«آرمان ملی» احتمال ائتلاف میان حلقه دولت سیزدهم و زاکانی را بررسی میکند
پازل تندروها از بهشت تا پاستور
آرمان ملی- حمید شجاعی: اصولگرایان بهویژه جریان تندرو که در انتخابات گذشته بنا داشتند با همراهی و حمایت دولتمردان رئیسجمهور فقید باردیگر خود را برای فتح پاستور و ادامه دولت سیزدهم با همان رویکردها در دولت چهاردهم به میدان بیایند با تغییر نگرش مردم و مردودشدن در آزمون ملت کنار رفتند تا این بار مسعود پزشکیان با گفتمان وفاق ملی سکان امور را در دست بگیرد و همه چیز نسبت به آنچه در دولت سیزدهم وجود داشت تغییر کند.

با این حال پس از روی کارآمدن دولت پزشکیان نیز که 9 ماه از آن میگذرد تندروها همچنان نتوانستهاند شکست مقابل رقیب سنتی را هضم کنند و از اینرو به انحاء مختلف بهدنبال آن هستند تا هر جور شده شرایط را برای حضور هر چه سریعتر خود در عرصه قدرت فراهم کنند. حال شاید این پرسش پدید بیاید که چگونه این اتفاق ممکن است؟ کافی است نگاهی به تحرکات تندروها در در مجلس یا رسانهها و برخی نهادها بیندازیم تا مشخص شود که آنها از هم اکنون برای دولت بعدی برنامهریزی خاص خود را دارند. از ادعاهایی که پیرامون نرسیدن دولت پزشکیان به زمستان و یکسالگی مطرح میکردند تا تلاش تندروهای بهارستان برای زمینگیرکردن دولت با استیضاحهای پیدرپی که در نوع خود کارشکنی هدفمندی محسوب میشود. هر چند که رسانههای تندروها نیز بیکار ننشستهاند و از همان زمان روی کارآمدن دولت آتش توپخانه خود را علیه رئیسجمهور، دولتمردان و اقدامات دولت گشودهاند. از حملات هدفمند به محمدجواد ظریف، معاون راهبردی پیشین رئیسجمهور گرفتهاند. در حوزه میدانی نیز شاهد تجمعات و راهپیماییهای خیابانی و هتاکی علیه رئیسجمهور و دولتمردان و همچنین رویکرد دولت نسبت به مسائل مبتلابه جامعه همچون قانون حجاب یا رفع فیلترینگ و... بودهایم. با این حال بهنظر میرسد همزمان با این رویکردی سلبی تندروها علیه دولت پزشکیان برای انتخابات شوراهای 1405، مجلس 1406 و در نهایت ریاست جمهوری 1407 برنامهریزی خاص خود را دارند. نگاهی به صحبتهای اخیر اخیر محسن منصوری، معاون اجرایی رئیسجمهور فقید نشان میدهد که تندروها و جریان همراهشان دیگر چندان دلبستگی به حمایت از سعید جلیلی ندارند و همانطور که منصوری گفته اگر شخصی مثل فتاح را حمایت میکردند شاید شرایط تغییر میکرد. لذا به نظر میرسد که تندروها در داخل خود نیز با تحولاتی روبهرو خواهند بود و شاید نفرات جدید یا رویکردهای تازه و حتی شاید گذر از چهرههای قدیمی و رویآوردن به چهرههای نو را از آنها شاهد باشیم.
*از ائتلاف جدید تا مدل احمدینژاد
گرچه تندروها و مؤتلف این روزهایشان یعنی مردان دولت سیزدهم رسما از سعید جلیلی گذر کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که با جلیلی بهجایی نخواهند رسید؛ اما برای ادامه این مسیر نیاز به چهرهای دارند که یا بتواند شرایط را برایشان تغییر دهد یا اینکه به طور کلی به سمت ائتلاف جدیدی در دل جریان خود حرکت کنند. اظهارات اخیر محسن منصوری و اقدامات اخیر علیرضا زاکانی شهردار تهران نشان میدهد که آنها توانایی ایجاد یک ائتلاف جدید را دارند چرا که هدف و دشمن مشترکی دارند. لذا بر خلاف گفتههای منصوری به جای اینکه به سمت و سوی فتاح حرکت کنند زاکانی برای آنها گزینه مطلوبتری است. گزینهای که گرچه امروز شهردار تهران است، اما حداقل در صحن شورای شهر مخالف کم ندارد و همین کار نیز باعث شده تا آقای شهردار و دولت سیزدهمیها از هماکنون به فکر انتخابات شوراهای شهر و روستا که سال آینده برگزار میشود و حتی در بلندمدت انتخابات ریاست جمهوری پانزدهم در 1407 باشند. لذا از هماکنون درصدند با 2 هدف بر انتخابات سال آینده شورها تاثیر بگذارند. نخست اینکه شورایی یکدست و همراه با زاکانی روی کار آورند و دوم اینکه شورای جدید نیز از ادامه شهرداری زاکانی در دوره هفتم نیز موافقت کند تا در نهایت پروژه از بهشت تا پاستور را که 20 سال پیش پی گرفته و موفقیت حاصل کنند را مجددا پس از دو دهه استارت بزنند. پروژهای که احمدینژاد در دوره مجلس دوم طی کرد و از شورا و شهرداری تهران به ریاست جمهوری در سال 84 رسید. حال تندروها بر این باورند که میتوانند مدل از شهرداری تا ریاست جمهوری را دوباره طی کنند و این در حالی است که نه شرایط حال حاظر شرایط سال 84 است و نه زاکانی همان احمدینژاد. البته تندروها و دولت سیزدهمیهایی که از رئیسی بریدهاند تنها شانس خود را در زاکانی میبینند چرا که رویکردها و شعارهای انقلابی، تقابل با دولت وقت و البته ضدیت با قالیباف پیوندهای بین زاکانی و تیم او با حلقه دولت سیزدهم را مستحکم کرده است. ائتلافی که طبق گفتههای پیشین با هدف انتخابات دور بعدی شوراهای شهر و روستا، مجلس سیزدهم و البته ریاست جمهوری پانزدهم شکل گرفته است و همین اشتراک مواضع میان زاکانی حلقه دولت سیزدهمیها و تندروها باعث شده تا آنها به یکدیگر گرایش پیدا کنند. حمایتها و قدردانی همسر رئیسجمهور فقید و اسماعیلی وزیر فرهنگ دولت پیشین نشان از این مهم دارد که در آینده بیشتر از ائتلاف تندروها، حلقه دولت سیزدهمیها و زاکانی خواهیم شنید.
* تقابل در اصولگرایی
یک فعال سیاسی اصولگرا در خصوص ائتلاف تندروها و دولت سیزدهمیها با زاکانی اظهار داشت: اصولگرایان اگر میخواهند در هرگونه انتخاباتی موفق عمل کنند باید حول محور وحدت حرکت کنند. اگر توانستند انسجام خود را حفظ کنند و اختلافات را کنار بگذارند احتمال موفقیت دارند. امیررضا واعظی آشتیانی در خصوص کنارگذاشتن سعید جلیلی از سوی حلقه دولت سیزدهمیها و تندروها به «آرمان ملی» گفت: آقای جلیلی برای این جریان سرمایه است و اگر بنا باشد این سرمایه را کنار بگذارند، نادیده بگیرند و دوباره روی شخص دیگری سرمایهگذاری کنند مثل این است که بخواهند چرخ را دوباره اختراع کنند. اگر جریانات اصولگرایی نخواهند چنین سرمایهای را مدنظر بگیرند مطمئنا صدماتی متوجه آنها خواهد شد. وی افزود: برداشت من این است که برخی افراد در مجموعه اصولگرا بهدنبال این هستند که تقابل را در این جریان تقویت کنند. اصولگراها باید هوشیار باشند و از درون معادلات و دعواهای سیاسی همه گونه اتفاقی متصور است. حتی هستند برخی که با چهرههای خیرخواهانه و عاقلانه جلو میآیند. لذا اصولگراها باید هم مراقب جریان رقیب و هم مراقب رقیب درون خود باشند. عضو سابق شورای شهر تهران در خصوص احتمال بازگشت تندروهای به پلن احمدینژاد و پرش از شهرداری به ریاست جمهوری این بار با زاکانی بیان کرد: انتخابات دوران دوم شورای شهر تهران و آبادگران فضای سیاسی خاص خودش را میطلبد و با یک کلید همه قفلها باز نمیشود. آن روز قفل انتخابات و کلیدش مهم بود و این اتفاق در آن مقطع با توجه به فضای فرهنگی فضای سیاسی و اجتماعی آنگونه تاکتیک موثر بود. لذا با هر تاکتیکی نمیتوان موضوعات مختلف را و یا با تکنیک خاصی موضوعات مختلف را برطرف کرد و به اعتقاد من جواب نمیدهد و مقبول نیست.
ارسال نظر