نتانیاهو در آمریکا دنبال چیست؟

این سفر در مقطعی انجام می‌شود که نخست‌وزیر رژیم اسرائیل هم‌زمان با بحران‌های چندلایه در داخل و خارج از سرزمین‌های اشغالی مواجه است. بحران‌هایی که موقعیت سیاسی او را بیش از هر زمان دیگری متزلزل کرده و نیازش به حمایت خارجی، به‌ویژه از سوی آمریکا را افزایش داده است. نتانیاهو در شرایطی راهی واشینگتن شده که رژیم صهیونیستی عملا در هفت جبهه درگیر است.

 از غزه و کرانه باختری گرفته تا مرز‌های شمالی با لبنان، جبهه سوریه، تحرکات مقاومت در عراق و یمن و همچنین تهدیدات بالقوه در سطح منطقه‌ای. این حجم از درگیری، نه‌تنها توان نظامی و امنیتی اسرائیل را فرسوده کرده بلکه شکاف‌های عمیق سیاسی و اجتماعی را در داخل سرزمین‌های اشغالی تشدید کرده است. اعتراضات گسترده، اختلافات در کابینه، بی‌اعتمادی افکار عمومی و فشار نهاد‌های قضائی، همگی نشان می‌دهد که نتانیاهو در داخل با بحرانی جدی در مشروعیت و کارآمدی مواجه است. در این میان، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نتانیاهو، جبهه شمالی و نقش حزب‌ا... لبنان است.

واقعیت آن است که تا زمانی که حزب‌ا... به‌عنوان یک بازیگر بازدارنده قدرتمند در مرز‌های شمالی فعال است، رژیم صهیونیستی قادر نخواهد بود وارد یک ماجراجویی نظامی مستقیم علیه جمهوری اسلامی ایران شود. هزینه‌های چنین درگیری‌ای برای تل‌آویو بسیار بالاست و نتانیاهو به‌خوبی می‌داند که هرگونه حمله مستقیم به ایران، با پاسخ متقابل و در بالاترین سطح از سوی ایران مواجه خواهد شد. پاسخی که می‌تواند موجودیت امنیتی اسرائیل را به چالش بکشد. از همین رو، به نظر می‌رسد نتانیاهو در آمریکا بیش از آنکه به دنبال تصمیم‌گیری برای یک جنگ مستقیم باشد، در پی جلب حمایت سیاسی، نظامی و امنیتی واشینگتن است تا بخشی از هزینه‌های بحران‌های فعلی خود را به آمریکا منتقل کند.

در این چارچوب، نقش دونالد ترامپ نیز قابل توجه است. ترامپ بیش از آنکه به دنبال یک جنگ واقعی و پرهزینه باشد، راهبرد «جنگ روانی» و فشار حداکثری را دنبال می‌کند. او می‌داند که ورود مستقیم آمریکا به یک درگیری بزرگ در منطقه می‌تواند پیامد‌های غیرقابل کنترلی داشته باشد، اما هم‌زمان تلاش می‌کند با تهدید، فضاسازی و فشار، ایران را در موقعیت واکنشی قرار دهد. بر همین اساس، یکی از اهداف پنهان نتانیاهو از این سفر، سوق دادن آمریکا به سمت درگیری با ایران است. به‌گونه‌ای که واشینگتن هزینه تقابل را بپردازد و تل‌آویو از پیامد‌های مستقیم آن مصون بماند. این راهبرد، بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، بازتابی از ضعف و بن‌بست راهبردی رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی است.

حسین کنعانی‌مقدم
کارشناس روابط بین‌الملل