
دکتر مجید ابهری در گفتوگو با«آرمان ملی»:
صورت مساله فقر را نمی توان پاک کرد
آرمان ملی- احسان انصاری: آیا جامعه ایران در حال فقیرتر شدن است؟ اقشار آسیب پذیر در شرایط کنونی چگونه معاش خود را تأمین میکنند؟
جامعه فقیر با چه چشماندازی مواجه خواهد شد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکترمجید ابهری آسیبشناس اجتماعی گفتوگو کرده است. ابهری معتقد است: «شرایط کشور پییچده است و باید شرایط را درک کرد. به هر حال ما با چالشهای جدی در زمینه بینالمللی مواجه هستیم که نمونه بارز آن جنگ12 روزه بود. با این وجود من معتقدم در حالی که میزان فقر در جامعه مشخص است و مردم نیز این موضوع را به خوبی درک میکنند برخی مسئولان تلاش میکنند با پاک کردن صورت مسأله شرایط را به شکل دیگری نشان بدهند. به نظر میرسد برخی از مسئولان با واقعیتهای جامعه آشنا نیستند و یا اینکه به جای اینکه مسأله را حل کنند تلاش میکنند صورت مسأله را پاک کنند. برخی نیز گمان میکنند اگر آمار را به جامعه اعلام کنند فقر در جامعه کاهش پیدا میکند. واقعیت آن است که در سفره و زندگی مردم میگذرد و با اعلام عدد و رقم نمیتوان شرایط را به شکل دیگری نشان داد. ارائه آمار تغییری در وضعیت فقر در جامعه ایجاد نمیکند». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*آیا جامعه ایران در حال فقیرتر شدن است؟
بله، این اتفاق در حال رخ دادن است و نشانههای آن را میتوان در ساحتهای مختلف زندگی مردم مشاهده کرد. از نظر رفتارشناسی اقتصادی خط فقر سطح توانمندی اقتصادی افراد در تأمین نیازهای اولیه است. به همین دلیل نمیتوان رقم دقیقی برای خط فقر تعیین کرد. قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به صورت ساعتی تغییر میکند و از سوی دیگر حداقل معاش در کشور ما مشخص نیست. شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم به شکلی است که به راحتی میتوان به وخامت اوضاع پی برد و خط فقر را بر اساس واقعیتها مشخص کرد. با گرانی گوشت، مرغ، تخممرغ، شیر و... شرایط به شکلی شده که یک کارگر، کارمند یا بازنشسته با مشکلات جدی در تأمین مایحتاج زندگی خود مواجه شده است. اگر به حداکثر و حداقل حقوق قشر آسیبپذیر جامعه دقت کنیم متوجه میشویم که نمیتوان به راحتی یک رقم را به عنوان خط فقر مشخص کرد. اینکه هر فردی بر اساس سلیقه و دلخواه خود یک رقم را بهعنوان خط فقر در جامعه مشخص کند از نظر علمی قابل قبول نیست. امروز چه کسی میداند خط فقر در جامعه دقیقأ چه رقمی است؟ برای بنده این نکته جای سؤال دارد که چرا برخی گمان میکنند با ارائه آمار و ارقام میتوانند شرایط معیشتی مردم را به شکلی که تمایل ارند نشان دهند؟ این در حالی است که تغییرات باید در زندگی مردم به صورت ملموس وجود داشته باشد. خط فقر واقعی آن است که فرد پایینتر از آن نتواند به زندگی معمولی خود ادامه دهد و شرایط برای یک زندگی معمولی نیز فراهم نباشد.
*چرا نمیتوان میزان فقر را در جامعه ایران به خوبی مشخص کرد؟
در این زمینه دو اتفاق افتاده است. نخست اینکه افزایش لحظهای قیمتها باعث شده نتوان به صورت مدون شرایط بازار را بررسی کرد و دوم اینکه برخی تلاش میکنند با آمار و ارقام صورت مسأله را پاک کنند. افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به خصوص در یک سال اخیر که کشور با چالشهای جدی سیاسی و بینالمللی مواجه بوده باعث شده تعداد فقرا در جامعه بیشتر شود و این مسألهای غیرقابل کتمان است. زمانی میتوانیم ادعا کنیم که فقر در جامعه کاهش پیدا کرده که اقشار آسیب پذیر جامعه بتوانند با دستمزدی که میگیرد حداقل نیازهای اولیه خود را تأمین کنند. باید دانست که فقر یک موضوع چند بعدی است و بر اساس شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه تعریف میشود. خط فقر یک مرزبندی فرضی بین توانستن و نتوانستن در تأمین نیازهای اساسی واصلی است و در جوامع مختلف همراه با مفاهیم دیگری مطرح میگردد. در کشور ما به علت شدت و ضعف وضعیت اقتصادی ناشی از عوارض تنشهای بینالمللی و سالها تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی، به مرزبندی فرضی خط فقر محور دیگری به نام خط فقر مطلق نیز افزوده شده است.
*چرا؟
در جوامع دیگر معمولاً سه لایه اقتصادی ضعیف، متوسط و خوب مورد بحث و بررسی قرار میگیرد که متأسفانه به خاطر رخدادها و شرایط کشور ما فقط دوطبقه غنی و فقیر وجود داشته و تقریباً اکثر نظریه پردازان جامعه شناسی و اقتصادی این طبقه بندی نظری را پذیرفتهاند. معمولاً نهادهای اقتصادی و سازمانهای متولی در این زمینهها در هر فصل سطح درآمد برای تبیین این طبقات را تعیین و اعلام میکنند. واقعیت این است که تعیین کنندگان این میزان از حقوق بسیاری از افراد شاغل و بازنشسته اطلاع ندارند وگرنه باید متوجه میشدند که بازنشستگان که سهم مهمی در میان اقشار اجتماعی را دارند حقوقشان کفاف ده روز از زندگیشان را نخواهد کرد. 60 صد از این جمعیت در «بیابان غذایی» قرار دارند یعنی به گوشت، مرغ، ماهی و میوهجات دسترسی ندارند. علاوه براین سنین سالمندی دوران آشکار شدن بیماریهای مختص این سنین مثل فشارخون، دیابت، دردهای استخوانی و بیماریهای عصبی و قلبی است که هزینههای آنها مزید بر مخارج دیگر است. به همین دلیل شرایط برای سالمندان در جامعه سخت شده است.
قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به صورت ساعتی تغییر میکند، از سوی دیگر حداقل معاش در کشور ما مشخص نیست. شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم به شکلی است که به راحتی میتوان به وخامت اوضاع پی برد
*آیا ارادهای برای کنترل و مدیریت وضعیت معیشتی مردم و به خصوص اقشار آسیبپذیر مشاهده میکنید؟
شرایط کشور پییچده است و باید شرایط را درک کرد. به هر حال ما با چالشهای جدی در زمینه بینالمللی مواجه هستیم که نمونه بارز آن جنگ12 روزه بود. با این وجود من معتقدم در حالی که میزان فقر در جامعه مشخص است و مردم نیز این موضوع را به خوبی درک میکنند برخی مسئولان تلاش میکنند با پاک کردن صورت مسأله شرایط را به شکل دیگری نشان بدهند. به نظر میرسد برخی از مسئولان با واقعیتهای جامعه آشنا نیستند و یا اینکه به جای اینکه مسأله را حل کنند تلاش میکنند صورت مسأله را پاک کنند. برخی نیز گمان میکنند اگر آمار را به جامعه اعلام کنند فقر در جامعه کاهش پیدا میکند. واقعیت آن است که در سفره و زندگی مردم میگذرد و با اعلام عدد و رقم نمیتوان شرایط را به شکل دیگری نشان داد. ارائه آمار تغییری در وضعیت فقر در جامعه ایجاد نمیکند و نمیتوان با پاک کردن صورت مسأله مشکلات جامعه را بهخصوص در زمینه فقر کاهش داد. خط و خط کشیهای اقتصادی معمولاً بر اساس استانداردها و تعاریف ثابت علمی تبیین و عرضه میگردد. در تمام کشورها تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و شاخصهای مالی دیگر مثل قدرت خرید، شاخصهای عمده و خرده فروشی و نرخ تورم را بررسی کرده و مشخص میکنند که وضعیت معیشتی مردم در چه شرایطی قرار دارد. این در حالی است که در ایران تفسیر و توضیح فقر و ریشههای آن شکل پوپولیستی به خود گرفته است.
*مهمترین پیامدهای فراگیر شدن فقر را چه میدانید؟
بسیاری از آسیبهای اجتماعی امروز جامعه ایران ناشی از گرانی و فقر است. اقشار بیکار، کم درآمد و بازنشسته تأثیرپذیری بیشتری را از گرانی و تورم لجام گسیخته در جامعه خواهند داشت. وقتی نانآور خانواده توانایی تأمین نیازهای یک خانواده را ندارد هنگام بازگشت به خانه دچار اضطراب و استرس میشوند. در پاسخگویی به همسر و فرزندان هم این استرس به سراغ آنها میآید. فشارهای روحی و روانی باعث بروز تنشهای رفتاری میشود و این گونه افراد با کوچکترین تنش اجتماعی از کوره دررفته و باخشم با شهروندان برخورد میکنند. نزاعهایی مانند بوق زدن و دعوا بر سر جای پارک ناشی از فشارهای روحی و عصبی است که با بهانههای کوچک همانند سوار و پیاده شدن از ماشین، انتظار برای سوار شدن در تاکسی درگیری لفظی و فیزیکی آغاز میشود. بسیاری از زوجها به ویژه کسانی که تازه ازدواج کردهاند به فرزندآوری تمایل ندارند و خانوادههای تک فرزند هم به فرزند آوری بیشتر فکر نمیکنند. وقتی اقلام بهداشتی یا شیر خشک نوزادان با قیمت گزاف عرضه میشوند خانوادهها حتی اگر پدر و مادر هر دوشاغل باشند نمیتوانند هزینهها را تأمین کنند.
*چشمانداز مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم به چه سمتی در حال حرکت است؟
باید برای شرایط موجود تدبیر کرد. دولت آقای پزشکیان در مدت زمانی که روی کار آمده موفق شده اقدامات مفیدی برای کاهش فقر در جامعه انجام بدهد. بستههای حمایتی به نیازمندان در این دولت وجود داشته و امید است که در آینده نیز وجود داشته باشد. شرایط امروز جامعه تا حدود زیادی میراثی است که از دولتهای گذشته به ارث رسیده است. اگر قرار است تغییری درزمینه مبارزه با فقر در جامعه صورت بگیرد باید نگرش مدیران جامعه تغییر کند که این اتفاق نیازمند تدبیر ویژهای است. با تغییر مدیران نمیتوان به تغییرات اساسی در سیاستها و رویکردها امیدوار بود. باید تغییرات به صورت گسترده صورت بگیرد و نگرش مدیران نسبت به مشکلات جامعه تغییر کند. بستههای حمایتی و سیاستهای جدی برای ایجاد اشتغالزایی باعث میشود که شرایط برای افزایش فقر در جامعه از بین برود و تعداد فقرا کاهش پیدا کند. در این زمینه دولت باید اراده جدی از خود نشان بدهد و از مردم بخواهد که در این زمینه به دولت کمک کنند.
ارسال نظر