مجید ابهری در گفتوگو با «آرمان ملی»: مطرح کرد:
نه جنگ، نه صلح چالشهای اقتصادی را تشدید کرده است
آرمان ملی- احسان انصاری: وضعیت «نه جنگ، نه صلح» چه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی برای جامعه ایران خواهد داشت؟ این وضعیت تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد و واکنش مدیران جامعه نسبت به آن چه خواهد بود؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی گفتوگو کرده است. ابهری معتقد است: «در روزهای جنگ و حتی پس از آن شاهد تقویت انسجام اجتماعی بودیم اما پس از مدتی با توجه به مشهود بودن بحران انرژی و مشکلات اقتصادی دوباره در روند نزولی قرار گرفته است. اگر روند سقوط سرمایه اجتماعی ادامه پیدا کند اقتصاد ما نیز زمینگیر میشود. دلیل آن نیز این است که چون بر اثر کاهش سرمایه اجتماعی هزینه مبادله دراقتصاد بالا میرود و در این صورت تحقق کارآیی نیزمتوقف خواهد شد.

ریشه تورم در کیفیت نظام حکمرانی هرکشور است و تا زمانی که سیاستهای حکمرانی اصلاح نشود این وضعیت ادامه خواهد داشت. نکته مهم اینکه عقلانیت مردم نسبت به بحرانهای کشور به معنای تأیید برخی مدیریتها نیست و کسی نباید تفسیر اشتباهی از این رفتار داشته باشد. از سوی دیگر تحمل مردم نیز دارای حد و اندازهای است و روزی به پایان میرسد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*جامعه ایران پس از جنگ12 روزه در حالت نه جنگ نه صلح قرار گرفته که پیشبینی شرایط را برای مردم و حتی مدیران جامعه سخت کرده است. ادامه این وضعیت چه پیامدهای روانی و اجتماعی خواهد داشت؟
انسان با انرژی امید و قدرت ماورایی آن میتواند بر انواع ناچاریها و ناتوانیها غلبه نموده و حتی جادههای پیشرو را از سنگ و خاشاک تهی نماید. در واقع در ابعاد رفتاری و گسترههای زیستی امید و استقامت بر مبنای امیدواریها و تکیهگاههای مادی و توانمندیهای اقتصادی همین آثار را بر حرکات و رکودها دارند. تنشهای سیاسی داخلی و بینالمللی از آلترناتیوهای موثر در تضعیف رشد اقتصادی و یا تسریع آن میباشند. فرآیند تحولات اقتصادی، اجتماعی هر جامعه با سه نوع تغییر مثبت یعنی پیشرفت، رشد و توسعه روبهرو است. مثلا اگر طول بزرگراههای ما بیشتر شود رشد کردهایم؛ اگر کیفیت آسفالت بزرگراهها وعلائم رانندگی دوربینهای کنترل و خطکشیها و نورپردازیهای آنها بهتر و بیشتر شود پیشرفت کردهایم. این در حالی است که قانونمند شدن کارکنان و توسعه سازوکارهای انسانی فرایندهای سازمانی و فرهنگ رفتاری و الگوهای فکری در میان کارکنان مدیران و مهندسان متحولتر و پویاتر و کم هزینهتر شود در مسیر توسعه حرکت کردهایم. واقعیت این است که امروز گویی غباری از غم در فضای جامعه پراکنده شده است. این در حالی است که یکی از اصلیترین دلایل تشدید چالشهای اقتصادی و کندی حرکات مالی گستردگی شرایط نه جنگ و نه صلح در جامعه است.
*این شرایط تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
هنوز نمیتوان به صورت دقیق در این زمینه اظهارنظر کرد و همه چیز بستگی به تصمیماتی دارد که در آینده گرفته میشود. آنچه در شرایط کنونی حائز اهمیت ویژگیهای اجتماعی و روانی جامعه است. در شرایط کنونی داد و ستدها همه در ابعاد متوسط و بالاتر به علت نگرانیهای اقتصادی از آینده دچار رکود کامل شده است. وقتی سخن از آینده میشود غرض فاصله چند سال و چند ماه نیست بلکه هدف چند ماه و چند هفته و حتی چند روز است. امروز فروشنده اقلام خرده فروشی حتی نمیداند کالا و اجناسی را که در حجم چند کیلو میفروشد اگر به دست مشتری دهد قادر است که فردا با همین قیمت خریداری کند؟ پس نمیفروشد و مخفی میکند تا وضعیت جنگ روشن شود. سرمایهگذاری در ساختوسازها مخصوصا در طرحهای عمرانی ساختمانی اعم از برنامههای خصوصی و طرحهای بزرگ دولتی دچار توقف یا کندی آزار دهنده شده است. طرحهای تولیدی و صنعتی در راستای اشتغالزایی، کارآفرینی و جذب سرمایههای داخلی و خارجی از نظر افزایش ریسکهای خطرپذیری و عدم اعتماد به سوددهی کوتاه و میانمدت دچار وقفه شده و مدیران این گونه فرایندها حداقل آهسته و دست به عصا حرکت خواهند کرد. در ارزیابی چشم اندازهای بلاتکلیفی و سرگشتگی سیاسی مخصوصا در شرایط حاضر که صدها سایت اینترنتی و شبکه پاره وقت وتمام وقت به زبان فارسی از طرف آوارههای آلبانینشین توسط منافقین پای بر لب گور گذاشته اداره شده و همواره مشغول سمپاشی افکار مشتریان اینترنتی میباشند.
آمریکا و بازیچه هرزه آن یعنی رژیم کودککش صهیونیستی توسط نظریهپردازان موساد و سیا تلاش گسترده میکنند تا با ترسیم آیندهای تیره و تار چشماندازی سیاه در مقابل چشمان نسل فردای کشور به وجود بیاورند
*آیا نشانههایی مبنی بر گشایش میبینید و یا روزبهروز بر این ابهام نسبت به آینده افزوده میشود؟
فضا بسیار غبارآلود و مبهم شده و به راحتی نمیتوان درباره ادامه یا عدم ادامه این وضعیت صحبت کرد. هر لحظه این احتمال وجود دارد که جنگ جدیدی رخ بدهد و از سوی دیگر این احتمال نیز وجود دارد که توافق شود. نکته مهم اینکه بخش اعظم شایعات و اخبار فیک با سرمایه پهلوی سفارش و تکثیر میشود. لابی رضا پهلوی و فسیلهای خسته و وارفته که در پست و جایگاه نوکران بیمزد و مواجب تمام انرژی و توانمندهای خود را صرف بهم زدن آرامش جامعه میکنند. این گروه به دنبال دروغسازی و شایعهپراکنی با هدف ایجاد فضای یاس و ناامیدی در بین اقشار مختلف مخصوصا نوجوانان و جوانان هستند. همچنین خواهان ادامه فضای بلاتکلیفی در جامعه و مایوس کردن اقشار مختلف از آینده و جادهکشی برای مهاجرت هستند. تولید و تقویت چشمانداز تاریک و بیآینده و همراه با آن ارائه راهها و حتی امکانات فرار تحت عنوان «مهاجرت» با ارائه چشمانداز دروغ افزاینده از جمله دیگر رویکردهایی است که این گروه در دستور کار قرار دادهاند. بنده به عنوان یک رفتارشناس و آسیبشناس که در ردیف بنیانگذاران پژوهش و تدریس در علوم یاد شده به مدت بیش از چهل سال در دانشگاهها هستم به هموطنان و به ویژه جوانان کشور عرض میکنم فریب دروغهای این شیاطین را نخورده و با اساتید و پیشکسوتان در امور مختلف مرتبط مشورت کرده و به تبلیغات کذب این دروغپردازان توجه نکنند. آمریکا و بازیچه هرزه آن یعنی رژیم کودککش صهیونیستی توسط نظریهپردازان موساد و سیا تلاش گسترده میکنند تا با ترسیم آیندهای تیره و تار چشماندازی سیاه در مقابل چشمان نسل فردای کشور به وجود بیاورند.
*به نظر میرسد سیاست اصلی آمریکا و اسرائیل نگه داشتن ایران در وضعیت بلاتکلیفی است تا هزینههای اقتصادی را افزیش دهند. به نظر شما واکنش ایران باید نسبت به این وضعیت چه باشد؟
باید از این وضعیت خارج شد و نباید اجازه داد ادامه پیدا کند. آمریکا با پشتوانه هوش مصنوعی با اهداف کذب بزرگنمایی و زیادهگوییهای فریبنده امکانات و تجهیزات نظامی خود و فرزند نامشروعش را شکست ناپذیر و محیرالعقول جلوهگر میکند و از این رهگذر تلاش میکند ترس و وحشت از امکانات و تجهیزات خود را بر ذهن و مغز مردم جامعه بیندازد. در همین جنگ ۱۲ روزه ماهیت واقعی اسرائیل مشخص شد. از گنبد آهنین که حلبی بود تا عصای موسی و کفش فرعون که تهی از واقعیت بودنشان به دوست و دشمن آشکار شد. بلوفهای بزرگتر از دهان نتانیاهو به ساکنان تلآویو ثابت کرد که ویروس خالیبندی نیز به تمام مناطق آن کشور سرایت کرده و تا دیر نشده ترامپ باید فکری به حال ایادی خود کند. البته این وضعیت نباید در نگاه به واقعیتهای جامعه تأثیر بگذارد. واقعیت این است با نگاه جامعه شناسانه سرمایه اجتماعی ما در حال سقوط است و برمنحنی نزولی حرکت میکند.
*آیا در دوران پس از جنگ این وضعیت تشدید شده؟
بله ؛ در روزهای جنگ و حتی پس از آن شاهد تقویت انسجام اجتماعی بودیم اما پس از مدتی با توجه به مشهود بودن بحران انرژی و مشکلات اقتصادی دوباره در روند نزولی قرار گرفته است. اگر روند سقوط سرمایه اجتماعی ادامه پیدا کند اقتصاد ما نیز زمینگیر میشود. دلیل آن نیز این است که چون براثر کاهش سرمایه اجتماعی هزینه مبادله در اقتصاد بالا میرود و در این صورت تحقق کارآیی نیز متوقف خواهد شد. ریشه تورم در کیفیت نظام حکمرانی هر کشور است و تا زمانی که سیاستهای حکمرانی اصلاح نشود این وضعیت ادامه خواهد داشت. نکته مهم اینکه عقلانیت مردم نسبت به بحرانهای کشور به معنای تأیید برخی مدیریتها نیست و کسی نباید تفسیر اشتباهی از این رفتار داشته باشد. از سوی دیگر تحمل مردم نیز دارای حد و اندازهای است و روزی به پایان میرسد. بیان مشکلات و اشاره به تلخکامیها و نارساییها هیچ ارتباطی به تضعیف دولت و آشوب طلبی و نافرمانی ندارد. برخی مدیران مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرند و گردن دیگران میاندازند. این وضعیت به یک دور تسلسل در کشور تبدیل شده و به همین دلیل نیز مشکلات حل نمیشود و بلکه روزبهروز تشدید میشود. کسی که خود را به عنوان مسئول معرفی میکند باید این نکته را در نظر داشته باشد که در مقابل مردم و کشور مسئولیت دارد. امروز مردم خسته شدهاند. در چهل و هفت سال گذشته ملت ایران آزادی و استقلال و مفاهیم اصیل اسلامی را به عنوان چراغ راه اصلی خود انتخاب کرده و تمام هزینههای جانی و مالی ممکن را در این راه پرداخته و شدیدترین مشکلات را تحمل نمودهاند. با این وجود در شرایط کنونی درمقابل کوهی از مشکلات قرار گرفته و خسته شده و منتظر گشایشها و حمایتهای عملی و کاربردی هستند.
ارسال نظر