فرصت بنبست شکنی
بیرحمیهای شکل گرفته در سه جنگ غزه، اوکراین و ایران و اسرائیل، باعث شده که دنیا به سمت هزینه کردن برای صلح گرایش پیدا کند. به عبارتی الان اجتماع رهبران غربی در واشینگتن هم با همین هدف صورت میگیرد که اساس بحث هم مبادله زمین با صلح است که ترامپ این پیشنهاد را به زلنسکی داده. از این رو معتقدم شاید در گام اول حتی این مسیر منجر به صلح نشود ولی نتیجهای که شکل خواهد گرفت، تضعیف گرایش به جنگ است. زلنسکی الان بر سر یک دوراهی قرار گرفته که چنانچه طرح ترامپ را رد کند، با یک شکاف جدی در پشت جبهه حامیان اوکراین مواجه میشود و در سمت دیگر هم پوتین است تا خواستههای حداکثری خود را تعدیل کند و با این کار، مانع از انزوای بیشتر روسیه شود و در عین حال مانع از این شود که ترامپ و کشورهای اروپایی بههم نزدیک شوند. اما ربط موضوع به ایران مهم است؛ چون ممکن است اتفاقی در جنگ اوکراین بیفتد که در طول پنج سال گذشته نسبت به آن نگرانی داشتم و آن، اولویت پیدا کردن بحران اوکراین نسبت به اختلافات ایران با آمریکا و غرب است.
در یکی از بزرگترین خطاها متاسفانه ایران احیای برجام را فدای جنگ اوکراین کرد و بسیاری از تبعاتی که در طول چهار سال گذشته کشور متحمل شد، از جمله تحریمهای کمرشکن و بهویژه جنگ، همه حاصل این اشتباه بزرگ بوده است و متاسفانه ناشی از عدم درک واقعیت و ماهیت تحولات بینالملل بود و در سمت دیگر ناشی از تیزهوشی پوتین و روسها و البته مفت سواری روسوفیلها. ایران میتوانست برجام را احیا کند و با این کار نقش قبلی خود در بازار انرژی دنیا را به دست بیاورد و بسیاری از چالشهای ایذایی منطقهای را حل کند، اما متاسفانه نه تنها از این فرصت استفاده نشد، بلکه نقش یک خاکریز را برای روسیه بازی کردیم. زمانی که جنگ علیه ایران شکل گرفت، مشخص شد که روسوفیلها چه لطمه سنگینی به کشور زدهاند. روسها حتی حاضر نشدند با ارائه کوچکترین دادههای اطلاعاتی به ایران کمک کنند. با همه اینها اتفاق بدتر این است که امکان رسیدن نوعی توافق بر سر اوکراین، تقویت شده و اگر این کار صورت بگیرد، عملا هم برای روسیه و هم برای آمریکا و غرب، اختلافات با ایران به موردی از مجموعه موارد اَبَراختلاف آمریکا و روسیه تبدیل شده و کشورمان مورد بیاعتنایی جدی قرار خواهد گرفت. تنها کاری که در شرایط کنونی میتوان انجام داد این است که مسئولان به سمت جایگاهی حرکت کنند که اختلافات ایران و آمریکا از موضوعات دیگر مستقل شده و به مسائل دیگر ربط نداشته باشد. از این رو بهتر است به سمت رفع اختلافات حرکت کنند. باید بنبستهای موجود در پروندههای سیاست خارجی را باز کنیم. بعد از جنگ 12 روزه دیده میشود که افراد بیشتری با صراحت و بدون پردهپوشی، تحلیلهای واقعگرایانه امثال بنده را ارائه میدهند. در طول سالیان اخیر به خاطر این تحلیلهای واقعگرایانه، تاوانهای زیادی دادیم و حال میبینیم افراد مختلف به این نتیجه میرسند که برخی از بنبستهایی که در خاورمیانه و در پرونده اختلافات با آمریکا و حتی در برخی اختلافات با اروپا دیده میشود، نوعی تابوهای لطمهزننده به منافع ملی بودهاند. این بنبستها باید شکسته شود. یکی از روزنهها در دبیرخانه شورای امنیت شکل گرفته و معتقدم آقای لاریجانی به همراه وزارت خارجه و دولت آقای پزشکیان اگر بتوانند در این زمینه، بنبستگشایی کنند و تابوها را کنار بزنند، امکان اینکه مانع از این شوند که پرونده ایران تحتالشعاع پروندههای داغ امروز دنیا قرار بگیرد، وجود دارد. لازمه کار، پرهیز از محافظهکاری ویرانگر گذشته و ارائه ابتکارات عملیاتی جدی است. ابتکاری همچون، طرح امنیت منطقهای و پیوستن به جریانهایی که جنگ را برای منطقه ویرانگر میدانند. چنین ابتکاراتی میتواند عملا شرایطی برای رفع اختلافات فراهم کند.
حشمتا... فلاحتپیشه
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس
ارسال نظر