| کد مطلب: ۱۱۸۵۹۹۵
لینک کوتاه کپی شد

خشونت و آزردگی روح جمعی

یکی از موضوعاتی که این روزها به اشکال مختلف مشهودتر شده، موضوع خشونت آشکار است.

 معلمی که دانش‌آموزش را تنبیه می‌کند و قتل‌های خانوادگی و خشونت‌هایی که در مدارس کم و بیش شاهد هستیم تا خفت‌گیری و جرائم خشنی که هرازگاهی خود را بیشتر نشان می‌دهد، هر شهروندی را نگران می‌کند چراکه مشهودتر شدن خشونت‌ها، احساس ناامنی ذهنی و حتی ناامنی عینی را هم افزایش می‌دهد. خشونت‌ها به اشکال مختلف نظیر قتل، اقدام به خودکشی یا خشونت‌های فیزیکی است که در محیط‌های مختلف انجام می‌شود یا نزاع‌های دسته جمعی است که ممکن است اتفاق بیفتد که یک نشانه است. نشانه‌هایی از اینکه مردم کنترل رفتار خود را از دست داده‌اند، تاب‌آوری‌شان پایین آمده یا به واسطه فشارهای مختلفی که در زندگی تجربه می‌کنند، مهارت مدیریت این شرایط را ندارند و یا کمتر از مهارت‌هایی که دارند برای کنترل خشم استفاده می‌کنند که طبیعتا بخشی به مسائل اقتصادی برمی‌گردد. درواقع نگرانی از آینده و تامین منابع اقتصادی خانواده‌ها یک جاهایی حتی می‌تواند به این موضوع دامن بزند. نکته دیگر که به نظر می‌رسد قابل توجه است اینکه امیدآفرینی و اعتمادآفرینی به‌گونه‌ای که مردم نسبت به آینده خوش‌بین‌تر شوند، می‌تواند بر رفتار مردم اثر مثبت بگذارد که نتیجه آن می‌تواند باعث کاهش خشونت شود. ما در حوزه مددکاری اجتماعی وقتی خشونت‌های خانگی، قتل، اقدام به خودکشی، دعواهای دسته جمعی یا خشونت‌های اجتماعی در جامعه را بیشتر شاهد هستیم، طبیعتا انرژی بیشتری را از سازمان‌ها و کارشناسان مرتبط می‌گیرد و حتی انرژی اعضای خانواده را همین‌گونه.  اینطور نیست که فقط افرادی که مستقیم درگیر خشونت هستند، اثر منفی می‌پذیرند چون اطرافیانشان هم این اثرات منفی را می‌بینند. یک بخشی از نوع مواجهه ما با این شرایط آموزش و آگاه‌سازی است و یک بخش دیگر هم مراقبت از افرادی است که به شکل حاد در وضعیت خشونت قرار دارند و بخشی هم به اجرای قوانین برمی‌گردد که ممکن است درمورد قتل و برخی از خشونت‌های اجتماعی، مجازات‌ها اگر متناسب باشد یا به موقع و درست اجرا شود، اثرگذاری داشته باشد ولی عمدتا آن کارهای مهارتی-ارتباطی است که می‌تواند کنترل کند والا افزایش مجازات‌ها صرفا پاسخ مناسب نیست. مثلا درمورد اقدام به خودکشی یا دعواهای خانوادگی چه چیز را می‌خواهیم افزایش یا تغییر بدهیم؟ این بدان معنا نیست که اصلا بازدارندگی ندارد ولی تجربه نشان داده که موضوعاتی از این جنس و برخوردهای خشن قضایی- انتظامی، اثرگذاری پایدار را ندارد به این خاطر نمی‌توانیم بگوییم در جامعه‌ای که خشونت هست، فقط رفتار فردی تعیین کننده است قطعا شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی هم تاثیرگذار است. نگرانی از این بابت هم هست که عمدتا موضوع را به فرد تعمیم می‌دهیم که تو مقصری و تو نمی‌خواهی و تو نمی‌توانی درحالی که نمی‌توان بدون توجه به محیط و تصمیماتی که در سطح کلان و سیاست‌گذاری که انجام می‌شود، خشونت را تحلیل کنیم. هرچقدر خشونت بیشتر می‌شود، افکار عمومی هم جریحه‌دار می‌شود. وقتی از یک قتل فجیع یا خودکشی چند نفر صحبت به میان می‌آید و حتی سرقت‌های خشن و خفت‌گیری خودبه‌خود هرکس می‌شنود یا می‌بیند، آزرده خاطر می‌شود و این روح جمعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این روزها به شکل‌های مختلف خشونت دارد خودش را نشان می‌دهد.

سیدحسن موسوی چلک

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

 

 

منبع : آرمان ملی

جدید

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار