| کد مطلب: ۱۱۸۲۴۷۰
لینک کوتاه کپی شد

امیر دبیری‌مهر در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

ایرانیان‌ خارج‌نشین برای بازگشت اطمینان می‌خواهند

آرمان ملی- سیاوش پورعلی: موضوع ایرانیان مقیم خارج از کشور یکی از چالش‌ها و در عین حال فرصت‌های مهم تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید.

ایرانیان‌ خارج‌نشین برای بازگشت اطمینان می‌خواهند

 جمعیتی نزدیک به هشت میلیون نفر از ایرانیان، معادل حدود 10 درصد کل جمعیت کشور، در نقاط مختلف جهان زندگی می‌کنند. این جمعیت مهاجر، برخلاف الگوی مهاجرت در بسیاری از کشورهای دیگر، عمدتا با ناامیدی، دلخوری یا در جست‌وجوی زندگی بهتر ایران خارج شده‌اند. با وجود این، آنان امروز به یکی از موفق‌ترین اقلیت‌های جوامع میزبان تبدیل شده‌اند؛ از نظر اقتصادی و علمی دستاوردهای قابل توجهی کسب کرده‌اند و در عرصه‌های فناوری، پزشکی، پژوهش و هنر کارنامه قابل قبولی دارند. توجه داشته باشید که از یکسو، مهاجرت ایرانیان سرمایه انسانی، فرهنگی و اقتصادی بزرگی را از کشور خارج کرده و بسیاری از آنان دیگر تمایلی به بازگشت ندارند. از سوی دیگر، ظرفیت عظیم علمی و اقتصادی آنان می‌تواند به‌عنوان فرصتی برای توسعه ملی مورد توجه قرار گیرد. همین دوگانگی سبب شده است که در دو دهه اخیر تقریباً همه دولت‌ها در ایران به نحوی به مسأله بازگشت ایرانیان خارج‌نشین بپردازند. در ابتدای هر دولت، طرح‌ها و برنامه‌هایی برای ایجاد پیوند دوباره با این جامعه مطرح شده است؛ اما در عمل، این برنامه‌ها اغلب با ناکامی همراه بوده و نتوانسته اعتماد و انگیزه لازم را برای بازگشت ایجاد کند. البته در برخی موارد مانند بازگشت خواننده «حبیب» اقداماتی صورت گرفت ولی موفق نبود. نگاه حاکمیت به مسأله مهاجران، در بسیاری موارد تک‌بعدی و ابزاری بوده است. گاه تاکید بیش از حد بر سرمایه‌های مالی ایرانیان خارج از کشور، موجب نارضایتی آنان شده، زیرا چنین رویکردی تلاش‌هایشان را صرفاً در قالب منابع اقتصادی تقلیل می‌دهد. در حالی که تجربه جهانی نشان می‌دهد بازگشت مهاجران و همکاری آنان با وطن، نیازمند بسترسازی همه‌جانبه در عرصه‌های حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. نبود امنیت اقتصادی پایدار، محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی و بی‌اعتمادی نسبت به وعده‌های مقامات، از جمله موانع اصلی بازگشت بوده است. روند تلاش‌ها برای بازگشت این گروه مهم جمعیتی تنها زمانی موفق خواهد بود که بر پایه تغییرات واقعی و اعتمادسازی عملی استوار شود، نه صرفاً بر شعارها و وعده‌های مقطعی که از سوی دولتی‌ها مطرح می‌شود. در این مورد با امیر دبیری‌مهر، استاد علوم سیاسی و رئیس گروه پژوهشی اندیشه ‌و قلم در مورد موانع بازگشت ایرانی‌های خارج‌نشین مصاحبه‌ای انجام داده‌ایم. او بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ مسئولیت «دبیری شورای ایرانیان خارج از کشور در سازمان صدا‌وسیما» را بر عهده داشت. علاوه بر این، پروژه‌ای ملی نیز برای شورای عالی انقلاب فرهنگی در همین موضوع انجام داده‌ است و مقالات و نوشته‌های متعددی در این حوزه دارد. این جامعه‌شناس سیاسی معتقد است اگر شرایط داخل برای بازگشت ایرانی‌ها آماده شود آنها پیش از مسئولان متوجه خواهند شد و به میهن باز خواهند گشت. در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید.

-    همواره مشاهده می‌کنیم که در دوره‌های مختلف مسئولان جمهوری اسلامی از ایرانیان خارج‌‌نشین می‌خواهند که به وطن باز گردند ولی موفق نمی‌شوند، حالا دولت چهاردهم چرا باز هم در تلاش برای هموار کردن این مسیر است؟

نخست اینکه موضوع ایرانیان خارج از کشور، موضوعی بسیار دقیق و تخصصی است و نیاز به گفت‌وگویی مفصل و حضوری دارد؛ آنچه اکنون عرض می‌کنم صرفاً بیان سرفصل‌هاست و طبیعتاً حق مطلب ادا نخواهد شد. در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران اتفاق مهمی افتاد که دولت ایران را تا حد زیادی نسبت به سیاست‌های گذشته خود دچار تردید کرد و آن اینکه جامعه ایرانی خارج از کشور به‌رغم مخالفت با بسیاری از سیاست‌های جمهوری اسلامی، به‌طور یکپارچه به نفع ایران و تمامیت ارضی و امنیت ملی و علیه تجاوز اسرائیل موضع‌گیری کرد و حتی بسیاری از ایرانیان با نفوذ در خارج از کشور تلاش کردند با لابی‌گری و تظاهرات بر تصمیمات دولت‌های خود به نفع ایران تاثیر بگذارند. همین اتفاقات باعث شد بعد از توقف جنگ بسیاری از مقامات ایرانی از جمله رئیس‌جمهور و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه به‌طور مشخص از جمعیت ایرانیان خارج از کشور تقدیر و قدردانی کردند و خواستار بازنگری در نحوه تعامل حکومت با آنها شدند. در همین راستا لایحه‌ای نیز از سوی دولت به مجلس ارایه شده تا حمایت‌ها از ایرانیان خارج از کشور وجه قانونی پیدا کند و این لایحه در حال حاضر در مجلس در دست بررسی و تصویب است که اقدام مثبتی ارزیابی می‌شود، اما مساله این است که ایرانیان خارج از کشور برای اعتماد کردن به وضع داخل و تحولات داخل ایران می‌نگرند نه به‌شعار و وعده‌های مسئولان؛ بررسی زندگی این جمعت خارج از کشور یک واقعیت تلخ و شیرین است.

دولت‌های مختلف با مسأله ایرانیان خارج از کشور به‌عنوان یک بسته جامع برخورد نکرده و صرفا بر ثروت ایرانیان خارج‌نشین تأکید شده، اما چنین نگاهی نه تنها مشوق نیست بلکه نوعی بی‌احترامی تلقی می‌شود

-    می‌توانیم برای ادامه این واقعیت‌های تلخ و شیرین را بررسی کنیم و آنها را به‌صورت اجمالی بررسی کنیم؟

واقعیت تلخ نخست آن است که حدود هشت میلیون ایرانی یعنی حدود ده درصد جمعیت کشور در خارج زندگی می‌کنند و برخلاف کشورهایی چون چین، هند، لبنان یا فلسطین، بسیاری از آنان با دلخوری، ناامیدی و بغض ایران را ترک کرده‌اند. تلخی دوم آن است که اکثریت این مهاجران دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارند. در حالی که در ادبیات مهاجرت در کشورهای دیگر، مهاجران معمولا بازمی‌گردند یا دست‌کم بخشی از سرمایه خود را به وطن منتقل می‌کنند، در مورد ایرانیان چنین امری وجود ندارد و اما تلخی سوم که نمی‌توان از آن گذشت این است که بخشی از این جامعه مهاجر، به‌دلیل تضاد با نظام سیاسی، حتی علیه منافع ملی اقدام می‌کنند یا حداقل در جهت منافع کشور کاری انجام نمی‌دهند. در این مورد واقعیت تلخ دیگری هم وجود دارد و آن اینکه حدود ۲۰ درصد از ایرانیان مقیم خارج یعنی نزدیک دو میلیون نفر به‌تدریج زبان فارسی را فراموش کرده و این امر موجب قطع پیوندهای هویتی و فرهنگی آنان با ایران خواهد شد و این شکاف رو به افزایش است. ضعف مدارس ایرانی خارج از کشور و نبود سازوکار دقیق آموزش زبان فارسی از دلایل اصلی این وضعیت است، اما در کنار این واقعیت‌های تلخ، واقعیت‌های شیرینی هم وجود دارد. ایرانیان خارج از کشور عموما جزو اقلیت‌های موفق و اثرگذار در جوامع میزبان هستند؛ از نظر مالی اغلب در طبقه متوسط به بالا قرار دارند، بسیاری از آنان در دانشگاه‌های معتبر تحصیل کرداند، به‌عنوان استاد، پژوهشگر و متخصص شناخته شده‌اند و در محیط‌های علمی و اقتصادی می‌درخشند. این‌ها جنبه‌های مثبت و امیدبخش ماجراست. با این حال، دولت‌های ایران هیچ‌گاه با مسأله ایرانیان خارج از کشور به‌عنوان یک بسته جامع برخورد نکرده‌ و در مقاطعی صرفا بر ثروت ایرانیان خارج‌نشین تأکید شده، اما چنین نگاهی از دید آنان نه تنها مشوق نیست بلکه بی‌احترامی تلقی می‌شود. نگاه صرفاً اقتصادی و ابزاری باید کنار گذاشته شود و رویکردی فراگیر اتخاذ گردد که جنبه‌های حقوقی، قضایی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را در برگیرد.

-    در این مورد بفرمایید که آیا خارج‌نشین‌ها همچنان امید به بازگشت دارند؟

نکته کلیدی اتفاقا همین‌جا است که ایرانیان خارج از کشور پیوندهای ذهنی خود با ایران را هیچ‌گاه قطع نمی‌کنند. بر اساس بررسی‌های نزدیکی که انجام می‌دهم آنان تحولات داخلی و خارجی ایران را به‌طور روزانه پیگیری می‌کنند، در شبکه‌های اجتماعی فارسی حضور دارند و همچنان تعلق خاطر فرهنگی و عاطفی به ایران دارند. این سرمایه بسیار ارزشمندی است. با این وجود، تصمیمات آنان برای بازگشت یا سرمایه‌گذاری در ایران نه بر اساس سخنان مقامات بلکه مبتنی بر واقعیت‌های ملموس داخل کشور اتخاذ می‌شود. به بیان دیگر، آنان با دقت می‌سنجند که آیا امنیت اقتصادی برقرار است، قوانین شفاف‌اند و فضای اجتماعی بازتر شده یا خیر. به همین دلیل، هرگاه اتفاقی واقعی و عملی رخ دهد، آنان نخستین کسانی هستند که پیام آن را دریافت می‌کنند. اگر مثلاً بازگشت یک هنرمند، کارآفرین یا دانشمند بدون مشکل صورت گیرد، سایرین نیز ترغیب می‌شوند. برعکس، اگر وعده‌ها فقط در حد سخن بماند، هیچ اطمینانی ایجاد نمی‌شود.

-    با توجه به حضور شما در دبیری شورای ایرانیان خارج از کشور آیا در سازمان صدا‌وسیما تلاشی برای بازگشت چهره‌های معروف را مشاهده کرده‌اید؟

بله تلاش‌های صورت گرفت و نمونه‌ای تاریخی در این زمینه وجود دارد. در اوایل دهه ۱۳۸۰ و اواخر دولت آقای خاتمی، پیشنهاد شد که برخی از خوانندگان ایرانی خارج از کشور که حواشی سیاسی چندانی نداشتند مانند آقای معین و سیاوش قمیشی برای اجرای کنسرت در جزیره کیش دعوت شوند. حتی بحث شد که فهرست آثار اجرایی آنان مشخص گردد تا جنبه ملی و فرهنگی داشته باشد. این طرح می‌توانست در بهبود نشاط ملی و همچنین ارسال پیام مثبت به جامعه مهاجر ایرانی بسیار موثر باشد. با این حال، برخی با تنگ‌نظری و کارشکنی مانع تحقق آن شدند. نتیجه این شد که جامعه ایرانی خارج از کشور، به‌جای مشاهده گشایش واقعی، باز هم شاهد محدودیت و ممانعت بود. آنچه ایرانیان خارج از کشور را برای بازگشت، سرمایه‌گذاری یا همکاری ترغیب می‌کند نه شعارها و دعوت‌های مقامات، بلکه مشاهده عینی گشایش‌ها و تغییرات واقعی در داخل کشور است و اینکه برای بازگشت از همه مهمتر به اطمینان نیاز دارند.

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار