زهرا نژادبهرام در گفتوگو با «آرمان ملی»:
خشونت علیه زنان نباید سیاسی شود
آرمان ملی- احسان انصاری: خشونت علیه زنان در جامعه ایران همچنان ادامه دارد و به تازگی و پس از ماجرای قتل الهه حسیننژاد زنانی به دست همسر و یا دیگر اعضای خانواده خود کشته شدهاند. اگرچه در شرایط کنونی سایه جنگ و دوران پس از آن بر سر جامعه ایران سنگینی میکند، اما نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که باید یک بار برای همیشه مسأله امنیت زنان در جامعه ایران به صورت نظام مند و سازمان یافته مورد توجه قرار بگیرد و برای آن راهحل کاربردی و عملی پیدا شود.

«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی مهمترین پیامدهای خشونت علیه زنان در جامعه ایران و راهحلهای ممکن با دکتر زهرا نژاد بهرام استاد دانشگاه و فعال حوزه زنان گفتوگو کرده است. عضو سابق شورای شهر تهران در این زمینه معتقد است: «اتفاقی که در این زمینه رخ داده این است که خانوادهها امنیت اجتماعی زنان را به نهادهای رسمی سپرده و گمان میکند با این اتفاق خطری متوجه زنان و دختران نیست. این در حالی است که در عمل این انتقال وظیفه موفقیتآمیز نبوده است. از زمانی که پدر رومینا سر او را برید و یا زمانی که آن مردم اهوازی سر زن خود را برید و در خیابان چرخاند و یا حتی در ماجرای قتل خانم حسیننژاد جامعه به این نتیجه رسید که خشونت علیه زنان در جامعه ایران به یک واقعیت خطرناک تبدیل شده است. به همین دلیل نیز این موضوع برای خانوادهها جدیتر شده است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در عین حالی که نیروهای انتظامی و امنیتی ما قوی هستند اما در شرایط کنونی خانوادهها احساس ناامنی میکنند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*چرا میزان قتل زنان در جامعه ما به خصوص توسط نزدیکان در حال افزایش است و مسأله امنیت زنان به یک دغدغه جدی در جامعه تبدیل شده است؟
واقعیتهای جامعه نشان میدهد که در شرایط کنونی مسأله امنیت زنان یک مسأله مهم است که مورد توجه افکار عمومی جامعه قرار گرفته است. هرچند برخی تلاش میکنند به شکلهای مختلف از این موضوع طفره بروند و آن را ندیده بگیرند، اما این موضوع به یکی از مسائل جدی جامعه ایران تبدیل شده است. اینکه دولت به جای عنوان خشونت علیه زنان از عبارت کرامت زنان استفاده میکند یا تلاش میشود نام زنان از لوایحی که در مجلس مورد بررسی قرار میگیرد حذف شود کمکی به شرایط موجود نمیکند. البته تنها قانونگذار نیست که باید در این زمینه تصمیمهای جدیدی بگیرد، بلکه دیگر نهادها مانند رسانه و آموزش نیز باید در این زمینه اقدامات لازم را انجام بدهند. پس از ماجرای قتل خانم الهه حسیننژاد این سوال در بین افکار عمومی جامعه به وجود آمده بود که با این همه دوربینها و تجهیزاتی که در سطح شهر تهران وجود دارد چگونه پس از 11 روز جسد ایشان در بیابانهای اطراف تهران پیدا شده است؟ از سوی دیگر ما باید این سوال را مطرح کنیم که به چه میزان در زمینه آموزش دختران و زنان جامعه تلاش کردیم که چگونه میتوانند در مقابل رفتارهای نامتعارف در سطح جامعه از خود دفاع کنند؟ در برخی کشورهای جهان برنامههایی طراحی شده که در صورتی که زنان در جایی احساس ناامنی کنند بلافاصله لوکیشن خود را به پلیس ارسال میکنند و پلیس رسیدگی میکند. ما به چه میزان به این مسائل اهمیت دادهایم و برای آن برنامهریزی کردهایم؟ خشونت علیه زنان در جامعه ما به یک امر واقعی تبدیل شده و به همین دلیل باید برای آن مجازاتهای سنگین در نظر گرفته شود.
خشونت علیه زنان یک امر اجتماعی است و نباید به امر سیاسی تبدیل شود. روانشناسان و جامعه شناسان باید این موضوع را به صورت علمی و جدی بررسی و برای آن راهحل پیدا کنند
*خانوادهها در این زمینه چه نقشی دارند و آیا نهاد خانواده در این زمینه به وظایف ذاتی خود عمل میکند؟
در این زمینه خانوادهها دچار چالش ذهنی شدهاند. اتفاقی که در این زمینه رخ داده این است که خانوادهها امنیت اجتماعی زنان را به نهادهای رسمی سپرده و گمان میکند با این اتفاق خطری متوجه زنان و دختران نیست. این در حالی است که در عمل این انتقال وظیفه موفقیتآمیز نبوده و به همین دلیل خانوادهها در برخی رویکردها تغییر ایجاد کردهاند و به همین دلیل فرزندان خود را برای حضور در مدرسه و یا کلاسهای آموزشی همراهی میکنند و اینکه فرزندان را خود با وسیله شخصی به مقصد میرسانند. از زمانی که پدر رومینا سر او را برید و یا زمانی که آن مردم اهوازی سر زن خود را برید و در خیابان چرخاند و یا حتی در ماجرای قتل خانم حسیننژاد جامعه به این نتیجه رسید که خشونت علیه زنان در جامعه ایران به یک واقعیت خطرناک تبدیل شده است. به همین دلیل نیز این موضوع برای خانوادهها جدیتر شده است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در عین حالی که نیروهای انتظامی و امنیتی ما قوی هستند اما در شرایط کنونی خانوادهها احساس ناامنی میکنند. به نظر میرسد اگر برخی مسئولان از مسائل غیر مهم عبور کنند و به مسائل جدیتری مانند خشنونت علیه زنان توجه کنند این ناامنی تا حدودی از بین خواهد رفت. امروز زندگیها نیز شهری شده و اغلب مردم در شهرها زندگی میکنند. به همین دلیل نیز مسأله امنیت زنان در شهرها باید در اولویت مدیریت شهری قرار بگیرد. البته من معتقدم واقعیت امنیت زنان در شهرها آنچنانکه برخی در این زمینه اغراق میکنند نیست اما وقوع حوادثی که درباره زنان رخ میدهد برای خانوادهها و زنان جامعه احساس نگرانی ایجاد میکند که این نگرانیها باید از بین برود.
*زنان جامعه در زمینه امنیت خودشان چه اقداماتی میتوانند انجام بدهند و آیا این آگاهی در بین زنان جامعه ایجاد شده است؟
آموزش در این زمینه نقش تعیین کنندهای دارد. این در حالی است که با توجه به رشد آگاهی و وجود شبکههای اجتماعی که زمینه تبادل اطلاعات را برای زنان به وجود آورده امروز زنان با چالشهایی که ممکن است در سطح جامعه با آن مواجه شوند آشنا شدهاند. امروز به دلیل شرایط زندگی و اشتغال و مسائلی مانند آموزش زنان مجبور هستند که در سطح جامعه حضور داشته باشند. بدون تردید خشونت علیه زنان آنها را به عقب باز نمیگرداند که دوباره به خانهها برگردند تنها به دلیل اینکه خانه محیط امنتری برای آنها به وجود میآورد. زنان در این زمینه از کمک خانواده و دوستان و شبکههای اجتماعی کمک خواهند گرفت اما دوباره به عقب بازنمی گردند. زنان دیر یا زود مهارت استفاده از ظرفیتهای حضور در جامعه را به دست خواهند آورد و برای مشکلات خود راه حل پیدا خواهند کرد. با این وجود انتظار زنان جامعه این است که نهادهای انتظامی و امنیتی نیز به مسأله امنیت زنان کمک کنند و شرایطی را به وجود بیاورند که زنان با امنیت بیشتری در سطح جامعه حضور داشته باشند. در این زمینه به نظر میرسد باید اولویتها تغییر کند و به جای اینکه مسائل پیش پا افتاده زنان مورد توجه قرار بگیرد باید امنیت آنها در اولویت نهادی انتظامی و قانونگذار قرار بگیرد که متأسفانه تاکنون این اتفاق رخ نداده است.
*وضعیت امنیت زنان در جامعه ایران نسبت به جوامع دیگر در چه وضعیتی است و شبکههای اجتماعی چه نقشی در ارتباط زنان ایران با زنان دیگر کشور داشته است؟
واقعیت این است که خشونت علیه زنان در همه کشورهای جهان وجود دارد و خیلی هم زیاد وجود دارد. در گذشته هم وجود داشته اما به دلیل عدم اطلاعرسانی به گوش ما نمیرسیده است. در اغلب کشورهای جهان زنان تحت خشونتهای سیاسی، اجتماعی و خانوادگی قرار دارند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که خشونت علیه زنان یک امر اجتماعی است و نباید به امر سیاسی تبدیل شود. روانشناسان و جامعه شناسان باید این موضوع را به صورت علمی و جدی بررسی و برای آن راهحل پیدا کنند. سازمان ملل در جدیدترین گزارش خود درباره پدیده قتل زنان در جهان اعلام کرد که در سال ۲۰۲۳ حدود ۸۵ هزار زن در سراسر جهان کشته شدند که ۶۰ درصد این قتلها به دست اعضای خانواده قربانیان رخ داد. براساس برآوردهای جهانی جدید درباره قتل زنان، روزانه ۱۴۰ زن و دختر در سراسر جهان جان خود را از دست میدهند. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، از هر سه زن یک نفر معادل ۳۵. ۶ درصد جمعیت زنان جهان در طول زندگی خود خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند که البته این آمار شامل آزار واذیتهای جنسی نمیشود. در عین حال ۷۲ درصد قربانیان قاچاق انسان را زنان و دختران تشکیل میدهند. سالانه بیش از هزاران مورد قتل زنان در جهان رخ میدهد. این رقم یادآور واقعیت تلخ بیپناه بودن زنان و دختران بهعنوان نیمی از جمعیت جهان در برابر تهدید خشونت است. ضمن اینکه انقیاد زنان به شکلهای خشونت فیزیکی، جنسی، روانی و... در سراسر جهان ادامه دارد. با در نظر داشتن شرایط عمومی بحران خشونت علیه زنان و دختران، در برخی از نقاط جهان زنگ هشدار به صدا درآمده است.
ارسال نظر