گزارش «آرمان ملی» از وضعیت این روزهای مردم تهران
بار روانی قطع برق و افت فشار آب بر مردم
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: دو هفتهای میشود که فشار آب خانهشان کم شده است. دخترک چهارساله را برای استحمام مجبورند به خانه مادربزرگش بیاورند. مادربزرگ تماس میگیرد که زودتر برسید! برق قرار است ساعت پنج عصر قطع شود! حالا پدر، دخترک چهارسالهاش را بدو بدو بعد از کار به خانه مادربزرگ آورده است. دخترک میگوید: چرا آب و برق میره؟ چی شده؟ هنوز زمان زیادی از تجربه جنگ دوازده روزه نگذشته است و کودکان هنوز از چهره نگران والدین خود خلاص نشدهاند. اما تجربه جنگ برای این دخترک چهارساله، چیزی بیشتر از نگرانیهای والدینش بود، زیرا پسرخاله 25 سالهاش که سرباز بود را از دست داد. حالا در بازیهایش مدام میگوید که پسرخالهام رفت پیش خدا و دیگه نمیاد.

دخترک بدوبدو به همراه پدرش به حمام میروند. دخترک قصد بازی دارد، اما پدرش مدام یادآوری میکند که زود باش، الان برق قطع میشه. حالا قطعشدنهای آب و برق تهران هم به یکی از بازیهای کسالتآور کودکانی تبدیل شده است که باید در آرامش و سکوت، مشغول عروسک بازی باشند، نه اینکه نگران قطعشدن آب و برق باشند. دخترک از حمام بیرون نیامده، برق میرود. دیگر عادت کرده است. خاموش کردن چراغها، آن هم وقتی برق هست، به یکی از سرگرمیهایش تبدیل شده است و به والدینش میگوید: باز برق رو قطع کردن! حالا با این گرمای هوا، حتی نمیتواند عصرها به پارک برود. در خانه هم به دلیل اینکه آب منزلشان بسیار کم است و همسایهها دیر یادشان افتاد که بهتر است پمپ بگذارند، و هرچه در بازار میگردند، پمپ آب نیست، همچنان مجبورند با بیآبی بسازند. پدر میگوید: فشار شیرآب آنقدر کم است که حتی نمیشود دستت را درست بشویی. همسایهها هم به دلیل هزینه بالای پمپ آب، راضی نمیشدند و در نهایت حالا که فشار آب بسیار کم شده است، درحالی به نصب پمپ رضایت دادند، که دیگر پمپ آب پیدا نمیشود. الان دوهفته است دنبالش هستیم و فروشندهها میگویند که پمپ نیست.
کمبود پمپ آب
این درحالی است که یکی از فروشندههای پمپ آب به «آرمان ملی» میگوید که پمپ افزایش قیمت داشته است و از طرفی هم به دلیل تقاضای بالای آن، بهخصوص قبل از چهارشنبه گذشته که تعطیل شد و اخبار پیرامون کمبود آب بیشتر از همیشه و جدیتر مطرح شد، بسیار کم شده است و هرچه تقاضا میدهیم، فروشندهها اگر داشته باشند هم نمیفروشند و ترجیح میدهند با قیمت بسیار بالاتر بفروشند. فعلا که پمپ نداریم و تقاضا هم به یکباره زیادتر شده است.
اما مساله این است که زمانی که آب کم باشد، حتی اگر پمپ هم باشد، باز فشار بسیار کم است. یکی از ساختمانهای چهارواحدی در منطقه شرق تهران، که به دلیل افت بسیار زیاد فشار آب، بهخصوص در طبقات بالاتر، دو ماهی میشود که با هزینهای برابر هرواحد 15میلیون تومان، پمپ آب را خریداری و نصب کردند، به «آرمان ملی» گفتند که در روزهای اول نصب پمپ، فشار آب بسیار زیاد شد و واحد آخر که با افت شدید فشار آب روبهرو بود و حتی نمیتوانستند استحمام کنند، مشکلشان حل شده بود، اما الان تقریبا دوهفته است که دوباره فشار آب کاهش پیدا کرده است و بهخصوص وقتی برق قطع میشود، که در این منطقه، یک روز در میان و هربار دو ساعت میرود، با افت بسیار زیاد فشار آب روبهرو هستند.
بار روانی قطع شدنها
بار روانی این قطع شدنهای آب و برق، برای شهروندان تهرانی که هنوز بعد از جنگ دوازده روزه، به وضعیت عادی بازنگشتهاند، بسیار بیشتر از دوساعت قطع آب و برق است. اینکه حداقل نیازهای یک انسان برای زندگی کردن، آن هم در این هوای گرم و طاقت فرسا، که برای یک خریدکردن ساده، تازه اگر شاغل نباشی و در خانه زیر باد کولر باشی، باید برنامهریزی کنی تا کی بیرون بروی تا کمتر از آفتاب و غبار آسیب ببینی. این وضعیت زیست بسیاری از همشهریان را با حالتی دشوار روبهرو کرده است. این میان اما آنها که شاغل نیستند وضعیت بهتری دارند. حداقل در خانه خود نشستهاند، هرچند برخی از افرادی که تنها در خانه هستند و دچار اضطراب مزمن، قطع آب و برق هم به دلنگرانی و دغدغه این روزهایشان تبدیل شده است، که نکند هوا تاریک باشد و برق قطع شود و کسی در خانه نباشد.
قطع آب برخی بوستانها
کودک با مادرش به سمت شیر آب آشامیدنی پارک میرود، تا بطری آبش را پر کند، اما هرچه شیر آب را میچرخاند، خبری از آب نیست. وضعیت دیگر شیرهای آب آشامیدنی این پارک بزرگ هم به همین صورت است. باغبانهای پارک میگویند که نمیدانند داستان چیست و چرا آب قطع است و مسئول فضای سبز پارک هم میگوید که بررسی خواهد کرد! مادر و کودک هم به سمت شیرهای دیگر میروند و در نهایت از یکی از شیرها کمی آب میآید، که در کنار آن هم مردم صف کشیدهاند، تا در این گرما، جرعهای آب بنوشند. آن هم آبی که ذرهذره میآید. مردم در گرمای ساعت 9صبح، ناراحت از اینکه نمیتوانند حتی گلوییتر کنند. برخی که در پارک مشغول ورزش بودند، میگویند به گمان اینکه مثل هرروز اینجا آب برای نوشیدن هست، با خودمان آب آشامیدنی نیاوردیم و حالا در این گرما، مجبوریم زودتر برویم خانه! در نهایت کودک هم به مادرش میگوید که برویم به خانه! از خیر آب و پارک، با هم میگذرند! مادرش هم مستاصل بطری خالی را در کوله فرزند میگذارد و به سمت در خروجی پارک میروند.
حالا در این گرما، والدین هم مجبورند کودکان خود را در خانه نگهدارند و با بیحوصلگی و خستگی فرزندانی روبهرو شوند، که ماههای اخیر را در شرایط عادی سپری نکردهاند. کودکانی که دوازده روز جنگ را از لابهلای نگاه نگران والدین خود، تحلیل کردند. حالا در گرمای حدود چهل درجه، در خانههایی که آب و برق درست و حسابی ندارد میگذرانند، حالا دیگر آینده بماند برای بعد. این روزها ما بیشتر از همیشه در لحظه زندگی میکنیم.
وسط گزارشم برق میرود!
مشغول نوشتن همین گزارش هستم که برق میرود و مجبورم دوساعت تمام صبرکنم تا برق بیاید و ادامه گزارشم را بنویسم. این در شرایطی است که به محض اتمام کار، ساعت قطع برق خانه هم میرسد و بعد از اینکه خسته از سرکار به خانه میروم هم، باید برای نوشیدن یک لیوان آب خنک، به دلیل قطع برق، دوساعت تمام صبرکنم. و به این سان روزهای ما در گذر است، در شهری که نه آب درست و حسابی دارد و نه برق، هوا هم که غبارآلود است و گرما هم بیداد میکند. مرداد را به این سان به پیش میبریم، به امید روزهایی که وضعیت زندگی در شهر تهران، بهتر از قبل شود.
تبعات قطع آب و برق این روزها در تهران و دیگر شهرها، یکی دوتا نیست. چه شاغل باشید و چه در خانه، حتما اثری بر زندگی و کسب و کارتان به وجود آمده است. این میان اما برخی بیش از دیگران آسیب میبینند، مانند کارگرانی که در دمای بالای چهل درجه مشغول به کار هستند و افراد کم توانی که در خانه گرفتار میشوند و کسی را هم ندارند که به دادشان برسد و یا کارهای روزمرهشان را انجام دهد. اما اگر این قطع شدنها به صورت مکرر ادامه داشته باشد، قطعا شهروندان ناراضی خواهند بود.
ارسال نظر