| کد مطلب: ۱۱۸۳۲۹۳
لینک کوتاه کپی شد
تندروها عقلانیت سیاسی ندارند

آیت‌ا... محسن غرویان در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تندروها عقلانیت سیاسی ندارند

آرمان ملی- حمید شجاعی: تندروها تحت هر شرایطی اهداف و منویات خود را پی می‌گیرند و اساسا فهمی از منافع ملی ندارند.

 نگاهی به کنش‌ها و تحرکات این جریان در ادوار و مقاطع مختلف نشان می‌دهد که دلواپسان هیچ گاه بر پایه خیر و منافع ملت پیش نرفته‌اند و چه در مسائل سیاست داخلی و چه سیاست خارجی موضعی خلاف منافع و مصالح عمومی اتخاذ کرده‌اند. چه اینکه همین اخیرا نیز در ماجرای مواجهه ایران با تروئیکای اروپایی به رغم موضع مشخص تهران تندروها اما رویکرد دیگری اتخاذ کرده و بحث خروج از NPT و حتی بستن تنگه هرمز را مطرح کردند. این در حالی است که رئیس‌جمهور اخیرا در گفت‌وگو با یک رسانه غربی به وضوح این مساله را مطرح کرد که حتی اگر اسنپ بک فعال شود ایران از NPT خارج نخواهد شد. اما این موضع چندان خوشایند تندروها نبوده است. چه اینکه اخیرا امیرحسین ثابتی نماینده تندرو تهران علت موفقیت حکومت چین را عدم دخالت مردم در انتخاب حاکمان عنوان کرده و اساسا نقش و تاثیر مردم و جمهوریت را زیر سوال برده است. امری که به واقع تندروها بدان اعتقاد و باور دارند و کلا به انتخابات، رای مردم و... چندان وقعی نمی‌نهند. در همین راستا برای بررسی مواضع تندروها در قبال شرایط فعلی، حمله به مسئولان سابق و فعلی و تلاش برای قلب جمهوریت «آرمان ملی» با آیت‌ا... محسن غرویان استاد حوزه و دانشگاه و عضو جامعه روحانیت مبارز به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

* در شرایطی که مسئولان نظام و دلسوزان همه بر وحدت و انسجام تاکید دارند تندروها بر طبل تفرقه می‌کوبند و با اظهاراتشان ایجاد هزینه می‌کنند این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در شرایط فعلی، هرگونه صحبت و کلامی که باعث تفرقه بین دولت و ملت یا بین مسئولین شود به نظر من کمک به اهداف اسرائیل است. چون هدف صهیونیسم جهانی و اسرائیل همین اختلاف‌افکنی است و اختلاف بزرگترین عامل ضعف ما است. مقام معظم رهبری تاکید دارند که رئیس‌جمهور محترم و دولت پر تلاشند، پرکارند و در جهت منافع ملی و مصالح ملی زحمت می‌کشند بنابراین هرگونه مخالفت با دولت، مسئولین دولتی، رئیس‌جمهور، وزیر امور خارجه و یا مخالفت با شورای امنیت ملی و بیانیه‌هایی که از آنجا صادر می‌شود علاوه بر اینکه در جهت اهداف اسرائیل است مخالفت با منویات مقام معظم رهبری هم هست. متاسفانه عده‌ای تندروها هستند که اینها را رعایت نمی‌کنند. نکته دیگر این است که همه گروه‌ها، احزاب و جناح‌های سیاسی باید مصالح ملت را در این شرایط خاص در نظر بگیرند. الان با این موضع‌گیری‌هایی که اروپا علیه ما دارد، فعال شدن مکانیسم ماشه و به هر حال تهدیداتی که از سوی غرب، آمریکا و اسرائیل صورت می‌گیرد مهم‌ترین و در واقع قدرتمندترین مسئله‌ای که می‌تواند کشور ما را حفظ کند اتحاد و انسجام است و این گروه‌های تندرو باید مصلحت کشور، مصلحت مردم و مصلحت جامعه و منافع ملی را در نظر بگیرند نه عقده‌های گروهی و عقده‌های جناحی و حزبی خود را، اما متاسفانه عمل و رفتار تندروها نشان می‌دهد که در جهت مصالح کشور حرف نمی‌زنند بلکه در جهت عقده‌گشایی و اغراض گروهی و جناحی موضع‌گیری می‌کنند که موجب تضعیف مقام رهبری، تضعیف رئیس‌جمهور و تضعیف نظام است چون با پشتیبانی‌های مکر رهبری از جناب آقای پزشکیان، مسیر دولت و وزارت امور خارجه روشن است. در حقیقت این نوع مخالفت‌ها مخالفت با منویات مقام معظم رهبری است. لذا به نظر من این گروه‌های تندرو کاملا با این تحرکات و مواضع خودشان را رسوا می‌کنند. مردم نیز باید نسبت به تندروها بی‌اعتنا باشند.

* با توجه به نوع موضع‌گیری اروپایی‌ها علیه ایران شاهدیم که دولت موضع مشخصی در قبال آنها اتخاذ کرده با این وجود می‌بینیم تندروها به دنبال مسائلی از قبیل خروج از NPT یا بستن تنگه هرمز هستند، این رویکردها تا چه میزان برای کشور خطرناک بوده و از پروژه نفوذ نشأت می‌گیرد؟

 دو جریان الان در کشور ما مطرحند، یک جریان طرفدار جنگ و درگیری و برخورد است و جریان دیگر به دنبال برقراری صلح و آرامش است. دیدگاه اسلام، نگاه قرآن و دیدگاه دین ما این است که باید به سمت صلح و آشتی و آرامش جامعه را هدایت کنید. جنگ همیشه خانمانسوز بوده، هست و خواهد بود. بنابراین سیاست ما باید در راستای برقراری صلح و آرامش باشد. باید از خون و خونریزی جلوگیری شود. اکنون در یک شرایطی هستیم که باید حداکثر توانمان را به کار بگیریم که با دنیا وارد جنگ نشویم. ما آغازگر جنگ نبودیم و نیستیم و علاوه بر این باید تا آنجایی که راه دارد تفکر کنیم و عقلانیت سیاسی به کار بگیریم که کشور دچار جنگ و تنش نشود. به هر حال معلوم است که جنگ باعث کشتار، تخریب و ایجاد ناآرامی در همه ابعاد جامعه می‌شود و بنابراین ما باید حداکثر توان فکری و عقلانیت سیاسی خودمان را به کار بگیریم تا از جنگ جلوگیری کنیم و تلاش‌ها در این راستا باید باشد. اینکه ما بخواهیم با تمام دنیا درگیر شویم و با کشورهای منطقه دچار تنش باشیم اصلا بر اساس موازین دینی هم نیست. لذا به هر حال دولت و مسئولین تلاش می‌کنند که با منطق در مذاکرات کشور را از این تحریم‌ها خارج کنند. چند سال اخیر و حوادث هم نشان داده که ما با این درگیری‌ها نمی‌توانیم رشد و توسعه‌ای در کشور داشته باشیم. به هر حال باید در کشور از جهات مختلف آرامش و ثباتی برقرار باشد تا ما بتوانیم به اهداف اقتصادی و رشد و توسعه برسیم. به هر حال به نظر می‌رسد که ما باید پشتیبان دیپلمات‌های خودمان در سطح بین‌المللی باشیم و از طریق گفت‌وگو و پیدا کردن راه‌حل‌های سیاسی جلوی جنگ را بگیریم به هر حال جنگ دوازده روزه ضربات و صدماتی به ما هم وارد کرد و ادامه این مسیر هم باز همین طور باعث ضربه‌ها و صدمات اقتصادی سیاسی هسته‌ای و سایر صدمات خواهد شد من تفکرم این است که باید از گفت‌وگوهایی که با اروپا انجام می‌شود حمایت کنیم و بتوانیم راه حل‌های دیپلماتیکی پیدا کنیم که کشور دوباره دچار جنگ نشود.

در شرایط فعلی، هرگونه صحبت و کلامی که باعث تفرقه بین دولت و ملت یا بین مسئولین شود به نظر من کمک به اهداف اسرائیل است. چون هدف صهیونیسم جهانی و اسرائیل همین اختلاف‌افکنی است

* امروز شاهدیم که با توجه به تحولات داخلی و بین المللی تندروها برخلاف انسجام و وفاق چهره‌هایی چون آقای روحانی، ظریف و حتی عراقچی را مورد هجمه‌ها و حملاتی قرار می‌دهند، فکر نمی‌کنید با اینگونه مواجهه تندروها باید برخورد قانونی صورت داد؟

حرف‌هایی که تندروها می‌زنند بیشتر گفته‌های شعاری است و پایه و اساس درستی ندارد. اینها نوعی عقده‌گشایی است و همان‌طور که عرض کردم اینها از طیفی هستند که از همان ابتدای انتخابات ریاست جمهوری به آقای پزشکیان گفتند که ما آمدیم که نگذاریم شما رئیس‌جمهور شوید، اما به‌رغم این حرف‌ها، اکثریت ملت به آقای پزشکیان رای دادند. لذا این تفکر افراطیون نه از روی عقلانیت سیاسی بلکه از روی هوا و هوس است. آدمی که سیاست خوانده باشد یا سیاست بلد باشد در دنیای امروز اینگونه حرف نمی‌زند. تندروها صرفا می‌خواهند قیافه انقلابی به خود بگیرند و به اصطلاح پز انقلابی‌گری بدهند ولی انقلابی‌گری این‌ها دور از عقلانیت و اخلاق است. تندروها گاهی حرف‌هایی می‌زنند که خلاف افکار عمومی است. بعضی‌هایشان می‌گویند که اصلا مردم اشتباه کردند به آقای پزشکیان رای دادند. در واقع این‌ها مخالفت با رای اکثریت و افکار عمومی را از خود بروز می‌دهند و این نشانه غرور این‌هاست این‌ها نشانه این است که تندروها خودشان و فهم خود را بالاتر از اکثریت می‌دانند و متاسفانه مشکلات اخلاقی دارند. به نظر من مشکلات نفسانی دارند، دچار عجب و غرورند و فهم خود را بالاتر از بقیه می‌دانند و الان این موضع‌گیری‌ها هم در واقع نشانه همین است که اینها می‌خواهند عقده‌های باطنی خود را مطرح کنند. لذا مخالفت‌هایی که با آقای ظریف می‌کنند، مخالفت‌هایی که با آقای روحانی می‌کنند یا مخالفت‌هایی که با رئیس‌جمهور و آقای عراقچی می‌کنند کاملا نشان دهنده این است که اینها از عقلانیت سیاسی برخوردار نیستند. جهان امروز سیاست خودش را می‌خواهد و باید ما ایران را در اشل جهانی امروز ببینیم. در شرایط خاصی که منطقه دارد و در شرایطی که جهان امروز بسر می‌برد باید طوری حرکت کنیم که بی‌خود برای کشور هزینه درست نکنیم و بتوانیم با تعامل و تبادل فکر و اندیشه کشور را در یک حالت آرامش به پیش ببریم و الا اگر بخواهیم دائما با کل جهان یا در منطقه با همسایه‌ها درگیر باشیم مسلم است که آنها نمی‌گذارند کشور ما در مسیر توسعه حرکت کند. این حرف‌هایی که جناح‌های تندرو علیه این شخصیت‌های دولتی ما می‌زنند چه بخواهند چه نخواهند و چه رسما چه غیر رسمی در جهت منافع اسرائیل است و در این مسیر حرکت می‌کنند. به این معنا می‌توانیم اینها رو نفوذی‌های بدون کارت و نفوذی‌های بدون شناسنامه بدانیم. به هر حال نفوذی کسی است که حرف‌هایی بزنند در جهت تضعیف جمهوری اسلامی و مسئولان جمهوری اسلامی است که مردم به آنها رای دادند و امورات کشور را به دست آنها سپردند. به نظر می‌رسد تندروها بخواهند یا نخواهند با شائبه نفوذ دست به گریبان هستند.

*اخیرا برخی از تندروها مطرح کردند که موفقیت دولت چین به خاطر رویکرد یکجانبه حاکمیتی چین بوده و مشکلات ایران به جهت انتخابی بودن مسئولان از سوی مردم بوده است؛ این رویکرد نقش مردم و جمهوریت در نظام را زیر سوال نمی‌برد؟

 این بحث از قدیم مطرح بود و برخی از علمای ما که من نام نمی‌برم به هر حال یک موضع‌گیری‌های خاصی در مقابل رای مردم و رای اکثریت داشتند و تعبیرشان این بود که رای مردم پشیزی ارزش ندارد. متاسفانه این تفکر هنوز در برخی پیروان آنها باقی مانده است و امثال جبهه پایداری و این‌ها همین تفکر را دارند که می‌گویند رای مردم هیچ نقشی در مشروعیت ندارد، در حالی که به نظر می‌رسد که سهمی از مشروعیت برگرفته از رای اکثریت است و اگر مردم نسبت به ایجاد نظام و حکومت رای اکثریت باشد آن حکومت و اقامه‌اش مشروعیت دارد و اگر اکثریت ملت به یک نظام سیاسی ولو ثبوتا و نفس‌الامر رای دهند و آن حکومت حقانیتی داشته باشد ولی رای مردم اهمیت خود را دارد. یعنی همان جمله‌ای که حضرت امام فرمودند میزان رای ملت است این میزان یعنی میزان در مشروعیت و اگر مردم یک شخصی را نخواهند یک نظامی را نخواهند و آن شخص یا نظام خودش را بر مردم تحمیل کند این مشروعیت ندارد. بنابراین حاکمی که بدون رای اکثریت مردم بخواهدخودش را بر مردم تحمیل کند روی مبانی فقهی مشروعیت ندارد. لذا آبشخور این تفکر این اندیشه است که رای مردم در مشروعیت هیچ تاثیری ندارد. به نظر من حضرت امام و مقام معظم رهبری که مردمسالاری دینی را مطرح کردند این اندیشه را محکوم کردند و گفتند این طور نیست که مشروعیت هیچ ربطی به رای مردم نداشته باشد بلکه رای مردم و اکثریت جزء مهم در مشروعیت حکومت است.

 

 

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار