آلبرت بغزیان در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
افزایش قیمت بنزین چالشی برای دولت
آرمان ملی- احسان انصاری: با ابلاغ مصوبه جدید دولت، نظام قیمتگذاری بنزین پس از سالها ثبات وارد مرحلهای تازه میشود؛ مرحلهای که هدف اصلی آن تقویت نقش کارت سوخت شخصی، کاهش مصرف و جلوگیری از افزایش واردات بنزین عنوان شده است.
بر اساس این مصوبه که دوم آذرماه ۱۴۰۴ به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد، از نیمه دوم ماه جاری قیمت بنزین برای سوختگیری با کارت اضطراری جایگاه به ۵ هزار تومان میرسد؛ رقمی که اکنون به عنوان «نرخ سوم» وارد نظام عرضه سوخت شده است. طبق این سیاست، نرخهای فعلی بنزین۱۵۰۰ تومان سهمیهای و ۳۰۰۰ تومان آزاد، بدون تغییر باقی میمانند، اما استفاده از آنها تنها از طریق کارت سوخت شخصی امکانپذیر خواهد بود. دولت با تعیین نرخ سوم قصد دارد استفاده از کارتهای جایگاهی را به حداقل برساند و دارندگان خودرو را به استفاده از کارت شخصی ملزم کند. در عمل، سوختگیری با کارت جایگاه به گزینهای پرهزینه بدل میشود و این پیام را به مصرفکنندگان مخابره میکند که تنها مسیر دسترسی به نرخهای یارانهای، کارت شخصی است. در بخش مهمی از این مصوبه، دولت اعلام کرده است که سهمیه بنزین خودروهای پلاک دولتی با استثنای آمبولانسها از نیمه دوم آذرماه حذف میشود. خودروهای مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، خودروهای خارجی وارداتی و همچنین خودروهای نوشماره داخلی نیز از این پس از دریافت سهمیه معاف خواهند شد و باید سوخت موردنیاز خود را با نرخ ۵ هزار تومان تهیه کنند. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی پیامدهای این تصمیم دولت با دکتر آلبرت بغزیان استاد دانشگاه و اقتصاددان گفت وگو کرده که در ادامه میخوانید.
*دولت براساس چه سیاستی تصمیم گرفته قیمت بنزین را سه نرخی کند و آیا در شرایط کنونی به اهداف خود در این زمینه خواهد رسید؟
دولت اعلام کرده برای جلوگیری از قاچاق سوخت اقدام به افزایش قیمت بنزین کرده و یا یکی از اهداف دولت در این زمینه جلوگیری از قاچاچ سوخت در کشور بوده است. قاچاق سوخت که توسط من و شما با دبه صورت نمیگیرد و آن چیزی که درباره قاچاق سوخت در کشور وجود دارد قاچاق به صورت تانکر و لولهکشی به سمت دریاست. به هر حال عنوان میشد که نهادهای نظارتی و انتظامی لولههایی که در راستای قاچاق سوخت به دریا کشیده شده بود را کشف کردهاند. در چنین شرایطی باید این مسأله حل شده باشد و دیگر قاچاق به این صورت انجام نشود. در شرایط کنونی مشخص است که قاچاق سوخت توسط چه کسانی و در کجا صورت میگیرد. مگر میشود که روزانه 10 میلیون لیتر سوخت در کشور قاچاق شود؟ اگر چنین وضعیتی وجود دارد به معنای این است که باندهایی در کشور وجود دارند که دولت حریف آنها نمیشود و به همین دلیل دولت بهترین راه را گران کردن و یا سهمیه بندی قیمت بنزین میبیند.
*آیا افزایش قیمت بنزین از 3 هزار تومان به 5 هزار تومان در زمینه قاچاق سوخت بازدارندگی ایجاد میکند؟
این موضوع هم جای سوال دارد که با توجه به ارزش پول ملی، آیا افزاش قیمت یک لیتر بنزین از سه هزار تومان به پنج هزار تومان بازدارندگی ایجاد میکند؟ من فکر میکنم پاسخ منفی است و چنین اتفاقی رخ نمیدهد. اگر دولت سهیمه اولیه را حفظ میکرد و سهیمه دوم را نیز محاسبه میکرد و سپس اعلام میکرد قیمت سهیمه سوم 18 هزار تومان است در چنین شرایطی میشد تصور کرد که اگر کسی قصد داشته باشد یک تانکر سوخت قاچاق کند باید تلاش زیادی کند و برای وی مانع ایجاد شده است. به همین دلیل من معتقدم تصمیمی که دولت در این زمینه گرفته برای قاچاق سوخت بازدارندگی ایجاد نمیکند. نکته مهم اینکه اگر قرار است جلوی قاچاق سوخت را بگیریم باید نظارت را قوی کنیم و نه اینکه قیمت بنزین را افزایش بدهیم. خود دولت به این مسأله اذعان دارد که افزایش قیمت بنزین برای جامعه پیامدهای منفی خواهد داشت. سوال مهم این است که چرا دولت بین قویتری کردن نظارتها بر قاچاق سوخت و افزایش قیمت بنزین که بازدارندگی ندارد و تورم را نیز افزایش میدهد راه دوم را انتخاب کرده است که نه تنها دولت را به اهدافی نمیرساند، بلکه به زندگی مردم هزینههای جدیدی نیز تحمیل میکند؟ اتفاق دیگری که رخ خواهد داد این است که پس از افزایش قیمت بنزین قیمت کالاهای دیگر نیز افزایش میکند و به عنوان مثال اگر قیمت بنزین افزایش پیدا کند قیمت آجیل نیز افزایش پیدا میکند.
سوال مهم این است که چرا دولت بین قویتری کردن نظارتها بر قاچاق سوخت و افزایش قیمت بنزین که بازدارندگی ندارد و تورم را نیز افزایش میدهد راه دوم را انتخاب کرده است
*با توجه به اینکه تورم آبان 50 درصد اعلام شده، گران کردن بنزین در نیمه دوم آذر چه تأثیری بر نرخ تورم خواهد داشت؟
بدون تردید افزایش قیمت بنزین باعث افزایش نرخ تورم خواهد شد. در شرایطی که اخبار مرتبط با افزایش قیمت بنزین اعلام شده آیا در روزهای اخیر یکی از مسئولان اعلام کرده که ما تمهیداتی را برای جلوگیری از افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم اعمال خواهیم کرد و اجازه نمیدهیم همراه با بنزین قیمت کالاهای دیگر نیز افزایش پیدا کند؟ واقعیت این است که هیچ کدام از مسئولان چنین صحبتی نکرده و اصلا چنین برنامهای در دستور کار دولت قرار ندارد. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که اگر دولت برای کاهش مصرف بنزین قیمت آن را افزایش داده باید به این سوال پاسخ بدهد که کدام وسیله حمل و نقل عمومی بهبود پیدا کرده که باید انتظار داشت مصرف بنزین در کشور کاهش پیدا کند؟آیا وضعیت مترو و اتوبوس شهری بهبود پیدا کرده است؟ واقعیت بیانگر این است که هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است. به همین دلیل باید منتظر گرانیها در ماههای آینده باشیم. وضعیت به شکلی است که به نظر میرسد پس از اینکه قیمت بنزین افزایش پیدا کرد بدون اینکه مردم حس کنند قیمت همه چیز افزاش پیدا خواهد کرد. به عنوان مثال قیمت بلیط اتوبوس40 درصد افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر قیمت تاکسیهای اینترنتی هم افزایش پیدا میکند. به همین دلیل کسی که قصد ندارد با خودروی شخصی تردد نکند با توجه به گرانیها ناچار میشود از خودروی شخصی استفاده کند. در واقع افزایش قیمت بنزین به این شکل تنها یک مُسکن است که یک هفته دوام دارد. افزایش قیمت بنزین تنها درآمد دولت را افزایش میدهد که در نهایت به دردسر بیشتر دولت منجر خواهد شد.
*با توجه به اینکه کشور با بحران آب، آلودگی هوا و افزایش تورم مواجه است و از سوی دیگر از نظر تنشهای بینالمللی نیز در وضعیت نه صلح نه جنگ قرار داریم آیا دولت زمان درستی را برای افزایش قیمت بنزین انتخاب کرده است؟
شاید اگر جامعه در شرایط آرامش قرار داشت چنین تصمیمی قابل بحث بود اما در شرایط کنونی که جامعه با چالشهای جدی مواجه است و هنوز مشخص نیست که آیا قرار است کشور وارد تنشهای جدیدی در عرصه بینالمللی شود یا خیر افزایش قیمت بنزین در زمان مناسبی صورت نگرفته است. در شرایط کنونی اگر اتفاقی رخ بدهد و مردم بخواهند تهران را ترک کنند با این گرانی هزینههای سفر شرایط به سختی امکانپذیر است و مردم با چالشهای بیشتری مواجه خواهند بود. در نتیجه باید عنوان کرد که چنین تصمیمی در بدترین زمان ممکن گرفته شده است. این وضعیت درباره حذف چهار صفر از پول ملی نیز وجود داشته است. این وضعیت مردم را نگران میکند که ضمانت اجرایی پشت سیاستهای حمایتی قرار ندارد. واقعیت این است که بین تصمیمات مدیران با واقعیتهای جامعه فاصله افتاده است. امروز برخی مدیران به شکلی از روی شکم سیری صحبت میکنند که وضعیت جامعه به دلیل سیاستها و تصمیمات آنها ایدهآل است. به همین دلیل مردم از این نوع برخورد فاصله گرفتهاند. واقعیتهای جامعه برخلاف آنچه برخی مدیران فکر میکنند تفاوتهای معناداری دارد و زندگی برای مردم از زمینههای مختلف سخت و دشوار شده است.
ارسال نظر