| کد مطلب: ۱۱۸۴۲۱۵
لینک کوتاه کپی شد
تندروها و دوقطبی در اردوگاه اصولگرایی

«آرمان ملی» اختلاف‌های سیاسی را بررسی می‌کند

تندروها و دوقطبی در اردوگاه اصولگرایی

آرمان ملی- گروه سیاسی: در سال‌های اخیر، جریان اصولگرایی در ایران با چالشی جدی روبه‌رو شده است؛ چالشی که ریشه در تمامیت‌خواهی و انحصارطلبی برخی تندروهای این جریان دارد.

 این گروه‌ها نه تنها در عرصه سیاست دنبال کنترل قدرت هستند، بلکه در مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز می‌کوشند تا جامعه را مطابق با برداشت‌ها و خواست‌های خود شکل دهند. چنین نگرشی سبب شده بین طیف‌های مختلف اصولگرایی، به‌ویژه نیروهای سنتی و عمل‌گرا با جریان‌های انقلابی، فاصله و شکاف قابل‌توجهی ایجاد شود. نمود بارز این اختلافات را می‌توان در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ و ریاست‌جمهوری 1403 مشاهده کرد؛ جایی‌که چنددستگی در معرفی فهرست‌های انتخاباتی و رقابت آشکار میان چهره‌هایی چون محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی، به‌عنوان نماد دو گرایش متفاوت درون اردوگاه اصولگرایی، به اوج خود رسید. این روند نه‌تنها وحدت این جریان را زیرسؤال برد، بلکه نشانه‌ای از تعارض‌های عمیق‌تر در درون اصولگرایی بود. این شکاف‌ها، حاصل تضاد میان دو رویکرد اساسی در درون جریان اصولگرایی است؛ از یک سو، طیف عمل‌گرا و مصلحت‌اندیش که چهره‌هایی چون علی لاریجانی، محمدرضا باهنر، محمدباقر قالیباف و بخشی از نیروهای سنتی را شامل می‌شود، سعی دارند با حفظ ساختار قدرت، نوعی ثبات سیاسی و مدیریتی را تضمین کنند؛ و از سوی دیگر، طیف تندرو و آرمان‌گرا که خود را وفادارتر به اصول انقلاب می‌داند و هرگونه مصالحه یا انعطاف در سیاست‌ورزی را نوعی انحراف از مسیر اصلی تلقی می‌کند. این گروه اخیر، با تکیه بر گفتمان عدالت‌خواهی و انتقاد از وضع موجود، تلاش دارد تا گفتمان سیاسی کشور را در مسیری رادیکال‌تر هدایت کند و در عین حال، نفوذ خود را در نهادهای کلیدی افزایش دهد. در این مورد باید اشاره کنیم که هر باری یکی از چهره‌های اصولگرایی اظهاراتی را مطرح می‌کند که در چارچوب‌شان نیست انتقاد کردن‌ها را آغاز می‌کنند مانند فضایی که این روزها برای محمدرضا باهنر و اظهاراتش در مورد حجاب ساخته‌اند. در این مورد با یکی از تحلیل‌گران سیاسی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

تندروها و دوقطبی‌سازی

منصور حقیقت‌پور، تحلیل‌گر مسائل سیاسی و نماینده ادوار مجلس شورا در مورد واکنش‌هایی که تندروها به برخی چهره‌های اصولگرایی دارند، به‌ خبرنگار «آرمان ملی» می‌گوید: «همچنان که در انتخابات اسفند 1402 مجلس مشاهده کردیم جریان پایداری و دیگر جریان‌های تندرو به‌دلیل زیاده‌خواهی و تمامیت‌خواهی، باعث شدند چند لیست از جریان اصولگرایی خارج شود، این نشان می‌دهد که آنها همواره به‌دنبال فاصله گرفتن هستند چون کسی نمی‌تواند آنها را تحمل کند. تندروها هرباری با یک بهانه‌ای بر دوقطبی تاکید می‌کنند و برای آنها زیاد مهم هم نیست چه موضوع و بحثی باشد آنها همواره به‌دنبال حاشیه‌سازی هستند. توجه داشته باشید که این روند در بخش‌های مختلف کشور از سوی آنها دنبال می‌شود و در روند مدیریتی و اجرایی هم به‌دنبال خودی و غیرخودی کردن کشور هستند. جریان معروف به خالص‌ساز حالا نه تنها وارد مجلس و دولت شده است، بلکه در صداوسیما و مجامع فرهنگی و اجتماعی نیز حضور تعیین‌کننده دارند. حتی برخی چهره‌های مذهبی بنا به‌خواسته خالص‌سازها، مجال حضور در آنتن زنده تلویزیون را ندارند. جریان خالص‌ساز نه‌تنها در حاکمیت به‌دنبال دوقطبی است بلکه همان سیاست‌ها را در جامعه دنبال می‌کند. همین ادامه دادن و حاشیه‌سازی در حوزه حجاب و دخالت‌هایی که دارند نتایج منفی در پی‌خواهد داشت. این موضوع خیلی روشن است که راه ترویج حجاب در جامعه ایجاد فشار حداکثری نیست. همانطوری که اشاره کردم تندروها همان‌طوری که در فضای سیاسی خشن هستند و دست به خالص‌سازی می‌زنند با مردم هم همین برخوردهای خشن را دارند. این جریان به جز خود، هیچ شخص و گروهی را قبول ندارد». او در همین مورد و با اشاره به اختلاف‌های داخل جریان اصولگرایی ادامه می‌دهد:‌ «باتوجه به تحلیل‌های اخیر و واکنش‌هایی که تندروها در سیاست‌داخلی و خارجی دارند و حمله‌هایی که به تیم مذاکره‌کننده می‌کنند، باید به شکافی اشاره کنیم که میان جریان اصولگرایی با تندروها شکل گرفته که در هر مرحله افزایش هم پیدا می‌کند. در شرایطی که همه طیف‌های سیاسی و اجتماعی به‌‌دنبال حضور در میدان وفاق و انسجام آماده هستند، تنها یک طیف سیاسی را مشاهده می‌کنیم که همواره با هر جریانی مخالفت می‌کند».

تجربه انتخاباتی اصولگراها

انتخابات مجلس ۱۴۰۲، عرصه‌ای بود که این تضادها آشکارتر از همیشه خود را نشان داد. تعدد فهرست‌های انتخاباتی اصولگرایان در تهران و سایر شهرهای بزرگ، نه تنها باعث سردرگمی رأی‌دهندگان سنتی این جریان شد، بلکه از ضعف انسجام درونی و رقابت قدرت میان چهره‌های شاخص خبر داد. در این میان، رقابت میان قالیباف به‌عنوان نماد مدیریت عمل‌گرا و جلیلی به‌عنوان چهره‌ای ایدئولوژیک و تندرو، به جدالی فراتر از انتخابات تبدیل شد؛ جدالی میان دو قرائت از «انقلابی‌گری» و دو مسیر متفاوت برای آینده جریان اصولگرایی. لازم به ذکر است که همین روند در انتخابات 1403 ریاست‌جمهوری هم ادامه داشت که بسیاری معتقدند این رفتارها باعث پیروزی پزشکیان بر اصولگراها شد. تندروها که به آنها لقب «جریان خالص‌ساز» داده‌اند معتقدند اصولگرایی سنتی درگیر مصلحت‌طلبی و سازش با ساختار قدرت شده و از آرمان‌های اولیه انقلاب فاصله گرفته است. در مقابل، اصولگرایان معتدل‌تر بر این باورند که سیاست بدون تعامل و برنامه‌ریزی واقع‌گرایانه به هرج‌ومرج و انزوای سیاسی منجر می‌شود. این اختلاف دیدگاه نه‌تنها در حوزه سیاست داخلی، بلکه در نحوه مواجهه با جامعه، اقتصاد و حتی سیاست خارجی نیز بازتاب یافته است. بنابر مشاهدات و بررسی گزارش‌ها و تحلیل‌ها، می‌توان گفت جریان اصولگرایی در حال تجربه دوران گذار است؛ دورانی که در آن، مرز میان وفاداری به اصول و واقع‌گرایی سیاسی باریک‌تر از همیشه شده است. اگر این شکاف‌ها مدیریت نشود، تداوم چنددستگی و رقابت درونی می‌تواند به تزلزل اردوگاه اصولگرایان در آینده منجر شود.

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار