| کد مطلب: ۱۱۸۸۰۷۹
لینک کوتاه کپی شد
انتقال بانک آینده به دولت بزرگترین اشتباه بوده است

امیررضا واعظ آشتیانی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

انتقال بانک آینده به دولت بزرگترین اشتباه بوده است

آرمان ملی- احسان انصاری: «ساخت ایران‌مال از ابتدا توجیه اقتصادی نداشته است. امروز عنوان می‌شود که قیمت ایران‌مال در حدود 500 همت است.

در چنین شرایطی این سوال مطرح است که آیا این مبلغ قابلیت نقدشوندگی دارد یا خیر؟ آیا کسانی که قرار است ایران‌مال را بخرند می‌توانند از این سرمایه‌گذاری سود ببرند و این کار توجیه اقتصادی دارد؟ آیا این موضوع که با خرید بخش‌هایی از ایران‌مال و با افزایش تورم قیمت آن نیز افزایش پیدا می‌کند توجیه علمی و اقتصادی دارد و این روش تا کجا پیش خواهد رفت؟ من فکر می‌کنم این روند توجیه اقتصادی ندارد. کسانی که در چنین شرایطی بانک آینده را در بانک ملی ادغام کرده‌اند نیز به خوبی به تبعات و پیامدهای آن فکر نکرده‌اند». جملات ذکر شده اظهارات امیررضا واعظ آشتیانی معاون پیشین وزارت صمت و فعال سیاسی در گفت‌وگو با «آرمان ملی» درباره سرنوشت ایران‌مال و ادغام بانک آینده در بانک ملی است. واعظ آشتیانی در این گفت‌وگو به مهم‌ترین چالش‌های موجود در این زمینه اشاره کرده که در ادامه می‌خوانید.

*ادغام بانک آینده در بانک ملی با حاشیه‌ها و واکنش‌های مختلفی همراه بوده است. ارزیابی شما از این اتفاق چیست و فکر می‌کنید انحلال بانک آینده به چه دلیل رخ داده است؟

نوع سرمایه‌گذاری که در بانک آینده انجام شده اشتباه بوده است. اتفاقی که رخ داده این است که ایران‌مال را با ارز 3800 تومانی ساخته‌اند و براساس آنچه گفته می‌شود بالغ بر 30 همت ساخت ایران‌مال هزینه داشته است. بانک آینده که این همه پول نداشته و از مردم پول گرفته و سود مشارکت پول مردم را نیز پرداخت کرده است. هدف از این کار این بوده که با ساخت ایران‌مال و درآمدی که از آن کسب می‌کند در نهایت پول مردم را باز گردانند. این در حالی است که امروز مشخص شده که ایران‌مال درآمدی ندارد و بازگشت پول‌های مردم امکان‌پذیر نیست و حتی بخشی از هزینه‌های آن را بانک آینده پرداخت می‌کرده است. دلیل این وضعیت این است که نوع سرمایه‌گذاری که صورت گرفته به شکلی نبوده که بانک بتواند از آن بهره ببرد. زمانی که قرار بود ایران‌مال را بسازند از من مشورت گرفتند و من گفتم بهتر است که این کار را نکنید.

*چرا معتقد بودید نباید این اتفاق رخ بدهد؟

به باور من اگر در مراکز استان‌ها مشابه کوچکی از ایران‌مال ساخته می‌شد هم اشتغال‌زایی بهتری دارد و هم سرمایه‌گذاری‌ها و کار تقسیم می‌شد و می‌توانست تأثیر مثبتی داشته باشد. با این وجود سازندگان ایران‌مال معتقد بودند ما به دنبال ساخت بزرگترین مال دنیا هستیم و باید این اتفاق رخ بدهد. پرسش مهم در این زمینه این است که اگر شما بزرگترین مال دنیا را هم ساختید چه افتخاری دارد؟ در همه دنیا اگر از چنین پروژه‌هایی بهره برده نشود به چالش تبدیل می‌شود و این اتفاقی است که امروز برای ایران‌مال رخ داده است. مشکل بانک آینده نوع سرمایه‌گذاری است و این نوع سرمایه‌گذاری باعث شده که پدر علم مدیریت و پدر علم اقتصاد هم بیاید نمی‌تواند مشکل آن را حل کند. در این بین اینکه به چه کسانی وام داده شده و چه کسانی به دنبال منافع خود بوده‌اند موضوع دیگری است که من اصلا به آن ورود نمی‌کنم. نکته دیگری که وجود دارد این است که بزرگترین اشتباه بانک مرکزی این بوده که مدیریت بانک آینده را از سهام دار گرفته و برای آن هیات مدیره انتخاب کرده است. هنگامی که نوع سرمایه‌گذاری مشکل دارد نمی‌تواند پروژه را به نتیجه برساند. من زمانی که قرار بود ایران‌مال افتتاح شود پیشنهاد دادم چند نفر را مأمور بگذارید که در ورودی پارکینگ خودروها را بررسی کنند. از نوع خودروهایی که وارد پارکینگ ایران‌مال می‌شود به خوبی می‌توان متوجه شد که سرمایه‌گذاری که صورت گرفته درست بوده یا خیر. این اتفاق رخ داده و مشخص شده که اغلب خودروها پراید، وانت، 405 و... بوده است. از نوع خودروها مشخص است که این افراد بیشتر برای تماشا و گرفتن عکس یادگاری آمده‌اند تا مسائل اقتصادی.

*یعنی طبقه مرفه کمتر از ایران‌مال بازدید کرده است؟

بازدید مهم نیست و بلکه مهم این است که هزینه‌ای که برای ایران‌مال شده باید به سود اقتصادی می‌رسیده است. این در حالی است که طبقه مرفه به دلیل اینکه دارای مکنت مالی است اگر به دنبال لباس یا کالای برند و گران قیمت باشد در سفرهای خارجی که انجام می‌دهد دسترسی بهتری به برند‌های مختلف دارد و در همین سفرها خرید‌های خود را انجام می‌دهد. این وضعیت به خوبی نشان می‌دهد که تحلیل‌هایی که در این زمینه صورت گرفته اشتباه بوده است و تحلیل‌ها دقیقی نبوده است. این تحلیل‌ها مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را مورد نظر قرار نداده است. این در حالی است که برای چنین سرمایه‌گذاری‌هایی باید تحلیل‌های فرهنگی و اجتماعی وسیاسی انجام شود تا مشخص شود مردم چه ذائقه و سلایقی دارند. اتفاقی که در ایران‌مال رخ داده بی‌محابا سرمایه‌گذاری کردن بوده که در نهایت نیز با چنین سرنوشتی مواجه شده است. من فکر می‌کنم شرایط به شکلی است که در نهایت بانک ملی نیز با دست‌های بانک آینده در لجن فرو خواهد رفت. به همین دلیل دولت و بانک ملی باید مراقب این وضعیت باشند و این نوع سرمایه‌گذاری را تصحیح کنند.

*چرا نوع سرمایه‌گذاری در بانک آینده را اشتباه می‌دانید؟

هنگامی که یک سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد باید تسهیل در نقد شوندگی وجود داشته باشد و با برنامه‌ریزی و استراتژی جلو برود. من فکر می‌کنم تصمیم‌گیران بانک آینده قبل از ساخت ایران‌مال برای خود یک استراتژی را تعریف کرده بودند. استراتژی که برای ساخت ایران‌مال صورت گرفته نیز مبتنی بر سودآوری بوده است. با این وجود مشکل مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که در این تصمیم‌گیری از علوم انسانی استفاده نشده است. در واقع در ساخت این پروژه از تحلیل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی غفلت شده و به همین دلیل این پروژه امروز با این وضعیت مواجه شده است. فرایند استراتژی در ساخت این مجموعه خود طراحی، نظارت و کنترل نشده است و چالش‌ها و تهدیدهای آن را به خوبی بررسی و تحلیل نکرده اند. تحلیل سازندگان ایران‌مال این بود که بخشی را خودشان سرمایه‌گذاری کنند و بخشی از سپرده‌های مردم را نیز جذب کنند تا ایران‌مال به ماشین تولید ثروت تبدیل شود. از سوی دیگر قرار بود تولید ثروتی که در ایران‌مال صورت می‌گیرد به بانک آینده نیز کمک و برای این بانک تولید ثروت کند. با این وجود اتفاقی که رخ داده این است که این ماشین تولید ثروت به یک ماشین ناکارآمد برای تولید ثروت تبدیل شده است. دلیل آن نیز طی نشدن فرایندهای علمی و نداشتن تحلیل‌های دقیق است. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که در شرایط اقتصادی جامعه ما مشخص نیست ساخت ایران‌مال چه فوائدی می‌توانسته داشته باشد؟ این سوالی است که کارشناسان و صاحب‌نظران باید آن را مورد تحلیل و بررسی قرار بدهند.

*در چنین شرایطی سرنوشت ایران‌مال چه خواهد شد؟

واقعیت این است که ساخت ایران‌مال از ابتدا توجیه اقتصادی نداشته است. وقتی گفته می‌شود قیمت ایران‌مال در حدود 500 همت است، این سوال مطرح می‌شود که آیا این مبلغ قابلیت نقدشوندگی دارد یا خیر؟ آیا کسانی که قرار است ایران‌مال را بخرند می‌توانند از این سرمایه‌گذاری سود ببرند و این کار توجیه اقتصادی دارد؟ آیا این موضوع که با خرید بخش‌هایی از ایران‌مال و با افزایش تورم قیمت آن نیز افزایش پیدا می‌کند توجیه علمی و اقتصادی دارد و این روش تا کجا پیش خواهد رفت؟ من فکر می‌کنم این روند توجیه اقتصادی ندارد. کسانی که در چنین شرایطی بانک آینده را در بانک ملی ادغام کرده‌اند نیز به خوبی به تبعات و پیامدهای آن فکر نکرده‌اند.

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار