| کد مطلب: ۱۱۸۴۲۱۳
لینک کوتاه کپی شد
 تغییرات مهمی در خاورمیانه رخ خواهد داد

ابراهیم فیاض در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تغییرات مهمی در خاورمیانه رخ خواهد داد

آرمان ملی- احسان انصاری: «مردم‌گرایی با مفهوم زندگی در مقابل فاشیسم و سوسیالیسم قرار خواهد گرفت.

در چنین شرایطی دیگر کشتار و جنایت متوقف خواهد شد و آنچه برای مردم اهمیت پیدا می‌کند زندگی و مفهوم آن است. این وضعیت خیلی زود به سراسر جهان تسری پیدا خواهد کرد و مردم جهان بیش از آنکه از جنگ استقبال کنند به دنبال زندگی و مفهوم آن خواهند بود. در چنین شرایطی خانواده و عدالت عرفی در محوریت قرار می‌گیرند. در خاورمیانه نیز این جنگ پارادایمی وجود دارد که می‌تواند به بحران نخبگی منجر شود و در نهایت فروپاشی صورت بگیرد. در واقع در کشورهای اسلامی نیز جنگ بین فاشیسم و سوسیالیسم وجود دارد و به دلیل اینکه برخی کشورهای اسلامی نیز استبدادی و عرفانی هستند احتمال فروپاشی در این کشورها وجود خواهد داشت. به همین دلیل من معتقدم در سه ماه آینده تغییرات مهمی در منطقه خاورمیانه رخ خواهد داد. در این میان وضعیت ایران و ترامپ نیز بسیار پیچیده شده و این پیچیدگی در آینده بیشتر نیز خواهد شد». جملات فوق، اظهارات دکتر ابراهیم فیاض استاد دانشگاه و جامعه شناس درباره وضعیت پیچیده جهان امروز در گفت‌وگو با «آرمان ملی » است. فیاض در این گفت‌وگو به مهم‌ترین تغییرات احتمالی در جهان و منطقه خاورمیانه اشاره می‌کند که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*تحولات جهانی به سمتی در حال حرکت است که بسیاری از معادلات بین‌المللی از جمله مسائل مرتبط با ایران غیرقابل پیش‌بینی شده است. چرا هیچ تصویر روشنی از آینده وجود ندارد؟

جهان امروز دچار تحولات بنیادین، گسترده و سریع شده است. به همین دلیل تئوری‌هایی که در گذشته مطرح شده در شرایط کنونی به تئوری‌های تاریخی تبدیل شده است. این در حالی است که هوش مصنوعی تفسیرهای جدیدی از این نوع تئوری‌ها ارائه می‌دهد و به همین دلیل بنیاد تئوری‌های گذشته دستخوش تغییر شده است. تحولات پیرامون نسل زد به شکلی است که از بنگلادش آغاز شد و سپس به اکوادور و نپال رسید و این روزها به مراکش رسیده و ممکن است در آینده به گرجستان برسد. در چنین شرایطی ما با یک خلأ معرفت شناختی و فکری در دانشگاه‌ها مواجه شده‌ایم. در واقع دانشگاه‌ها و یا دستگاه دانش کشور با وضعیت حیرانی مواجه شده و نمی‌دانند در شرایط کنونی چه کاری باید انجام دهند. شرایط به شکلی است که نه می‌توان از این تحولات چشم پوشی کرد و نه می‌توان گوشه‌ای نشست و بی‌تفاوت بود. نسل زد یک نسل فرهنگی است و نسل غریزی نیست. اگر در دهه1960 در آمریکا و اروپا نسل جدید به صورت غریزی عمل کرد نسل امروز به صورت فرهنگی و مبتنی بر هوش مصنوعی و صنعت دیجیتال عمل می‌کند. در چنین شرایطی که فضا برای تحلیل وجود ندارد باید به سمت جهان پدیدارها حرکت کرد و با استفاده از پدیدارها این شرایط گسترده و عمیق را تحلیل کرد. این در حالی است که این تحلیل‌ها روی حکمرانی کشور تأثیرگذار است. هنگامی که تغییرات نسلی در دهه1960 در آمریکا و اروپا آغاز شد در دهه70 به انقلاب پاردایم‌ها منجر شد. پارادایم‌ها نیز همواره همدیگر را نقض می‌کنند تا پارادایم جدیدی شکل بگیرد.

*این وضعیت امروز هم وجود دارد و آیا تقابل پارادایم‌هاست که در نهایت به تعارض‌های سیاسی منجر می‌شود؟

در جهان امروز پارادایم‌ها و گفتمان‌ها به شدت در تعارض با هم قرار گرفته‌اند. یکی از این پارادایم‌ها که نقش محوری پیدا کرده اومانیسم فلسفی است که که با تفسیر مسیحی دین یهودیت آغاز شد و باعث به وجود آمدن علوم انسانی جدید شد و مقوله پیشرفت از اومانیسم عرفانی به وجود آمد که اروپا را شکل داد و اروپا نیز جهان را شکل داد و باعث پیشرفت جهان شد. پس از جنگ جهانی دوم علوم انسانی از اروپا به آمریکای پیروز منتقل شد. آمریکایی به دوره بین سال‌های 1945 تا1960 عصر طلایی می‌گویند. در این دوران پیشرفت جای خود را به توسعه دارد که الگوی خود را به جای اروپا از آمریکا می‌گرفت. توسعه برخلاف پیشرفت که حالت خطی داشت شکل دایره دارد و مدام بسط پیدا می‌کند. آمریکایی‌ها برخلاف اروپا این مقوله را براساس اومانیسم عرفانی عمل کردند که بیشتر به پراگماتیسم نزدیک است. نکته دیگری که در جهان امروز حائز اهمیت است نقد دین است. اومانیسم به دو گروه اومانیسم انسانی و اومانیسم فلسفی تقسیم می‌شود. مردم‌گرایی در مقابل این دو گروه انسان‌گرایی قرار دارد. آنچه امروز در غزه و فلسطین جنایت می‌کند اومانیسم یا انسان‌گرایی عرفانی است در حالی که پیش از این اسرائیل براساس اومانیسم فلسفی حرکت می‌کرد که توسط بن‌گوریون بنا گذاشته شد. البته در گذشته اسرائیل تا به این اندازه جنایت و کشتار نمی‌کرد. در واقع سوسیالیسم نهفته در این دیدگاه و به مرور زمان جای خود را به فاشیسم داده است. ترامپ هم در راستای همان گونه اومانیسم عرفانی حرکت می‌کند. این در حالی است که کشتار و جنایتی که اومانیسم عرفانی در جهان انجام داد توسط اومانیسم فلسفی صورت نگرفت. در مقابل اومانیسم عرفانی که در شرایط کنونی در جهان دست به جنایت می‌زند آنچه به وجود آمده مردم‌گرایی است.

مردم‌گرایی با مفهوم زندگی در مقابل فاشسیم و سوسیالیسم قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی دیگر کشتار و جنایت متوقف خواهد شد و آنچه برای مردم اهمیت پیدا می‌کند زندگی و مفهوم آن است

*این نوع مردم‌گرایی چگونه به وجود آمده و چه مختصاتی دارد؟

این نوع مردم‌گرایی در اغلب جوامع به وجود آمده است. به عنوان مثال در کشوری مانند آلمان و یا کشورهای دیگر بدون اینکه فردی دیندار و متدین باشد راهپیمایی‌های اعتراضی شرکت می‌کند و برای رسیدن به مطالبات خود تلاش می‌کند. اتفاق دیگری که در حال رخ دادن است نقش محوری زنان در این نوع مردم‌گرایی است. این وضعیت درباره انقلاب سال 57 هم در ایران وجود داشت که در شش ماه اول مردانه بود اما در شش ماه دوم سال و با حضور زنان و خانواده‌های انقلاب در نهایت به پیروزی رسید. اتفاق دیگر این است که اومانیسم عرفانی که خود را به شکل فاشیسم نشان داده در حال نبرد با اومانیسم فلسفی است که در شکل سوسیالیسم نمایان شده است. از سوی دیگر کشورهایی که مسیحی کاتولیک هستند در مقابل پروتستان‌ها و یهودیان قرار گرفته‌اند. این اتفاقات در چارچوب انقلاب پارادایمی است که در اروپا رخ داد. امروز آمریکای لاتین که کاتولیک است در مقابل آمریکای پروتستان قرار گرفته است. از سوی دیگر کشورهایی مانند فرانسه، بلژیک، اسپانیا و ایرلند نیز در مقابل یهودیت و فاشیسمی که در اسرائیل وجود دارد قرار گرفته‌اند. در چنین شرایطی است که در کشوری مانند مکزیک علیه نسل‌کشی که در غزه صورت می‌گیرد تظاهرات برگزار می‌شود. در واقع مردم‌گرایی در مقابل همه این دیدگاه‌ها قرار می‌گیرد و نه دیگر اومانیسم فلسفی محلی از اعراب دارد و نه اومانیسم عرفانی و این مردم هستند که نقش تعیین کننده پیدا کرده‌اند. جنگ آینده جهان، جنگ مردم با انسان است. این نوع مردم‌گرایی در درون آمریکا اوج گرفته و در آینده تشدید خواهد شد. در واقع جهان بین سه دیدگاه فاشیسم، سوسیالیسم و مردم‌گرایی درگیر خواهد شد.

*مردم‌گرایی چگونه و با چه ابزاری علیه فاشیسم و سوسیالیسم قرار خواهد گرفت تا بتواند به پارادایم غالب در جهان تبدیل شود؟

مردم‌گرایی با مفهوم زندگی در مقابل فاشیسم و سوسیالیسم قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی دیگر کشتار و جنایت متوقف خواهد شد و آنچه برای مردم اهمیت پیدا می‌کند زندگی و مفهوم آن است. این وضعیت خیلی زود به سراسر جهان تسری پیدا خواهد کرد و مردم جهان بیش از آنکه از جنگ استقبال کنند به دنبال زندگی و مفهوم آن خواهند بود. در چنین شرایطی خانواده و عدالت عرفی در محوریت قرار می‌گیرند. من معتقدم تئوری‌های دانشگاهی در آینده روی این مفهوم کار زیادی انجام خواهند داد. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که اگر آمریکا به صورت جدی وارد یک جنگ شود فروپاشی این کشور قطعی خواهد بود و شرایط اقتصاد این کشور به شکلی نیست که بتواند یک اقتصاد جنگی را مدیریت کند. در خاورمیانه نیز این جنگ پارادایمی وجود دارد که می‌تواند به بحران نخبگی منجر شود و در نهایت فروپاشی صورت بگیرد. در واقع در کشورهای اسلامی نیز جنگ بین فاشیسم و سوسیالیسم وجود دارد و به دلیل اینکه برخی کشورهای اسلامی نیز استبدادی و عرفانی هستند احتمال فروپاشی در این کشورها وجود خواهد داشت. به همین دلیل من معتقدم در سه ماه آینده تغییرات مهمی در منطقه خاورمیانه رخ خواهد داد. در این میان مواجهه ایران و ترامپ بسیار پیچیده شده و این پیچیدگی در آینده بیشتر نیز خواهد شد. امروز که شرق در حال برخاستن است، جنگ‌ها نیز اوج می‌گیرد. به نظر من گفت‌وگوی تمدن‌ها وجود ندارد و آنچه وجود دارد گفت‌وگوی فرهنگ‌هاست. دلیل آن نیز این است که تمدن‌ها تصلب دارند اما فرهنگ نرم است. به همین دلیل نیز یکی از آسیب‌هایی که امروز در جامعه ایران وجود دارد فرهنگ‌زدگی است. فرهنگ باید در قالب جامعه وجود داشته باشد و اگر به تنهایی مورد توجه قرار بگیرد دچار سیالیت و نهیلیسم می‌شود که باعث غیرعقلانی شدن جامعه می‌شود. جنگ، فرهنگ را از یک ساختار غیر متعین خارج کرده و آن را به یک ساختار متعین تبدیل می‌کند. در چنین شرایطی عقلانیت در جامعه اوج می‌گیرد و هنگامی که با دانش همراه می‌شود به تکنولوژی تبدیل می‌شود.

 

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار