| کد مطلب: ۱۱۸۴۰۸۱
لینک کوتاه کپی شد
مقابله با تحریم‌ها نیازمند تلاش دیپلماتیک است

حسن بهشتی‌پور در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

مقابله با تحریم‌ها نیازمند تلاش دیپلماتیک است

آرمان ملی- احسان انصاری: کنشگری ایران در دوران پساماشه باید دارای چه مختصاتی باشد؟ آیا همچنان درهای دیپلماسی برای لغو تحریم‌ها باز است و یا شرایط به سمت تنش‌های بیشتر حرکت خواهد کرد؟

 آیا میزان تاب‌آوری اقتصادی مردم به شکلی است که بتوان چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای در این زمینه مشاهده کرد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با حسن بهشتی‌پور تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. بهشتی‌پور معتقد است: «با توجه به شرایط فعلی بعید است که ایران بتواند بار دیگر مانند سال ۱۳۹۵ این قطعنامه‌ها را لغو یا تعلیق کند. چنین نتیجه‌ای دست‌کم در دوران حاکمیت دونالد ترامپ تا سه سال آینده ممکن نخواهد بود. تا زمانی که ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا است خیلی بعید است که تحریم‌ها لغو شود. با توجه به این مسأله موضوع مهم این است که راهکارهایی را پیدا کنیم که اثربخشی تحریم‌ها را کاهش دهیم. اگر بتوانیم اثربخشی تحریم‌ها را کاهش دهیم، طرف مقابل ممکن است در راهبرد خود تجدید نظر کند، اما اگر طرف مقابل ببیند که تحریم‌ها اثر دارد و به نتیجه مورد نظر می‌رسد، مشخص است که از سلاحی که در دست گرفته‌، دست نمی‌کشد. واقع‌ بینانه این است که باید دورنمای ما این باشد که تحریم‌ها ادامه پیدا خواهد کرد». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران چه تأثیری بر معادلات اقتصادی و سیاسی در ایران خواهد داشت؟

بازگشت رسمی تحریم‌های شورای امنیت آثار متفاوتی در حوزه‌‌های اقتصادی دارد. اگرچه برخی از قطعنامه‌ها در سال‌های گذشته عملاً کارکرد خود را از دست داده بودند، اما فعال شدن دوباره آنها جنبه نمادین و سیاسی مهمی دارد و می‌‌تواند شرایط را برای اجرای تحریم‌های ثانویه آمریکا و اروپا مهیا‌تر کند. تشدید محدودیت‌ها در دسترسی به بازارهای مالی و بانکی بین‌المللی، کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی و اختلال در واردات کالاهای اساسی به دلیل موانع بیمه‌ای و پرداخت از جمله مهم‌ترین چالش‌های خارجی این وضعیت است. از سوی دیگر افزایش فشار بر بازار ارز و رشد تورم ناشی از کاهش درآمدهای ارزی و تشدید انتظارات تورمی از جمله مهم‌ترین پیامدهای داخلی بازگشت تحریم‌ها است. تجربه نشان داده که این حوزه بیشترین تأثیر روانی را بر جامعه دارد. فرار سرمایه‌های داخلی و توقف ورود سرمایه‌‌گذاری خارجی به دلیل ریسک حقوقی و مالی و محدودیت جدی در انتقال فناوری و قطعات مورد نیاز صنایع کلیدی مانند نفت، خودرو و فناوری اطلاعات از جمله دیگر پیامدهای بازگشت تحریم‌هاست که می‌تواند رشد صنعتی را کُند و وابستگی به واردات را تشدید کند. فشار تحریم‌ها بیش از همه بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه اثر می‌گذارد. افزایش فقر، کاهش اشتغال و افت رفاه عمومی، تهدیدهایی جدی در سطح اجتماعی ایجاد می‌کند که می‌تواند پیامدهای سیاسی داخلی نیز به همراه داشته باشد. نکته مهم اینکه مقابله مؤثر با این وضعیت تنها در عرصه اقتصادی امکان‌‌پذیر نیست و نیازمند چارچوبی سیاسی و دیپلماتیک است.

*در شرایطی که زمینه‌های مذاکره فراهم نیست چگونه می‌توان از نظر دیپلماتیک وضعیت را تغییر داد؟

اگرچه سازوکارهای حقوقی بین‌المللی غالباً در اختیار قدرت‌های غربی است، اما پیگیری پرونده‌ها در نهادهای بین‌المللی می‌تواند حداقل جنبه تبلیغاتی و مستندسازی حقوقی داشته باشد. گسترش روابط با کشورهایی چون روسیه، چین، هند و اعضای بریکس فرصتی برای ایجاد شبکه‌‌های تجاری و مالی جایگزین است. با این حال، باید توجه داشت که این کشورها در نهایت منافع خود را دنبال می‌کنند و تکیه صرف بر آنها خطای راهبردی خواهد بود. من معتقدم حتی در صورت همراهی اروپا با آمریکا باید کانال‌های ارتباطی باز نگه داشته شود تا امکان کاهش فشارها در آینده وجود داشته باشد. بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت چالش‌های اقتصادی و سیاسی جدی برای ایران ایجاد می‌کند اما میزان اثرگذاری آن به نحوه مدیریت داخلی و دیپلماسی خارجی بستگی دارد. تجربه گذشته نشان می‌دهد که با اتکا به اتحاد ملی، اصلاحات اقتصادی ساختاری، شفافیت مالی و دیپلماسی فعال می‌توان اثرات منفی را کاهش داد. در عین حال باید توجه داشت که تکیه صرف بر راهکارهای کلی بدون اصلاح واقعی ساختارها و مقابله با فساد نتیجه‌ای جز تکرار چرخه تحریم و فشار نخواهد داشت. موفقیت در این مسیر نیازمند رویکردی ترکیبی است: اصلاح درونی، تعامل هوشمندانه بیرونی و مدیریت اجتماعی واقع‌ بینانه. به هر حال باید بپذیریم با فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی اروپایی‌ها و تشدید تحریم‌ها روابط ایران و غرب در وضعیت تعلیق و بی‌اعتمادی قرار گرفته است. با این حال پیام‌ها و سیگنال‌های روزانه‌ای از سوی اروپا و حتی آمریکا برای بازگشت به میز مذاکره به تهران ارسال می‌‌شود.

تحریم‌ها بیش از همه بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه اثر می‌گذارد. افزایش فقر، کاهش اشتغال و افت رفاه عمومی، به عنوان تهدیدهای جدی اجتماعی می‌تواند پیامدهای سیاسی داخلی نیز به همراه داشته باشد

*این پیام‌ها با چه هدفی ارسال می‌شود؟

اروپا امروز بیش از آنکه در پی دستیابی به توافقی عملی با ایران باشد تلاش دارد تصویر خود را در عرصه جهانی مدیریت کند. اروپایی‌ها می‌‌خواهند نشان دهند که اهل جنگ نیستند و همچنان راه دیپلماسی را باز گذاشته‌اند. در واقع پیام‌های مذاکره‌ای بیشتر کارکرد تبلیغاتی و اعتمادسازی نزد افکار عمومی جهان دارد تا راهگشایی برای حل اختلافات واقعی. این وضعیت به‌ ویژه پس از افشاگری نماینده روسیه در شورای امنیت درباره رفتار فرانسه بی‌‌اعتمادی نسبت به پایبندی اروپا را افزایش داده است. برای ایران، مسأله اصلی نباید بود یا نبود مذاکره باشد و بلکه چگونگی بهره‌‌گیری از آن در جهت منافع ملی اهمیت دارد. مذاکره نه یک تابو است که مطلقاً ممنوع شود و نه امری مقدس است که ضروری باشد. این ابزار می‌تواند در شرایط مختلف کارکردهای متفاوتی مانند از افشای نیت طرف مقابل و کسب امتیازات محدود گرفته تا ایجاد کانال‌‌های ارتباطی و شکستن بن‌بست‌‌ها داشته باشد. رویکرد عملگرایانه در قبال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز قابل مشاهده است. تعلیق همکاری پس از فعال‌سازی ماشه نه به معنای خروج کامل بلکه اقدامی اعتراضی و موقت تلقی می‌‌شود. ایران اگر بخواهد بر صلح‌ آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود تأکید کند در نهایت نیازمند تعامل با آژانس است، چراکه این همکاری می‌‌تواند بهانه‌ها را از دست آمریکا بگیرد. تصمیم درباره از سرگیری این تعامل نیز باید بر پایه محاسبه دقیق منافع و پس از رفع موانع امنیتی اتخاذ شود. ایران در شرایط کنونی باید از افتادن در دام دوگانه‌های افراطی مذاکره در هر شرایطی یا قطع کامل مذاکره پرهیز کند. راهبردی که بر پایه خردورزی و عملگرایی شکل گیرد ایجاب می‌‌کند هر جا منافع کشور اقتضا کرد وارد مذاکره شود و هر زمان که ضرورت نداشت با مقاومت هوشمندانه هزینه‌های طرف مقابل را افزایش دهد. مذاکره در این چارچوب نه ارزش ذاتی دارد و نه بار منفی و بلکه صرفاً ابزاری است در خدمت تأمین حداکثری منافع ملی ایران.

*با توجه به شرایط اقتصادی مردم آیا می‌توان انتظار تاب‌آوری در مقابل فشارها و تحریم‌های بیشتر را داشت؟

مواجهه با شرایط فعلی و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد یک مسأله پیچیده، چندلایه و چندوجهی است. با توجه به تحولات بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی باید همه جنبه‌های این رویداد را با دقت بررسی کرد. دستگاه سیاست خارجی ایران نمی‌تواند در مواجهه با این شرایط صرفاً مشغول شورای امنیت سازمان ملل متحد شود. ما در سطح بین‌المللی باید اقداماتی را انجام دهیم که بتواند سیاست جمهوری اسلامی ایران را برای کشورهایی که احتمال می‌دهیم آمادگی اجرا نکردن قطعنامه‌ها را دارند تبیین کند. برخی کشورها مانند هند، آفریقای جنوبی و برزیل ممکن است که علناً شجاعت اعلام مخالفت با قطعنامه‌ها را نداشته‌ باشند اما در عمل بتوانند از اجرای آن خودداری کنند. باید با این کشورها وارد گفت‌‌وگو و مذاکره شد که حتی اگر نمی‌توانند مخالفت صریح با این قطعنامه‌ها نشان بدهند، اما دست‌کم در عمل به این تحریم‌های ظالمانه تن ندهند. وجه دیگر قضیه در داخل کشور است که ضروری است اصلاحاتی در داخل کشور انجام شود تا تولید ملی تقویت شود. هیچ ابزاری قوی‌‌تر از تولید ملی برای مقابله با آثار تحریم‌های بین‌المللی وجود ندارد. با توجه به شرایط فعلی بعید است که ایران بتواند بار دیگر مانند سال ۱۳۹۵ این قطعنامه‌ها را لغو یا تعلیق کند. چنین نتیجه‌ای دست‌کم در دوران حاکمیت دونالد ترامپ تا سه سال آینده ممکن نخواهد بود. تا زمانی که ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا است خیلی بعید است که تحریم‌ها لغو شود. با توجه به این مسئله موضوع مهم این است که راهکارهایی را پیدا کنیم که اثربخشی تحریم‌ها را کاهش دهیم. اگر ما بتوانیم اثربخشی تحریم‌ها را کاهش دهیم طرف مقابل ممکن است در راهبرد خود تجدید نظر کند. اما اگر طرف مقابل ببیند که تحریم‌ها اثر دارد و به نتیجه مورد نظر می‌رسد مشخص است که از سلاحی که در دست گرفته‌ است دست نمی‌کشد. واقع‌ بینانه این است که باید دورنمای ما این باشد که تحریم‌ها ادامه پیدا خواهد کرد. مقاومت حداکثری در برابر فشار حداکثری به این معنا است که بتوانیم به جای شعار دادن تولید ملی را افزایش دهیم، رویکردهای تقابلی را در سیاست خارجی کاهش دهیم و به سمت رویکردهای تعاملی برویم و از همه مهم‌‌تر اینکه همکاری ‌مان را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادامه دهیم.

 

 

 

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار