| کد مطلب: ۱۱۷۳۴۵۲
لینک کوتاه کپی شد

مرتضی افقه در گفت‌وگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:

نسخه نجات اقتصادی در روزهای جنگ

آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: توجه به شاخص‌های اقتصادی در جنگ‌ها، اگر کمتر از پارامترهای اقتصادی نباشد، کمتر نخواهد بود. این امر به ویژه در جنگ با رژیم غاصب با توجه به تحریم‌های چندین ساله اقتصادی ایران و ضرورت تامین کالاهای اساسی ومعیشت مردم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نسخه نجات اقتصادی در روزهای جنگ

 تعریف اولویت‌های اقتصادی در جنگ با اسرائیل و هم‌پیمانانش با وجود اینکه در حالت آتش بس قرار دارد به گفته کارشناسان از جمله رموز موفقیت و گذر از بحران تلقی می‌شود. در این راستا با مرتضی افقه تحلیلگر برتر اقتصادی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ذیل مشاهده می‌فرمایید.

•    با در نظر گرفتن وضعیت فعلی جامعه و اینکه از شرایط جنگی عبور کرده‌ایم، به نظر شما اولویت نخست دولت در ابعاد اقتصادی چیست و این امر تا حد می‌تواند بر ثبات اقتصادی- سیاسی و... کشور تاثیرگذار باشد؟  

-    پیش از آنکه تنش‌ها میان ایران و اسرائیل به فاز نظامی برسد، دو کشور وارد مرحله‌ای شدید از جنگ اقتصادی و امنیتی شده بودند؛ جنگی که هرچند بی‌صدا، اما تأثیرات عمیقی بر ساختارهای داخلی ایران به‌ویژه در حوزه‌ اقتصاد گذاشته است. این در حالی است که، سال‌ها پیش از درگیری‌های اخیر، ایران می‌توانست با بهره‌گیری بهتر از ظرفیت‌های مدیریتی و منابع در اختیار، در حوزه سرمایه‌گذاری و تولید عملکرد بهتری داشته باشد. اکنون که تجربه جنگی ترکیبی و مرموز را از سر گذرانده‌ایم، تمرکز اصلی دولت باید بر احیای تولید، هدایت سرمایه‌ها و ایجاد سامان درونی باشد تا بتوان گام‌های اولیه در مقابل اسرائیل را از جایگاه قدرت اقتصادی برداشت. در حقیقت پیش از آغاز درگیری‌های نظامی و امنیتی آشکار میان ایران و اسرائیل، نشانه‌هایی از یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی میان ایران و کشورهای حامی اسرائیل دیده می‌شد. این جنگ، اگرچه بی‌صدا و بی‌دود و آتش بود، اما فشارهای ناشی از آن در قالب تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی بر دوش اقتصاد ایران سنگینی می‌کرد. به باور همگان، در سال‌های گذشته ایران می‌توانست با مدیریت هوشمندانه‌تر منابع و سرمایه‌های در اختیار، زمینه را برای مقابله مؤثرتر با این فشارها فراهم کند؛ اما فرصت‌های زیادی از دست رفت. قطعاً در شرایط کنونی اولویت نخست دولت باید بازسازی و تقویت زنجیره تولید ملی، توزیع عادلانه کالاهای اساسی و ایجاد احساس امنیت اقتصادی در میان مردم باشد. این اقدامات نه‌تنها به تثبیت اوضاع داخلی کمک خواهد کرد، بلکه امکان مقابله هدفمند با تهدیدات خارجی را نیز افزایش می‌دهد. در این راستا مهم است که برنامه‌ریزی مجدد و دقیق برای جهت‌دهی به سرمایه‌ها، مدیریت منابع و ساماندهی بازار داخلی باید به‌صورت فوری، جدی و ساختاری در دستور کار دولت قرار گیرد. زیرا در جنگ‌های ترکیبی امروز، پیروزی صرفاً با ابزار نظامی ممکن نیست؛ قدرت اقتصادی، ستون فقرات ایستادگی ملی خواهد بود.

•    با توجه به اظهارات شما، اهمیت رفع موانع تولید و حمایت فوری از تولیدکنندگان داخلی چقدر می‌تواند در تثبت وضعیت اقتصادی، سیاسی، امنیتی و... ایران موثر باشد؟

•    

-    پیش از آنکه درگیری‌های امنیتی و نظامی میان ایران و اسرائیل به‌صورت علنی در سطح رسانه‌ها نمایان شود، نشانه‌هایی از یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی برای ایران قابل ردیابی بود. جنگی پنهان اما فرساینده که از یکسو با فشار تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی همراه بود و از سوی دیگر ساختار داخلی اقتصاد ایران را با چالش‌های مدیریتی و ساختاری روبه‌رو ساخت. در سال‌های گذشته، ایران فرصت‌هایی برای بازآرایی اقتصاد خود و استفاده بهتر از منابع در اختیار داشت که بخشی از آنها به‌واسطه تصمیمات ناکارآمد از دست رفت. در حال حاضر، با گسترش ابعاد این تقابل به حوزه‌های امنیتی و اطلاعاتی، اقتصاد همچنان در مرکز میدان قرار دارد. از این رو دولت باید در این مرحله تمرکز خود را معطوف به تثبیت زیرساخت‌های تولید، هدایت سرمایه‌ها به سمت بخش‌های مولد، و حمایت ویژه از تأمین کالاهای اساسی کند. ایجاد احساس امنیت اقتصادی در میان مردم، پیش‌شرطی برای حفظ انسجام داخلی در شرایط ناپایدار منطقه‌ای است. در چنین شرایطی، زمان صدور بخشنامه‌ها و تصویب قوانین جدید گذشته است. حالا لحظه‌ اقدام فوری و عملگرایانه است. دولت باید با شناسایی دقیق و سریع موانع تولید، فرآیندهای تولید و توزیع را تسهیل کند و حمایت عملی از تولیدکنندگان داخلی را در دستور کار قرار دهد. خودکفایی در تأمین نیازهای داخلی، به‌ویژه در حوزه کالاهای اساسی، تنها زمانی ممکن است که دولت نقش فعالی در حذف بروکراسی‌های زائد و هدایت هوشمندانه سرمایه ایفا کند.

•    در شرایط فعلی دولت با چه ابزارهایی می‌تواند به ثبات و متعادل شدن وضعیت معیشتی مردم به عنوان یک شاخص برتر بیندیشد و برنامه‌ریزی مناسب داشته باشد؟

•    

-     می‌دانیم که جنگی بی‌صدا، اما عمیق طی سال‌ها در قالب تحریم‌های اقتصادی، فشارهای مالی و اختلال در مبادلات تجاری به ایران تحمیل شد. اما واقعیت این است که آنچه اقتصاد ایران را در برابر این فشارها آسیب‌پذیر کرده، تنها تحریم‌ها نبوده، بلکه بخشی از موانع تولید و توزیع، ناشی از ساختارهای ناکارآمد و تصمیم‌گیری‌های معیوب داخلی بوده است. ایران می‌توانست در سال‌های گذشته با بهره‌گیری بهتر از ظرفیت‌های اقتصادی، برنامه‌ریزی دقیق‌تر و هدایت بهینه‌ی سرمایه‌ها، جایگاه خود را در تقابل‌های منطقه‌ای تثبیت کند. اکنون ضرورت دارد دولت با رویکردی سریع، واقع‌بینانه و عملیاتی، به بازتعریف اولویت‌های اقتصادی بپردازد. در این راستا باید اقدامات فوری دولت با تمرکز بر تولید ملی قرار گیرد. باید تولیدکنندگان داخلی مورد حمایت فوری و واقعی قرار گیرند و مسیر تولید از موانع بروکراتیک و ساختاری پاکسازی شود. همچنین برای حفظ امنیت روانی و اقتصادی جامعه، توزیع کالاهای ضروری باید به شکلی دقیق و عادلانه مدیریت شود. تجربه‌های تاریخی مثل جیره‌بندی و کوپنی‌سازی، ابزارهایی هستند که در صورت لزوم می‌توان از آنها بهره گرفت. از طرف دیگر، بسیاری از چالش‌های موجود در تولید و تجارت، ناشی از سوء‌مدیریت داخلی است، نه فقط تحریم خارجی. این موانع باید با قاطعیت و نگاه بحران‌محور برطرف شوند، گویی با آنها نیز در حال جنگ هستیم. علاوه بر این نباید از نظر دور داشت که؛ اقتصاد امروز نه‌تنها ابزار بقا، بلکه سنگر مقاومت است. ایران برای پیروزی در هر میدان امنیتی یا نظامی، ابتدا باید در جبهه اقتصادی به ثبات و ابتکار عمل برسد. این امر مستلزم بازسازی فوری نظام تصمیم‌گیری، بهره‌گیری از تجربه‌های داخلی و تاریخی، و حمایت واقعی از فعالان اقتصادی کشور است.

 

•    متعادل‌سازی فضای روانی کشور به خصوص در بازار، یکی از رویکردهایی است که همواره در فضای ناآرام بر آن تاکید می‌شود. دولت در این راستا چه اقداماتی را باید انجام دهد؟

•    

-    دولت باید نقشش را در کنترل فضای روانی بازار ایفا کند؛ رسانه‌ها باید با دولت همراهی کنند تا از التهاب و خریدهای هیجانی جلوگیری شود و در عین حال، دولت باید اصلاح رویه‌های خود در تولید و توزیع را هم انجام دهد. از این رو پیش از آنکه تنش‌های امنیتی و نظامی میان ایران و اسرائیل در سطح علنی نمایان شود، نشانه‌های جدی از یک جنگ ترکیبی با محوریت اقتصاد در جریان بود. این جنگ که سال‌ها در قالب تحریم‌ها و فشارهای مالی علیه ایران اعمال شده، امروز در لایه‌های عمیق‌تری از زندگی مردم و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی خود را نشان می‌دهد. اما چالش اقتصاد ایران صرفاً محصول تحریم‌های خارجی نیست. بخشی از ناکارآمدی‌ها و موانع، از درون سیستم اقتصادی نشأت می‌گیرد. مدیریت‌های ناهماهنگ، سیاست‌گذاری‌های غیرهم‌افزا، بروکراسی‌های دست‌وپاگیر و بی‌ثباتی در مقررات، از جمله عواملی‌اند که فعالان اقتصادی سال‌هاست با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در شرایطی که امنیت ملی کشور با تهدیدات بیرونی مواجه است، اقتصاد نباید نقطه‌ضعف ما باشد. دولت باید مسیر مشخصی برای مدیریت اقتصادی تعریف کند؛ مسیری که باید بر سه محور اصلی استوار باشد. بازسازی مدیریت تولید رکن اصلی این محور به شمار می‌آید و در این راستا، دولت باید تولیدکنندگان داخلی را نه صرفاً در شعار، بلکه در عمل حمایت کند. باید روندهای پیچیده و مزاحم از مسیر تولید حذف شوند. قوانین زائد و بخشنامه‌های متغیر، جای خود را به سیاست‌های پایدار و تسهیل‌کننده بدهند. موانع داخلی ـ چه ساختاری، چه رفتاری ـ با همان شدت که با تهدید خارجی برخورد می‌شود، باید کنار زده شوند. علاوه بر این باید با تمرکز بر توزیع عادلانه و جلوگیری از التهابات تلاش کند. در شرایط بحرانی، دولت می‌تواند با الهام از تجربه‌های موفق تاریخی (مانند جیره‌بندی و نظام کوپنی) نظام توزیع را مدیریت کند، اما همزمان باید مراقب التهاب‌های روانی در بازار باشد. رسانه‌ها نقشی کلیدی دارند: نه برای تزریق اضطراب و شایعه، بلکه در جهت ایجاد آرامش و اعتماد عمومی. خریدهای هیجانی، حاصل خلأ شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی به‌هموقع است. دولت باید سیاست ارتباطی خود را بازتعریف کند و رسانه‌ها نیز با مسئولیت‌پذیری ملی در این مسیر همراه شوند. همچنین بهره‌گیری از سرمایه‌های داخلی یکی از ارکان اصلی مقاومت به شمار می‌آید، چرا که در شرایط فعلی، مهم‌ترین دارایی کشور، سرمایه‌های انسانی و مالی داخل مرزهاست. این منابع باید به‌سرعت در مسیرهای مولد و هدفمند هدایت شوند. نیاز به یک برآورد سریع، دقیق و هوشمند از ظرفیت‌های موجود داریم؛ و مهم‌تر از آن، برنامه‌ریزی برای فعال‌سازی فوری آنها در کشور است. چرا که، جنگ ترکیبی که ایران درگیر آن است، تنها بر سر خاک یا مرزهای جغرافیایی نیست؛ بلکه بر سر ثبات، تاب‌آوری و قدرت اداره‌ی داخلی است. پیروزی در این میدان، از مسیر بازسازی جدی اقتصاد می‌گذرد. اقتصاد مقاومتی، دیگر یک شعار نیست؛ اکنون، شرط بقاست.

•    بعد از پرداختن به اصل مهم تامین معیشت و حفظ تعادل بازار، دولت به چه شاخص‌هایی در ابعاد اقتصادی باید بپردازد؟

•    

-    در حقیقت نباید از این امر غافل باشیم که ظرفیت‌های مغفول تولید داخلی که پیش از جنگ هم به دلیل موانع داخلی فعال نشده بودند؛ در این بین دولت باید حتماً به حذف ریخت‌وپاش‌های مالی دولت که حتی در دل تحریم‌ها هم ادامه داشت توجه ویژه کند، چراکه باید به اصل لزوم بودجه‌بندی دقیق برای تأمین نیازهای ضروری در شرایط تحریمی و حفظ منابع ارزی – ریالی به صورت مناسب بپردازد. علاوه بر این، بسیاری از تولیدکنندگان داخلی، حتی پیش از بروز جنگ علنی، به دلیل موانع متعددی از جمله قوانین دست‌وپاگیر، فرآیندهای پیچیده، و نبود حمایت واقعی، نتوانستند ظرفیت کامل خود را به کار بگیرند. اکنون دولت موظف است در کوتاه‌ترین زمان ممکن این موانع را شناسایی و حذف کند. وقت آن رسیده است که به جای تدوین قوانین جدید، با اصلاح فرآیندها، تولید را روان‌سازی و فعال‌سازی کنیم. یکی از تهدیدهای بزرگ در شرایط اقتصادی ویژه، ریخت‌وپاش‌های مالی بی‌ضابطه است که متأسفانه حتی در سال‌های تحریم نیز ادامه داشته. این رویه نه‌تنها منابع محدود کشور را هدر داده، بلکه در زمان اضطرار مانند جنگ، توان دولت را برای تأمین کالاهای اساسی کاهش می‌دهد. اکنون بیش از همیشه نیاز به مدیریت هدفمند بودجه وجود دارد. منابع باید به جای مصارف غیرضروری، صرف تأمین اقلام ضروری، حمایت از تولید ملی، و تثبیت نظام توزیع شوند. از طرفی در شرایط بحرانی، دولت باید به‌سرعت نظام توزیع خود را بازآرایی کند. الگوبرداری از تجربه‌های موفق گذشته مانند جیره‌بندی هوشمند، کوپن دیجیتال و نظارت میدانی دقیق می‌تواند به تأمین عادلانه نیازهای مردم کمک کند. اما مهم‌تر از همه، جلوگیری از التهاب‌های روانی بازار است. به‌علاوه، دولت باید با همکاری جدی با رسانه‌ها، از شکل‌گیری فضاهای احساسی، شایعات و خریدهای هیجانی جلوگیری کند. مدیریت هوشمند افکار عمومی، شرط لازم کنترل بازار در شرایط ویژه است. از سوی دیگر، در این مقطع، اتکای ما باید بر سرمایه‌های داخلی، اعم از انسانی، مالی و ساختاری باشد. سرمایه‌های موجود باید شناسایی و با برنامه‌ریزی دقیق در مسیر مولد و با بازده بالا قرار گیرند. دولت نمی‌تواند صرفاً ناظر باشد؛ بلکه باید نقش راهبر و تسهیل‌گر را برای تجمیع سرمایه‌ها و فعال‌سازی اقتصاد ملی ایفا کند. در اصل نباید فراموش کرد که جنگی که شکل گرفت، فقط نظامی یا امنیتی نبود؛ بلکه جنگی اقتصادی، روانی و مدیریتی بوده است. در این میدان، پیروزی با کشورهایی است که بتوانند با تصمیم‌های سخت اما دقیق، با اعتماد به توان داخلی و کنار زدن موانع خودساخته خود را از درون بازسازی کنند.

 

•    قوانین دست و پاگیر و برخی از موانع اداری، از جمله دلایل عدم پیشرفت مطلوب تولید برای فعالان اقتصادی پیش از جنگ هم به شمار می‌آید. در این راستا وظیفه اصلی دولت در حال حاضر چیست؟

•    

-    شرایط خاصی که اکنون به دلیل درگیری مستقیم ایران و اسرائیل به‌وجود آمده، ایجاب می‌کند که بسیاری از مسائل اقتصادی، با فوریت و قاطعیت تمام مورد بررسی و اقدام قرار گیرند. درست است که بسیاری از موانع تولید، پیش از آغاز جنگ و حتی در دل تحریم‌ها وجود داشتند؛ اما امروز فرصت نادری برای دولت فراهم شده تا با عزم و جسارت، این گره‌های کهنه را باز کند. این لحظه، شاید میدان اثبات و محک واقعی عملکرد دولت باشد. اگر با رویکردی فوریتی و در عین حال مؤثر به میدان بیاید، می‌تواند هم رضایت مردم را جلب کند، هم تولیدکنندگان را از بن‌بست بیرون بیاورد و هم در جنگ‌های ترکیبی مشابه، نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کند.

امروز اقتصاد، نه‌تنها ابزار بقا، بلکه سنگر مقاومت است. ایران برای پیروزی در هر میدان امنیتی یا نظامی، ابتدا باید در جبهه اقتصادی به ثبات و ابتکار عمل برسد

•    با توجه به اینکه درگیری با آتش‌بس خاتمه یافته، آیا می‌توان مقایسه تحلیلی از وضعیت جنگ اخیر با رژیم غاصب و جنگ ایران و عراق داشت؟

•    

-    در مقایسه با دوران جنگ ایران و عراق، سطح رفاه عمومی مردم در حال حاضر به‌مراتب بالاتر است و به‌تبع آن، سطح انتظارات نیز افزایش یافته است. در آن زمان، جامعه با سطح پایین‌تری از توقعات و امکانات مواجه بود، اما امروز مردم ایران در شرایطی زندگی می‌کنند که معیارهای زندگی و الگوی مصرف تغییر کرده و همین مسأله مدیریت اقتصادی در شرایط جنگی را حساس‌تر و پیچیده‌تر می‌کند. در عین حال، نباید از این نکته غافل شد که اقتصاد ایران چه در سطح کلان و چه در زندگی فردی شهروندان، بسیار متأثر از تحولات سیاسی، امنیتی و نظامی منطقه‌ای و بین‌المللی است. در سه دهه اخیر، زیرساخت‌های اقتصادی کشور بارها تحت تأثیر نوسانات سیاسی و تنش‌های ژئوپلتیک قرار گرفته‌اند، به‌طوری‌که روند رشد، سرمایه‌گذاری و حتی سیاست‌های پولی و مالی، در سایه این تحولات، تغییر جهت داده‌اند یا دچار وقفه شده‌اند. در این مسیر، اگر حاکمیت تلاش کند که بیش از پیش قدر سرمایه‌های اجتماعی خود یعنی مردم را بداند و در سیاست‌گذاری‌ها، انتصابات و انتخاب مدیران و مسئولان مختلف، شایستگی، تخصص و کارآمدی را به‌عنوان معیار اصلی در نظر بگیرد، می‌توان انتظار داشت که آثار مثبت این رویکرد، هم در سطح اقتصادی و هم در سطح اجتماعی کشور نمایان شود. اتخاذ چنین نگاهی نه‌تنها موجب افزایش رضایت عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی نظام می‌شود، بلکه زمینه را برای رشد پایدار اقتصادی، کاهش وابستگی به منابع طبیعی، و ارتقای جایگاه ایران در سطح منطقه و جهان نیز فراهم می‌کند. در چنین بستری، ثبات سیاسی و اقتصادی کشور افزایش یافته و کشور از اتکا به خارج نیز فاصله می‌گیرد، چرا که منابع انسانی متخصص و وفادار به کشور، خود به مهم‌ترین تکیه‌گاه ملی بدل خواهند شد.

•     چشم‌انداز عبور ایران از بحران‌های اقتصادی از نظر شما چیست؟

•    

-    در مواجهه با جنگی که میان ایران و رژیم صهیونیستی شکل گرفت، آنچه بیش از هر چیز اهمیت داشت، ترسیم یک چشم‌انداز هوشمندانه، واقع‌گرا و ملی برای عبور موفق کشور از بحران بوده است. در نتیجه اگر ایران بتواند در این شرایط، تولید ملی خود را حفظ کرده و در مسیر تقویت آن گام بردارد، دیپلماسی اقتصادی و سیاسی خود را با رویکردی فعال و متعادل در عرصه بین‌الملل ادامه دهد و از همه مهم‌تر، به ظرفیت‌های داخلی، به‌ویژه سرمایه‌ اجتماعی عظیم خود، یعنی «مردم»، اعتماد و اتکا داشته باشد، بی‌تردید می‌تواند نه‌تنها این دشمن دیرین، یعنی رژیم صهیونیستی را عقب براند، بلکه با قدرت، مسیر توسعه و پیشرفت پایدار را نیز ادامه دهد. اکنون زمان آن است که با وحدت، عقلانیت و بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت‌های ملی، ایران را از این گردنه حساس تاریخی عبور دهیم و افق‌های جدیدی از ثبات، امنیت و رشد را برای نسل‌های آینده بگشاییم.

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار