| کد مطلب: ۱۱۸۴۷۵۷
لینک کوتاه کپی شد
اعلام موجودیت یک حزب تندرو

«آرمان ملی»گزارش می‌دهد

اعلام موجودیت یک حزب تندرو

آرمان ملی: زمانی که به واسطه رای مردم، اصولگرایان جایگاه‌های انتخابی را از دست می‌داده‌اند، پیوسته در کار جناح مقابل کارشکنی کرده و اجازه فعالیت در فضای آرام را به گروه رقیب برنده انتخابات نمی‌داده‌اند.

در انتخابات‌های متعدد مردم نشان داده‌اند که دیدگاه‌ها و روش‌های اصولگرایان را قبول ندارند و اگر قرار بر شرکت در انتخابات باشد، به جناح مقابل رای می‌دهند. عدم اقبال مردم به اصولگرایان، موجب شده که لایه‌هایی از این جریان سیاسی همواره در صدد تغییر ظاهر خود باشد تا در بزنگاه‌های انتخاباتی با آرایش جدیدی وارد میدان شود. شکست‌های پی در پی اصولگرایان به‌خصوص لایه‌های تندرو و نزدیک به پایداری، اخیرا عده‌‌ای را برآن داشته که با هم حزب جدیدی تاسیس کنند تا بتوانند با پررنگ کردن مرزهای خود با بخشی از اصولگرایان، رای مردم را به خود جذب کنند. نکته جالبی که در گردهمایی این حزب دیده می‌شود، آرایش صحنه است که با حال و هوای دهه 60 انجام شده است و این آرایش صحنه می‌تواند سوال مهمی را مطرح کند. اینکه موسسان این حزب متوجه تغییر و تحول جامعه از آن سال‌ها تا امروز نشده‌اند؟ اگر متوجه نشده‌اند، دقیقا دنبال کدام بخش از مردم هستند؟ هرچه باشد مردم با تمام وجود متوجه تغییرات مهمی در ساحت‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شده‌اند.

آرایش دهه 60

یکی از چهره‌های شناخته شده که در نشست حزب تمدن نوین اسلامی سخنرانی کرده و به نوعی استارت این حزب را زده، حجت‌الاسلام پناهیان است. می‌توان به اعتبار دعوت از پناهیان برای سخنرانی با تقریب قابل قبول دیدگاه‌های جاری در این حزب را حدس زد. چهره‌های شناخته شده این حزب غیر از دوره‌ کوتاهی که در دولت سیزدهم به جایگاه‌هایی دست یافتند، در برابر جناح رقیب پیوسته در مقام منتقد قرار گرفته و مسئولان جناح مقابل را نقد کرده‌اند. حالا این گروه تصمیم گرفته‌اند با تشکیل حزب برای رسیدن به قدرت تلاش کنند. قدرت اجرایی یا دولت عرصه‌ای پرخطر و خطیر است که در آن کارنامه نقشی تعیین کننده دارد. بخشی از این کارنامه، در مواجهه گروه سیاسی با انتظارات و مطالبه‌های مردمی معنا می‌یابد. آیا هیات موسس این حزب می‌تواند برای جمع کسانی که در عداد اصولگرایان قرار نمی‌گیرند، کاری انجام دهد که مقرون به دیدگاه‌های آنها باشد تا بتواند رای آنها را به خود جلب کند؟ آیا می‌تواند در مواجهه با مسائل مهم سیاسی و اجتماعی مردم را در نظر بگیرد؟ آیا هیات موسس حزب تمدن نوین اسلامی در تلاش است بر همان مفاهیم و تعاریف پیش گفته شده توسط اصولگرایان، تاکید و ابرام داشته باشد یا می‌تواند انتظارات مردمی را برآورده کند که رای خود را به سختی به آنها داده‌اند؟ آرایش دهه شصتی این نشست که چنین نشانه‌ای بروز نمی‌دهد.

برای کدام مخاطب؟

نشست این حزب به‌عنوان نقطه آغاز رسمی فعالیت‌های این حزب شناخته می‌شود و طی آن، قرار بوده اعضای شورای مرکزی برای مدت دو سال انتخاب شوند. گفته شده پس از تشکیل شورای مرکزی، این شورا در نخستین نشست خود نسبت به انتخاب رئیس و دبیرکل اقدام می‌کند. «آنا» نوشت؛ همزمان با آغاز به کار شورای مرکزی، کمیسیون‌های تخصصی ملی و دفاتر استانی حزب راه‌اندازی شده و فعالیت خود را در سه محور «گفتمان‌سازی»، «کادرسازی» و «برنامه‌ریزی» آغاز خواهند کرد. این کنگره، گام نخست در مسیر سازماندهی و نهادینه‌سازی فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حزب تمدن نوین اسلامی محسوب می‌شود. حقیقتا باید منتظر ماند تا دید چه گفتمانی را خواهند ساخت، آن هم زمانی که صداوسیما تقریبا پیوسته در اختیار این جریان بوده و نتوانسته گفتمانی شکل دهد. سوال این است که وقتی مخاطبان تلویزیون را در اختیار نداشته باشند، چگونه گفتمان‌سازی خواهند کرد؟ یاسر جبراییلی طی سال‌های گذشته به منتقد جدی جریان اصلاحات در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل شده و تلاش کرده از این مسیر، حضور خود را در سیاست تثبیت کند. اعضای حزب عمدتاً افرادی هستند که دو جریان سیاسی اصلی ایران اصلاح‌طلب و اصولگرا را ناکارآمد می‌دانند و سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها از هاشمی تا روحانی را عامل افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی معرفی می‌کنند.

جبراییلی و صمصامی

یاسر جبراییلی، سیاستمدار و نظریه‌پرداز اصولگرا، با تاکید بر مردم‌سالاری دینی و ولایت فقیه، سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال و نفوذ خارجی در اقتصاد ایران را به شدت نقد می‌کند. هرچند نقدهای او پررنگ است، طرح‌های عملیاتی مشخصی برای توسعه اقتصادی و پیشرفت ملی ارائه نشده و بیشتر در چارچوب آرمان‌های انقلابی حرکت می‌کند. حسین صمصامی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در مسائل پولی و بانکی و ارزش پول ملی فعال است. او سیاست‌های ارزی و افزایش نرخ دلار را نقد می‌کند و راهکارهایی برای تثبیت ارزش پول ارائه می‌دهد. با این حال، صمصامی کمتر به توسعه پایدار و برنامه‌ریزی بلندمدت اقتصادی توجه دارد و تمرکز او بیشتر بر اصلاحات مقطعی و شعارهای اقتصادی است. به عبارت ساده، حضور این دو نفر در حزب، بیشتر ابزار رسانه‌ای و انتخاباتی برای تثبیت جایگاهشان در سیاست است تا تحقق اهداف توسعه‌ای واقعی.

نقد مسیر اصولگرایانه

حزب «تمدن نوین اسلامی» و رهبران آن بر شعارهای انقلابی و انتقاد از گذشته تمرکز دارند. مسیری که اصولگرایان در طول دهه‌های گذشته بارها تجربه کردند و مردم را به وعده‌هایی سوق داده که هیچ‌گاه به نتایج ملموس در زندگی روزمره و اقتصاد واقعی منجر نشده است. انتخاب نام «تمدن نوین اسلامی» نیز بیش از آنکه به معنای احیای تمدن تاریخی باشد، وسیله‌ای برای جذب رأی و اعلام موجودیت سیاسی است. این حزب نمونه دیگری از روند تکراری اصولگرایان است: وعده‌های بزرگ، شعارهای جذاب، حضور در انتخابات و در نهایت بی‌نتیجه ماندن در توسعه و اقتصاد واقعی مردم.

+نتیجه‌گیری

حزب «تمدن نوین اسلامی» با شعارهای اقتصادی و انقلابی وارد میدان شده است، اما به نظر بیشتر یک حرکت انتخاباتی و اعلام موجودیت است تا پروژه توسعه‌ای واقعی. جبراییلی و صمصامی با حضور رسانه‌ای قوی و طرح شعارهای اقتصادی و انقلابی، تلاش دارند سهمی از معادلات سیاسی کسب کنند، اما مسیر آنها از تفکر توسعه و پیشرفت ملی فاصله دارد. این حزب نمونه‌ای از تلاش اصولگرایان برای تثبیت حضور سیاسی است، بدون آنکه به توسعه اقتصادی و اجتماعی واقعی مردم کمکی کند. در نهایت، تجربه سال‌های گذشته نشان داده که این مسیر بارها تکرار شده و وعده‌های بزرگ هرگز به نتایج ملموس برای اقتصاد و زندگی روزمره مردم منتهی نشده است.

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار