«آرمان ملی» تلاشهای رسایی برای مقابله با مذاکرات هستهای را بررسی میکند
ادامه هزینه تراشی تندروها برای دیپلماسی
آرمان ملی: آرمان فلسطین در نظام جمهوری اسلامی یکی از اصولیترین سیاستهایی است که بر پایه مقابله با ساختار ناعادلانه جهان و حمایت از مظلومان عالم، از آغاز شکلگیری انقلاب تاکنون، همواره دنبال شده است. حدود چهار دهه است که جمهوری اسلامی ایران بر دفاع از ملت فلسطین بهعنوان یک سیاست راهبردی تأکید داشته، اما این سیاست گاه از سوی تندروها در دو سوی سپهر سیاسی ایران مورد هجمه قرار گرفته است. برخی با شعاری در مخالفت با حمایت ایران از غزه و لبنان این سیاست را نشانه میگیرند و برخی دیگر، بهگونهای غیرمنطقی، هستی و منافع ملی کشور را به این سیاست گره میزنند.

هر دوی این رویکردهای افراطی، در عمل به اصل سیاست دفاع از ملت فلسطین در برابر رژیم اسرائیل آسیب وارد میکنند. در شرایط کنونی که نظام جمهوری اسلامی، بهرغم عهدشکنیهای مکرر آمریکا و اسرائیل، همچنان بر ضرورت تداوم مذاکرات هستهای برای احقاق حقوق ملت ایران پافشاری میکند، برخی نمایندگان تندرو در مجلس شورای اسلامی با طرحهایی افراطی میکوشند دست و پای تیم مذاکرهکننده را در حساسترین برهههای دیپلماتیک ببندند.
+ سنگاندازی تندروها
در دولت حسن روحانی، زمانی که مسیر بازگشت آمریکا به برجام هموار شده بود و مذاکرات در حال نتیجه دادن بود، ناگهان تندروها در مجلس با تصویب «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» مانع بزرگی در مسیر دیپلماسی ایجاد کردند. در آن مقطع، این قانون مجلس تیم مذاکرهکننده را ملزم میکرد که تنها در صورتی به مذاکرات ادامه دهد که تمام تحریمها یکباره لغو شود. این در حالی بود که روند مذاکرات بهصورت مرحلهای و تدریجی طراحی شده بود و این الزام مجلس عملاً فرآیند مذاکره را مختل کرد. اکنون، مشابه همان سناریو در حال تکرار است. افرادی نزدیک به همان جریان فکری تندرو، بار دیگر در تلاشاند تا مذاکرات هستهای و هرگونه توافق احتمالی با آمریکا یا اروپا را به مسائلی گره بزنند که اساساً در حوزه توان و مسئولیت دیپلماتهای ایرانی قرار ندارد.
+ رسایی و یک پیشنهاد!
حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در تذکری شفاهی در صحن علنی مجلس گفت: «طبق آئیننامه داخلی مجلس، اگر ۱۰ نماینده درخواست رسیدگی به موضوعی بر اساس ماده ۲۳۴ را دهند، هیات رئیسه باید بلافاصله آن را به کمیسیون ارجاع دهد و ظرف ۱۰ روز بررسی شود.» وی افزود: «در تاریخ ۲۷ اردیبهشت امسال یک موضوع را بر اساس ماده مذکور به کمیسیون امنیت ملی ارائه کردم، اما هنوز اقدامی انجام نشده است. با توجه به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه که با حمایت آمریکا و سه کشور اروپایی انجام میشود، طرحی دو فوریتی ارائه دادهام که بر اساس آن، هرگونه مذاکره با آمریکا و سه کشور اروپایی و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید مشروط به پایان محاصره غزه باشد.» رسایی در ادامه گفت: «با وجود پیگیریهای مکرر، این طرح در دستور کار قرار نمیگیرد. درخواست من این است که اجازه داده شود این طرح به صحن علنی بیاید تا نمایندگان درباره آن تصمیمگیری کنند.»
+واکنش مجلس به طرح رسایی
اما این طرح بلافاصله با واکنشهایی در درون مجلس نیز مواجه شد. حمیدرضا حاجیبابایی که ریاست جلسه را بر عهده داشت، در پاسخ به رسایی گفت: «قبول دارم که وقتی طرحی از سوی نمایندگان پیشنهاد میشود، باید بررسی و مطرح شود. اما گاهی طرحی ارائه میشود که ممکن است کل سیستم کشور را درگیر کند.» اکنون سؤال این است که آیا یک نماینده مجلس نباید ابتدا منافع ملی را در نظر بگیرد؟ آیا رسایی، که خود را یکی از مخالفان همیشگی مذاکره با آمریکا نشان داده، با ارائه چنین طرحی در پی جلوگیری از هرگونه گشایش در مذاکرات نیست؟
+ منافع ملی یا مانعتراشی؟
درحالیکه تیم دیپلماسی کشور با هدایت وزارت امور خارجه و هماهنگی نهادهای حاکمیتی، بهدنبال ایجاد روزنههایی برای تنشزدایی و احقاق حقوق هستهای ایران است، طرحهایی از این دست نهتنها کمکی به حل بحران نمیکنند بلکه عملاً تبدیل به ابزار فشار بر سیاست خارجی میشوند. مهمتر آنکه، گره زدن مذاکرات هستهای ایران با پرونده غزه، در شرایطی صورت میگیرد که خود کشورهای عربی و حتی طرفهای منطقهای در حال مذاکره مستقیم و غیرمستقیم برای حل این بحران هستند و هنوز به نتیجه مشخصی نرسیدهاند. در چنین وضعیتی، مشروط کردن حقوق ملت ایران به تحولات فلسطین، نه عقلانی است و نه در راستای منافع ملی. از سوی دیگر، بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند هدف طراحان چنین پیشنهادهایی نه کمک به مردم فلسطین، بلکه تلاش برای بنبستسازی در مسیر دیپلماسی است.
ارسال نظر