«آرمان ملی» روابط دولت و ملت را تحلیل می کند
پاستور به دنبال زبان مشترک با جوانان
آرمان ملی- حمید شجاعی: «جوانان موتور محرکه جامعهاند»؛ «آینده کشور متعلق به جوانان است» اینها جملاتی است که بارها از سوی مسئولان در دولتهای مختلف مطرح شده است.
اما به واقع مساله جوانان برای مسئولان و دولتها بیش از اینکه در اولویت حل مشکلات و مسائل این قشر از جامعه باشد صرفا نگاه تشریفاتی و تزئینی به حوزه جوانان داشتهاند و اگر اقداماتی هم در این حوزه صورت گرفته بیشتر جنبه نمادین داشته است. واقعیت امر بر آن است که جوانان در هیچ دورهای آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفتهاند و فقط همواره شاهد شعارهایی بودهایم که در جهت حل مشکلات و مسائل قشر جوان صورت گرفته است. حال اینکه امروز آنچه در نگاه و رویکرد حاکمیت و دولت در خصوص نسل جوان و جوانان وجود دارد با آنچه در واقعیت جامعه به چشم میخورد تفاوت بسیاری دارد. گویی اینکه مسئولان در جزیرهای جداگانه و نسل جوان و نوجوان در جزیرهای دیگر زندگی میکنند. برای فهم این مهم کافی است نگاه نسل جوان به عملکرد دولت در حوزه جوانان را مورد بررسی قرار دهیم و اساسا این پرسش را مطرح کنیم که چند درصد از نسل جوان جامعه امروز با معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان آشنا یا چند درصد از دهه هشتادیهایی که به نسل Z معروف هستند و امروز بخشی از نسل جوان را تشکیل میدهند، مشاور نسل Z رئیسجمهور را میشناسند و نماینده خود میدانند؟ بله؛ واقعیت این است که همواره در دولتهای مختلف نگاههای بالا به پایین در خصوص حوزه جوانان بوده است و همین مساله نیز باعث شده تا هیچگاه مطالبات واقعی نسل جوان و نوجوان شنیده نشود. در حوزههای معمول مورد اشاره همه دولتها نیز با وجود تاکیدات بسیار شاهد عملکردهای آنچنان فوقالعادهای نبودهایم و هنوز مسائلی چون اشتغال، ازدواج، معیشت و مسکن جوانان درصدر اولویتهایی است که در حوزه مسائل جوانان با آنها مواجهیم. آنچه مشخص است امروز تحولات مختلفی در جامعه رخ داده و در حال رخ دادن است که جوانان را مبتلا به خود کرده است. از بحث آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد گرفته تا عدم امید به زندگی، آینده مبهم تا فشار اقتصادی و طلاق مسائلی است که نسل جوان کشور با آن روبهرو است. مساله بعدی شکاف نسلی است که بین نسل جوان و نوجوان امروز با والدین خود که نسل دیروز هستند، رخ داده است. مشکل اساسی نیز جایی حادث میشود گفتمان بین نسلی شکل نمیگیرد و از آنجاییکه مفاهیم مشترکی نیز پدید نمیآید بسیار شاهد گسستها و تعارضهای بین نسلی هستیم. نکته مهمتری که باعث شده امروز جامعه جوانان بدون توجه به آنچه دولت میگوید مسیر خود را برود نیز دقیقا همین امر است که نسل جوان امروز زبان گفتمانی مشترکی با دولت ندارد و نسخههای دولت نیز در این خصوص کارگر نیفتاده است.
*مولفههای اثرگذاری
چندی پیش رئیسجمهور در چهل و چهارمین جلسه شورایعالی نوجوانان و جوانان که با محوریت بررسی و تصویب ۴ دستور مهم شامل «دستورالعمل مجلس مشورتی جوانان»، «طرح دستیاران جوان دولت وفاق ملی»، «آییننامه کمیسیون تخصصی شورایعالی نوجوانان و جوانان» و «طرح خدمات اجتماعی سمنهای جوانان محلات» بود با تأکید بر لزوم بازنگری در ساختار و اهداف طرحهای مطرحشده، اظهار داشت: «بررسی اهداف و وظایف این طرحها، نشان میدهد که نیازمند بازنگری و تعیین ساختار دقیق هستند، چرا که مباحث نظری با عرصه عمل تفاوت دارد. باید بهدنبال تغییر رفتار و اثرگذاری واقعی در نوجوانان و جوانان باشیم». حال این پرسش پیش میآید که دولت چگونه میتواند اثرگذاری واقعی در جوانان و نوجوانان داشته باشد و به تغییر رفتار آنها بپردازد؟ تبعا با نوع نگرش فعلی و عدم رفتار شناسی جوانان، عدم فهم مطالبات این قشر از جامعه و عدم اعتمادزایی با جوانان با اقدامات موثر و مفید نمیتوان به آنچه رئیسجمهور گفته رسید. آنچه که مسلم است دولت باید بتواند همزمان که شعارهایی را در حوزه جوانان مطرح میکند راهکارهایی را نیز برای رفع مطالبات و مشکلات در حوزه جوانان یافته و به کار ببندد.
* مجلس مشورتی
روز گذشته بود که معاون جوانان وزیر ورزش و جوانان در خصوص عملکرد یکساله این معاونت اظهار داشت: ساختار فعلی پاسخگوی نیازهای جوانان نیست و احیای سازمان ملی جوانان با تأکید رئیسجمهور و پس از ۱۵ سال محقق شده است. علیرضا رحیمی در نشست خبری با اشاره به مسائل اصلی جوانان کشور، از جمله اشتغال، مسکن و آسیبهای اجتماعی، بر ضرورت تحول ساختاری در حوزه جوانان تأکید کرد. وی با مرور تاریخچه ساختارهای جوانان گفت: شورای عالی جوانان در سال ۷۱ تشکیل و در دوره دولت آقای خاتمی به سازمان ملی جوانان ارتقا یافت، متأسفانه در سال ۸۹ این سازمان در وزارت ورزش ادغام شد که بزرگترین لطمه به حوزه جوانان وارد آمد. رحیمی با اشاره به مشکلات ساختاری افزود: جوانان یک موضوع فرابخشی است که مسکن، اشتغال، ازدواج، سلامت و هنر را شامل میشود، در حالیکه ورزش یک حوزه بخشی است، ادغام این دو باعث شد در این ۱۵ سال خروجی مطلوبی نداشته باشیم. معاون جوانان وزارت ورزش به مشکلات بودجهای نیز اشاره کرد و بیان داشت: بودجه جوانان در سال ۱۴۰۳ فقط ۰.۷۱ درصد کل بودجه وزارتخانه بوده که در سال ۱۴۰۴ به ۵.۳ درصد رسیده است، از این میزان نیز ۵۰ درصد صرف حقوق و مزایا میشود. وی با بیان خبر احیای سازمان ملی جوانان با تأکید رئیسجمهور و پیگیریها، گفت: احیای سازمان ملی جوانان ذیل وزارت ورزش محقق شده است، البته برای تحقق کامل حقوق جوانان، باید جایگاه اجرایی این حوزه ارتقا یابد تا بتواند تکالیف دستگاهها را مطالبه کند. رحیمی تأکید کرد: بدون ساختار اداری مناسب، حضور جوانان و تصویرسازی آنان میسر نیست و انجام تکالیف قانونی دولت در قبال جوانان نیز به درستی محقق نخواهد شد. رحیمی در خصوص تعامل دولت با نسل جوان و نمایندگان آنها افزود: جلسات متعددی با دستگاههای دولتی برگزار شده است، متأسفانه برخی وزارتخانهها توجه کافی به موضوع جوانان ندارند و حتی حاضر نیستند جلسهای برگزار کنند، این مساله جای تاسف دارد، زیرا جوانان ما نادیده گرفته میشوند، نقش رسانهها در این مسیر بسیار مهم است، زیرا تعامل با جامعه جوانان و اطلاعرسانی دقیق میتواند اثرگذاری اقدامات را افزایش دهد. وی با معرفی پروژه مهم «مجلس جوانان ایران» توضیح داد: هدف این است که نمایندگان نسل جوان، توسط خود جوانان انتخاب شوند و نه از طریق مدیران یا آشنایان، این مجلس مشورتی برای گروه سنی ۱۵ تا ۳۵ سال طراحی شده است و هر جوان میتواند کاندید شود و به نمایندگان رأی دهد، مدل انتخابات مشابه مجلس شورای اسلامی است و حوزههای انتخابیه، تعداد نمایندگان و فرآیندها بر اساس آن طراحی شدهاند. علیرضا رحیمی در پاسخ به «آرمان ملی» در خصوص چگونگی پرکردن شکاف ایجاد شده میان دولت و جوانان تاکید کرد: اگر رسانهها که رکن چهارم دموکراسی جامعه مدنی هستند و همچنین دولت، مجلس، نهادهای قانونگذار حمایت بیشتر و کمک کنند بله میتوانیم. وی تصریح کرد: واقعیت این است که من شخصیتی که برای معاون جوانان یا شورا دبیر شورای عالی تعریف کردم برای خودم وابستگیام بیشتر طرف جوانان است و به نوعی میگویم مدعیالعموم مطالبات جوانان از دولت و حاکمیت هستم. این همانجایی است که ما میایستیم و میگوییم حرف باید جوانها را شنید و ما اینجاییم که بتوانیم این گسست را کمتر کنیم. اگر میزان مشارکت سیاسی جوانان ما در انتخابات بعدی ریاست جمهوری افزایش داشته باشد، یعنی من موفق شدم سرمایه اجتماعی را برای حاکمیت افزایش دهم و این هدف عملی و قابل اندازهگیری است.
ارسال نظر