اسماعیل کهرم در گفتوگو با «آرمان ملی»:
بحران انرژی هر روز جدیتر خواهد شد
آرمان ملی- احسان انصاری: ایران در یکی از بحرانیترین مقاطع آبی تاریخ خود قرار دارد. تغییر اقلیم، کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا و افت بیسابقه منابع آب تجدیدپذیر، تأمین آب شرب را در بسیاری از مناطق کشور از جمله تهران به مرحله هشدار رسانده است. منابع آب تجدیدپذیر کشور از حدود ۱۳۲ میلیارد مترمکعب در دهه ۱۳۷۰ به کمتر از ۹۰ میلیارد مترمکعب در سالهای اخیر کاهش یافته است. این کاهش بیش از ۳۰ درصدی در حالی رخ داده که روند مصرف آب در بخشهای مختلف کشور افزایش داشته و میانگین دمای کشور در پنج دهه گذشته بیش از یک و نیم درجه سانتیگراد افزایش یافته است. از سوی دیگر تازهترین آمار از وضعیت مخازن سدهای کشور تا تاریخ ۲۱ تیرماه حاکی از آن است که تنها ۴۶ درصد ظرفیت مخازن پر شده و ۱۸ سد مهم کشور کمتر از ۲۰ درصد حجم ذخیره دارند.

در بازه زمانی ابتدای مهرماه تا ۲۱ تیرماه میزان ورودی آب به مخازن سدها کمی بیش از ۲۲ میلیارد مترمکعب ثبت شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته با کاهش ۴۳ درصدی روبهرو شده است. در همین حال حجم آب موجود در مخازن به هم به حدود 24 میلیارد متر مکعب رسیده که در مقایسه با عدد 32 میلیارد متر مکعبی سال قبل حدود ۲۶ درصد کاهش را نشان میدهد. اوضاع تهران پایتخت کشور نیز نگران کننده است. کاهش ورودی آب به سدهای پنجگانه تهران و افزایش تقاضا در ماههای گرم سال وضعیت تأمین آب این کلانشهر را در وضعیت شکنندهای قرار داده است. اکنون تهران جزء ۵۲ شهری است که بر اساس ارزیابی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در وضعیت تنش آبی قرار دارد، یعنی وضعیتی که میتواند مستقیماً استمرار تأمین آب شرب را تهدید کند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ابعاد بحران آب و انرژی در کشور با دکتر اسماعیل کهرم فعال محیط زیست گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*چرا با وجود هشدارهای کارشناسان محیط زیست نسبت به کمآبی و بحران انرژی، امروز با تشدید این بحرانها مواجه شدهایم؟
10 سال پیش ما، یعنی جمعی از فعالان و علاقهمندان محیط زیست اعلام کردیم در 10 سال آینده، یعنی امسال آب تهران به وضعیت بغرنج خواهد رسید، با این وجود کسی به این هشدارها توجه نکرد و همچنان همان سیاستهای اشتباه گذشته دنبال شد. امروز هم به جای اینکه دنبال حل مسأله باشند، تنها کاری که میکنند تعطیلی است. ما شمع محیط زیست را از هر دوطرف سوزاندهایم. در سالهای گذشته ما آب را به شکلی مصرف کردیم که گویا فردایی در کار نیست و مدیریت محیط زیست هم در وضعیت محاسبه و دو دوتا چهارتا گرفتار شده است. این در حالی است که دولت و آقای پزشکیان آن را مطرح نمیکنند. در واقع دولت نتوانسته در مسیر منطقی و درست حرکت کند. نمونه بارز آن همین لایحه مرتبط با فضای مجازی بود که خود دولت آن را به مجلس ارائه داد، اما هنگامی که مشاهده کرد پایگاه اجتماعی دولت به خطر افتاده، آن را پس گرفت. پرسش این است که آیا مشاوران رئیسجمهور به وی نگفته بودند که مقطع کنونی زمان مناسب برای ارائه چنین لایحهای به مجلس نیست؟ این وضعیت درباره بحران آب نیز وجود دارد و به نظر میرسد به رئیسجمهور درباره بحران آب اطلاعات غلط میدهند. در حال حاضر نزدیک 5 درصد آب موجود در کشور به عنوان آب شرب به مصرب خانوادهها میرسد، 2 تا 3 درصد در بخش صنعت استفاده میشود و بالغ بر 92 درصد در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد.
در حال حاضر نزدیک 5 درصد آب موجود در کشور به عنوان آب شرب به مصرب خانوادهها میرسد، 2 تا 3 درصد در بخش صنعت استفاده میشود و بالغ بر 92 درصد در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد
*در شرایطی که میران مصرف آب در بخش کشاورزی 92 درصد است، چرا آب مصرفی مردم به عنوان صرفهجویی قطع میشود؟
این سوال مهم همه ماست که مدیران و مسئولان باید به آن پاسخ بدهند. ما در بخش کشاورزی، با وجود بحران فزاینده تامین آب، محصولاتی تولید میکنیم که نیاز به آب فراوان دارد. همین امروز هم این اتفاق رخ میدهد و در کشور هندوانه تولید میشود که نیاز به آب زیاد دارد و پس از آن به عنوان هندوانه صادراتی کیلویی 4000 تومان به عربستان و امارات صادر میکنیم. به عبارت دیگر ما در چنین معاملهای در حال ضرر دادن مداوم هستیم. عجیب است که با وجود چنین بحرانی در تهیه آب قابل مصرف، هنوز هم در مناطقی از کشور مزارع بزرگ هندوانه وجود دارد. من اگر در این مورد مسئولیت داشتم، در چنین شرایطی هندوانه، کلم، کاهو، خیار و... را وارد میکردم و اجازه نمیدادم در وضعیت تنش آبی، آب ارزشمند کشور صرف چنین محصولاتی شود. منطقی هم نیست که آب کشور صرف تولید محصولات کشاورزی شود و با قیمت اندک به نسبت ارزش آب به کشورهای دیگر صادر کنیم و خودمان با بحران آب مواجه باشیم. امروز نزدیک به90 درصد آب قابل بازیافت ما مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که این آمار در کشورهای توسعه یافته در حدود 40 درصد است. در واقع ما 50 درصد بیشتر از آب قابل بازیافت خود استفاده میکنیم که این آمار تأسف آوری است. در شرایط کنونی عربستان سعودی نزدیک به 8 میلیارد دلار صرف شیرین کردن آب از خلیج فارس میکند. این در حالی است که ما طولانیترین خط ساحلی را از خلیج فارس داریم و تنها 100 هزار لیتر آب در روز شیرین میکنیم و مشخص نیست به کجای ما میرسد؟ در گذشته ما از خوزستان به کشورهایی مانند عربستان و امارات متحده عربی آب صادر میکردیم اما امروز با اینکه ما بیشترین میزان ساحل را از خلیج فارس داریم، اما همه کشورهای عربی آب شرب خود را به وسیله آب شرینکن از خلیج فارس تأمین میکنند.
*یکی از راههایی که دولت برای کاهش و کنترل بحران انرژی در پیش گرفته تعطیلی است. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟ آیا با چنین راه حلهایی میتوان مشکل انرژی را در ایران حل کرد؟
واقعیت این است که بحران انرژی در ایران راه حل کوتاهمدت ندارد. شاید در میانمدت بتوان اقداماتی انجام داد که این بحران تا حدودی کاهش پیدا کند اما آنچه باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد راهکارهای بلندمدت است. یکی از راه حلهایی که در این زمینه وجود دارد واردات آب از کشورهای دیگر است. به عنوان مثال افغانستان به دلیل اینکه یک کشور کوهستانی است آب دارد که ما میتوانیم از این کشور آب بخریم. راهحل دوم این است که باید آبخیزداری داشته باشیم و به آن اهمیت بدهیم. ما باید اجازه بدهیم سفرههای آب زیرزمینی پر شود و آب باران را مصرف نکنیم و به زیر زمین هدایت کنیم تا این سفرهها پر شود. راه حل دیگر این است که میزان مصرف بخش کشاورزی را از بالای 90 درصد به حدود 30 درصد کاهش بدهیم که این کار با مدیریت و برنامهریزی امکانپذیر است اما اراده و جدیتی در این زمینه وجود ندارد. مدیران ما بیشتر شعار میدهند تا عمل و برنامهریزی. درست است که گفته میشود که جامعه ایران در حال پیشرفت است، و حتی برخی در این مورد اغراق میکنند، اما باید توجه داشت که مسیر ما در دهههای گذشته در موضوع آب منطقی و مبتنی بر تواناییهای کشور نبوده و به همین دلیل با مشکلات متعدد مواجه شدهایم و بلکه به نسبت برخی کشورها درجا زده یا عقب افتادهایم. در موضوع آب به نسبت برخی کشورهای همسایه که زمانی آرزو داشتند مانند ایران باشند، وضعیت خوبی نداریم و همه نیز این موضوع را درک میکنند. ما باید بتوانیم مانند کشورهای توسعه یافته برای آینده کشور برنامهریزی بلندمدت داشته باشیم. به نظر میرسد اکنون این توجه ایجاد شده که صرفا با شعار دادن نمیتوان پیشرفت کرد و مدیریت جامعه نیازمند تخصص و دانش است. اگر این نگاه در بین مدیران جامعه وجود نداشته باشد، اگر مدیران نتوانند بین شعارها و اقدامات نمایشی و واقعیتهای جامعه تناسب برقرار کنند بحرانهایی از این دست همچنان ادامه خواهد داشت. باید برای کشور برنامهریزی و برای اجرای این برنامهها از بهترین متخصصان و تحصیل کردگان جامعه استفاده کرد. امروز خود مدیران هم متوجه هستند که نمیتوان با شعار کاری انجام داد.
*آیا چنین ارادهای برای حل بحران انرژی و به خصوص بحران آب مشاهده میکنید؟
بحران انرژی و آب در ایران جدی است و روزبهروز نیز جدیتر خواهد شد. هرچه بیشتر این بحران طولانیتر شود و برای آن راه حل پیدا نشود، برخی به این فکر میافتند که صوت مسأله را پاک کنند، اما با پاک کردن صورت مساله چنین بحرانهایی مدام عمیقتر و جدیتر خواهد شد. نکته دیگری که وجود دارد این است که تکنولوژی صنعت برق ما همچنان آن چیزی است که از رژیم گذشته به ما رسیده و در طول این سالها ما نتوانستهایم تکنولوژی صنعت برق را روزآمد کنیم. در حال حاضر کشور از نظر سرمایهگذاری در این صنعت با مشکلاتی مواجه است. به عبارت دیگر دولت بیپول است و شکی در این نیست که بیپولی امالمفاسد است. در حالی که نفت را با سختی و دور زدن مسیرهای معمول به چین میفروشیم، پول آن به راحتی به کشور برنمیگردد. عدم سرمایهگذاری در صنعت برق موجب شده که نمیتوانیم به اندازه نیازی که داریم برق تولید کنیم. آنچه که مسئولان از آن به عنوان ناترازی نام میبرند و در بخشهای دیگر هم قابل مشاهده است، دلایل متعددی دارد که سوءمدیریت، ناکارآمدی و تصمیمات غیراصولی از جمله این دلایل است.
ارسال نظر