محسن جلیلوند در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
تعادل دیپلماسی ایران با تکیه بر مذاکره
آرمان ملی- احسان انصاری: مهمترین هدف سفر نتانیاهو به واشنگتن و دیدار با ترامپ چه بوده است؟ ایران چه جایگاهی در این سفر داشته و در نهایت آمریکا چه تصمیمی درباره وضعیت خواهد گرفت؟ ایران در مقابل آمریکا و اسرائیل چه برنامههایی دارد و چگونه میتواند موازنه را به سود خود تغییر دهد؟ آیا کشورهای اروپایی به دنبال فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران هستند؟

در صورتی که مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شود ایران در چه وضعیت قرار خواهد گرفت؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر محسن جلیلوند استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. جلیلوند در این زمینه معتقد است: «آمریکا و اسرائیل به دنبال این هستند که ایران را در یک وضعیت بیتعادلی استراتژیک نگه دارد که ما در زبان عامیانه به آن خوف و رجا میگوییم. در واقع هدف این است که کار برنامهریزی را برای ایران سخت کنند و ایران همواره در حالت آمادهباش قرار داشته باشد. این در حالی است که در وضعیت آمادهباش جنگی هزینههای اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور چندین برابر میشود. آمریکا و اسرائیل به دنبال این هستند که در این پروسه منابع ایران افت کند و وضعیت اقتصادی ایران ضعیفتر شود. در چنین شرایطی میزان تابآوری ایران از بسیاری جهات حائز اهمیت است. شاید ایران بتواند در کوتاهمدت تابآوری خود را حفظ کند اما با توجه به شرایط موجود من فکر میکنم تابآوری ایران در میانمدت و بلندمدت بسیار دشوار خواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*سفر نتانیاهو به واشنگتن و دیدار با ترامپ با چه هدفی صورت گرفت؟
سفر نتانیاهو به واشنگتن با هدف تعیین تکلیف برای وضعیت خاورمیانه صورت گرفته است. نتانیاهو روز 8 اکتبر 2024 یعنی یک روز پس از حمله حماس عنوان کرد که به دنبال تشکیل خاورمیانه جدید هستیم و پس از آن بود که طراحیها و برنامهریزیهای لازم را در این زمینه انجام دادند. این دیدار نیز در راستای همین رویکرد است که پروتکل اجرایی این طرح را به نتیجه برساند. ترامپ و نتانیاهو پس از این دیدار مسائل مختلفی را مطرح کردند که البته زیاد نمیتوان به این سخنان اعتماد کرد. این وضعیت به خصوص درباره ترامپ وجود دارد که هر لحظه سخنان خود را تغییر میدهد و مواضع جدیدی اتخاذ میکند. این سفر به نوعی برای برنامهریزیهای آینده با محوریت خاورمیانه صورت گرفته اما هنوز درباره جزئیات دقیق آن و برنامههایی قرار است در دستور کار آمریکا و اسرائیل قرار بگیرد اخباری مخابره نشده است.
*آیا در این برنامهریزیها موضوع جنگ با ایران نیز مطرح است؟
جنگ با ایران بخشی از این برنامهها است، اما فکر نمیکنم در کوتاهمدت علیه ایران جنگی صورت بگیرد. به هر حال یک بار این اتفاق رخ داده و قرار نیست دوباره به این زودی رخ بدهد. در شرایط کنونی آمریکا و اسرائیل به دنبال این هستند که ایران را در یک وضعیت بیتعادلی استراتژیک نگه دارد که ما در زبان عامیانه به آن خوف و رجا میگوییم. در واقع هدف این است که کار برنامهریزی را برای ایران سخت کنند و ایران همواره در حالت آمادهباش قرار داشته باشد. این در حالی است که در وضعیت آمادهباش جنگی هزینههای اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور چندین برابر میشود. آمریکا و اسرائیل به دنبال این هستند که در این پروسه منابع ایران افت کند و وضعیت اقتصادی ایران ضعیفتر شود. در چنین شرایطی میزان تابآوری ایران از بسیاری جهات حائز اهمیت است. شاید ایران بتواند در کوتاهمدت تابآوری خود را حفظ کند، اما با توجه به شرایط موجود من فکر میکنم تابآوری ایران در میانمدت و بلندمدت بسیار دشوار خواهد بود.
*بیتعادلی استراتژیکی که آمریکا و اسرائیل به دنبال آن هستند ممکن است تا چه مدت ادامه پیدا کند؟
زمان آن را نمیتوان به صورت دقیق مشخص کرد. ما تا قبل از وقوع جنگ 12 روزه با چالشهای مهمی در کشور مواجه بودیم که ناترازی انرژی، قیمت بنزین، بحران آب، بحران محطی زیستی و... از جمله این چالشها بود. در شرایط کنونی دولت نمیتواند برای این مسائل برنامهریزی داشته باشد. به عنوان مثال اگر دولت در گذشته به دنبال افزایش قیمت بنزین بود در شرایط کنونی نمیتواند چنین تصمیمی بگیرد. دلیل آن نیز این است که فشارهای اقتصادی روی مردم زیادتر شده است. پس از جنگ نیز ما از ذخائر استراتژیک خود مصرف میکنیم که ظرفیت این ذخائر این حد و اندازهای دارد. ویتکاف به تازگی عنوان کرده که ایران پذیرفته که مذاکرات ادامه پیدا کند، اگر حرف ویتکاف مبنی بر ادامه مذاکره صحیح باشد به معنای این است که آمریکا دنبال حفظ بیتعادلی استراتژیک ایران است و در مقابل ایران نیز دنبال آن است که با مذاکره از این بیتعادلی خارج شود. خروج ایران از بیتعادلی استراتژیک نیز تنها با مذاکره صورت میگیرد و اگر قرار باشد دوباره جنگی علیه ایران آغاز شود این بیتعادلی تشدید خواهد شد. اتفاق دیگری که در حال رخ دادن است احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران است. این اتفاقات را که کنار هم قرار بدهیم به این نتیجه میرسیم که اوضاع زیاد در آینده جالب نخواهد بود.
آمریکا و اسرائیل به دنبال این هستند که ایران را در یک وضعیت بیتعادلی استراتژیک نگه دارد که ما در زبان عامیانه به آن خوف و رجا میگوییم. در واقع هدف این است که کار برنامهریزی را برای ایران سخت کنند
*ترامپ از ابتدا عنوان کرد که تنها به دنبال اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران است و به همین دلیل مذاکرات آغاز شد. این در حالی است که در شرایط کنونی مدعی است که همه برنامه هستهای ایران نابود شده است. در چنین شرایطی ایران و آمریکا قرار است درباره چه موضوعی با هم مذاکره کنند؟
در شرایط کنونی سوال مهم همین است که اگر قرار است مذاکرهای بین ایران و آمریکا صورت بگیرد این مذاکره درباره چه موضوعی است؟ واقعیت این است که ترامپ دنبال این است که جمهوری اسلامی بدون قید و شرط تسلیم شود. وضعیتی که جمهوری اسلامی به هیچ عنوان آن را نخواهد پذیرفت. ترامپ به تازگی عنوان کرد که ایران دیگر نباید مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل بگوید. سوال این است که اگر جمهوری اسلامی این شعارها را ندهد پس باید چکار کند؟ به نظر میرسد که ترامپ دنبال این است که هویت جمهوری اسلامی را تهی کند. به نظر میرسد که ترامپ و نتانیاهو به فراتر از برنامه هستهای ایران میاندیشند. شاید در این زمینه یکی از درخواستهای ترامپ تضمین امنیت اسرائیل از سوی ایران باشد. واقعیت این است که آمریکا دنبال تبدیل و اسرائیل به دنبال تغییر است. با این وجود امکان دارد در آینده یک حد وسطی بین این دو شرایط وجود داشته باشد که مورد رضایت طرفین قرار بگیرد. البته این آرزوهای ترامپ و نتانیاهو است و در واقع این مردم ایران هستند که باید تعیین کنند در آینده به چه صورت قرار است زندگی کنند.
*کشورهای اروپایی و به صورت خاص وزیرخارجه فرانسه ایران را به فعال کردن مکانیسم ماشه تهدید کردهاند. چقدر این تهدید را جدی میدانید؟
من این تهدید را خیلی جدی میدانم. مکانیسم ماشه مدتهاست که به اهرم فشار اروپاییها علیه ایران تبدیل شده است. با توجه به این نکته که چین و روسیه نیز در جنگ12 روزه از ایران حمایت جدی نکردند. به همین دلیل نیز هر لحظه احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی وجود خواهد داشت. هدف آمریکا و کشورهای اروپایی این است که کشور را به روزمرگی بکشانند که مسئولان ایران نتوانند به دنبال اجرای برنامههای بلندمدت و توسعه باشند و تنها هر روز به فکر همان روز باشند. در کنار این آمریکا به دنبال این است که تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کند که در چنین شرایطی ایران با فشارهای مضاعفی در آینده مواجه خواهد شد. کشورهای غربی انتظار دارند پس از این اقدامات مردم ایران واکنش اجتماعی نشان بدهند و در داخل فروپاشی صورت بگیرد. این در حالی است که مردم ایران دست به چنین کاری نخواهند زد. شاید تصور میکنند فشارهای اقتصادی و اجتماعی به اندازهای زیاد خواهد شد که جمهوری اسلامی از برخی از سیاستهای خود به خصوص در زمینه سیاست خارجی عدول کند. واقعیت این است که در ابتدا آمریکا به دنبال این بود که با مذاکره مسأله با ایران را حل کند. با این وجود در حین مذاکرات این احساس در بین آمریکاییها ایجاد شد که ایران و مواضعی که اتخاذ میکند سرسختتر از آن است که آنها گمان میکردند. در واقع سرسختی ایران در مذاکرات باعث شد که آمریکا و اسرائیل در نهایت به سمت جنگ با ایران حرکت کنند. آمریکا پس از مدتی که با ایران مذاکره کرد به این نتیجه رسید که ایران با سرسختی که از خود نشان میدهد به دنبال از بین بردن زمان است تا کار به جایی برسد که دیگر فعال کردن مکانیسم ماشه نیز اثری نداشته باشد و اتفاقات به سود ایران رقم بخورد.
ارسال نظر