه نکرده است. تا زمانی که بحرانها خود را به صورت جدی نشان ندادهاند مدیران جامعه به فکر حل آنها نیستند. من امیدوارم مدیران جامعه با برنامهریزی و نگاه بلندمدت نسبت با چالشهای کشور برخورد کنند و در این زمینه از دیدگاه تخصصی و علمی بهره ببرند.
ارسال نظر