امیررضا واعظی آشتیانی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
آقای قالیباف پیام انتخابات مجلس را جدی نگرفتند
آرمان ملی- حمید شجاعی: شاید زمانی که نتیجه احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم از سوی شورای نگهبان اعلام شد و در کلان ماجرا 5 کاندیدای اصولگرا در مقابل یک کاندیدای اصلاحطلب قرار گرفتند خودشان هم تصور نمیکردند که تعدد نفراتی نه تنها باعث قوت که باعث ضعف آنها شود و راه را برای تک کاندیدای اصلاح طلب انتخابات باز کند.
اما به واقع عدم تحلیل درست از شرایط به ویژه پایگاه رای 18 میلیونی رئیسی و از طرف دیگر برداشت نادرست از اینکه جمعیت حاضر در تشییع رئیسجمهور فقید لزوما به آنها رای نخواهند داد باعث شد تا نه تنها قائل به اجماع و وحدت نشوند بلکه حتی پس از شکست نیز امروز یکدیگر را مقصر جلوه دهند که اگر هر یک کنار میرفت امروز دیگری جای مسعود پزشکیان در پاستور بود. اما واقع مساله این است که پزشکیان به خوبی توانست از نقاط ضعف کاندیداهای اصولگرا استفاده کند و کاری کند تا آنها در زمین او بازی کنند. از همینرو نیز در یک دو قطبی کامل کاندیدای اصلاحطلبان توانست سعید جلیلی، کاندیدای اصولگرایان تندرو را شکست دهد تا نشان دهد که مردم در کدام سمت ایستادهاند. حال مسعود پزشکیان که ار ابتدا بسیاری تصور نمیکردند او به قدرت برسد رئیسجمهور است و دولتش را تشکیل میدهد؛ اما اصولگرایان همچنان به جای آسیبشناسی شکست جلیلی یکدیگر را مورد عتاب و خطاب قرار میدهند. برای بررسی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، علل شکست اصولگرایان، افزایش مشارکت مردم و برخی بداخلاقیها «آرمان ملی» با امیررضا واعظیآشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
* پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات و پیروزی آقای پزشکیان حامیان آقای جلیلی و قالیباف به یکدیگر حمله میکنند که اگر اجماع صورت میگرفت و به نفع یکدیگر کنارهگیری میکردند شاید نتیجه دیگری رقم میخورد؛ تحلیل شما از این مساله در روزهای پس از انتخابات و شکست سعید جلیلی چگونه است؟
به نظر من باید این نگاهها را کنار گذاشت که اگر اجماع میشد فلان کس رای میآورد یا فلان شخص، گروه یا جریان سیاسی کوتاهی کرد. اما و اگرها تمام شده و ابتدائا باید ببینیم که این اتفاقات به هر جهت اجتنابناپذیر است و در تمام گروههای سیاسی وجود دارد. ولی وقتی انتخابات تمام شد دیگر به دنبال اما و اگر و مقصر نگردیم. بلکه باید به دنبال آسیبشناسی برویم و ببینیم که مشکل کجاست. همان موقعی که جبهه پایداری با طیف طرفداران آقای قالیباف ائتلاف کردند من گفتم که این ائتلاف پایدار نخواهد بود و امروز ترکشهای آن را میبینیم و مطمئنا در مجلس این چالش قطعا وجود خواهد داشت و معتقدم در سال دوم مجلس برای ریاست مجلس قطعا کش و قوسهایی را شاهد خواهیم بود. ولی واقعیت امر این است که در زمان شهید رئیسی که 18 میلیون رای آورد و عدهای تصور میکردند که این 18 میلیون میتواند برای انتخابات این دوره هم باشد؛ اما باید گفت در آن دوره مردم از دولت آقای روحانی عبور کرده بودند و عملکرد دولتها و مجالس در افزایش رای مردم نقش دارد. عملکرد دولت آقای روحانی را یک عده میگویند بد و عده دیگری میگویند خوب بوده است. اما در آن روز مردم به جیب و اقتصادشان نگاه کردند. این مردم در انتخابات 1400 برای عبور از دولت روحانی به دولت رئیسی و جریان حامی او رای دادند. اما شخصیت خود آقای رئیسی هم در این قضیه بیتاثیر نبوده است. عملکرد وی در قوه قضائیه و نوع گفتمان آقای رئیسی نیز اثرگذاتر بوده اما اینکه بخواهیم همه این موضوع را روی این مطلب را که عملکرد وی صرفا در قوه قضائیه بوده خیر بخشی از این مساله عملکرد دولتها بوده است. هر چند عملکرد دولتها میتواند اثر منفی هم برای مشارکت داشته باشد. اما به نظر من انتخابات روز جمعه 15 خط بطلانی بر فرضیه تحریم انتخابات بود و مردم قریب به 50 درصد در انتخابات حضور پیدا کردند. شاهدیم که در کشورهای دیگر حتی کشورهای توسعه یافته که ادعای دموکراسی و آزادی دارند زیر 50 درصد مشارکت دارند و اینگونه نیست که حتما 70 تا 80 درصد باشد. ما چون جمهوری اسلامی هستیم همیشه باید انتخاباتمان حداکثری باشد ولی خب دیدیم که در این ارتباط مردم به پیام مقام معظم رهبری توجه کردند و حضور پیدا کردند. حال سلایق متفاوت است چنانکه که گروهی به آقای جلیلی رای دادند و گروه دیگری هم به آقای پزشکیان رای دادند که قالب رای حداکثری برای آقای پزشکیان صورت گرفت. لذا به جای متهم کردن یکدیگر در خانواده انقلابیون یا اصولگراها باید بروند به این سمت که کجاها اشتباه کردند، کوتاهی شد و منیتها نقش و سهم خواهیها نقش پیدا کرد. در عین حال طیف آقای قالیباف تحلیل کنند که وقتی آقای قالیباف در انتخابات مجلس نفر چهارم میشود آیا چنین شخصی این شرایط را میتواند داشته باشد که در انتخابات ریاست جمهوری حضور داشته باشد یا خیر. از سوی دیگر گفته میشود بنا به گفته برخی نمایندگان مجلس برای ریاست آقای قالیباف در مجلس از وی قول گرفته بودند که به شرایطی به شما رای میدهیم که در انتخابات ریاست جمهوری وارد نشوید. آقای قالیباف نیز به رغم اینکه قول داده بود، اما به انتخابات ریاست جمهوری ورود کرد. تیم آقای قالیباف و خودش آسیبشناسی مجلس را جدی نگرفتند که چه اتفاقی افتاد که آقای قالیباف نفر چهارم میشود و جوانی از نسل امروز رتبه دوم یا سوم را بهدست میآورد که این آسیبشناسی نیاز داشت.
* این رویکردی که میفرمایید را نمیتوان در مورد آقای جلیلی و جریان حامی وی هم به کار برد و در نظر گرفت؟
بله؛ تیم آقای جلیلی هم باید این تحلیلها را به عمل میآورد که وقتی 6 کاندیدا هستند و 4 نفر از آنها همسو هستند آیا این همسویی چقدر میتواند در رایآوری موثر باشد. اینکه آقای پورمحمدی عمدتا با اصولگرایان برخورد داشت و ندیدیم که با آقای پزشکیان موضوعی را مطرح کند با توجه که به اینکه خودش دبیرکل جامعه روحانیت است خود قابل تامل و بررسی بود. تصور همگان این بود که آقای پورمحمدی اگر دفاع از اصولگرایی نمیکرد حداقل تقابل با این جریان را هم انجام نمیداد. در هرصورت این وقایع و صحبتها و از سوی دیگر گفته آقای زاکانی در مناظرات که رو کرد به آقای پزشکیان و گفت من نمیگذارم تو رئیس جمهور شوی ادبیات خوبی نبود و عملا در مقابل رای مردم ایستادن بود. به عبارتی من به تنهایی میتونم جلوی رای مردم را بگیرم تا شما رای نیاوری. اینها برای کسانی که پای گیرندههای خود نشستهاند و این ادبیات را نگاه میکنند تحریک کننده است. در هر صورت اعتقاد من این است که آسیبهای مناظرات این دوره از دورههای قبل کمتر بود و امیدوارم در مناظرات بعدی در ادوار آتی ریاست جمهوری عاری از حواشی باشیم. در همین مناظرات هم حواشی را کنار بگذاریم گفتمانها و گفتوگوهای بهتری شکل گرفت.
طیف آقای قالیباف تحلیل کنند که وقتی آقای قالیباف در انتخابات مجلس نفر چهارم میشود آیا چنین شخصی این شرایط را میتواند داشته باشد که در انتخابات ریاست جمهوری حضور داشته باشد یا خیر. از سوی دیگر گفته میشود بنا به گفته برخی نمایندگان مجلس برای ریاست آقای قالیباف در مجلس از وی قول گرفته بودند که به شرایطی به شما رای میدهیم که در انتخابات ریاست جمهوری وارد نشوید. آقای قالیباف نیز به رغم اینکه قول داده بود، اما به انتخابات ریاست جمهوری ورود کرد
* تحلیل نادرستی در جبهه انقلاب ایجاد شد مبنی بر اینکه رای 18 میلیونی آیتا... رئیسی؛ رئیسجمهور فقید دست نخورده برای نامزدها باقی است و تشییع میلیونی پیکر وی نیز مزید بر علت شد تا آنها فکر کنند همه کسانی که برای تشییع آمدهاند به جبهه انقلاب رای خواهند داد؛ اما دیدیم نتیجه چیز دیگری شد؛ این تحلیل را چگونه ارزیابی میکنید؟
این یک اشتباه تحلیلی از سوی کاندیداهای جبهه انقلاب بوده چرا که آن کسانی که به شهید رئیسی ارادت داشتند و به طور میلیونی هم حضور پیدا کردند بیشتر به خصوصیات اخلاقی وی ارادت داشتند و میگفتند آدمی شفاف، سالم، دلسوز و فردی زحمتکش، ولایتمدار بود که دلش برای خدمت میتپید و شبانه روز برای خدمت نمیشناسد این ویژگیهای شخصیتی آقای رئیسی برای مردم مهم بود. چه بسا که دولت آقای رئیسی نیز عاری از نقد نبود و خود بنده نیز در برخی از موضوعات به دولت آقای رئیسی نقد داشتم، اما این تحلیل که این جمعیت در انتخابات پشت یک گروه خاص میآیند اشتباه بود. یعنی به خوبی نتوانستند از این موضوع بهره برداری لازم را بر مبنای یکسری شاخصها انجام دهند. یعنی شاخص را صرفا در این دیدند که مردم میلیونی در مراسم شهید رئیسی و امیر عبداللهیان شرکت کردند پس همینها به ما هم رای میدهند. این امر باعث شد که حتی آقای قالیباف هم هوس کند تا به توصیه مشاورین و اطرافیانش به انتخابات وارد شود و این باور صورت گیرد. دیگران نیز با باور این اتفاق به صحنه آمدند. اما من با وجود اینکه من نه در ستادی بودم و نه فعالیت انتخاباتی داشتم، اما صادقانه اعتقاد من این است که برنامههای آقای جلیلی نسبت به دیگران آمادهتر و مستندتر بود که مردم به طور حداکثری اقبال نشان ندادند. این طبیعت انتخابات است که یک جریان رای میآورد و جریان دیگر رای نمیآورد. ولی من نکتهای را میخواهم اشاره کنم و آن هم اینکه مردم با این حضور ثابت کردند که برای تغییر فقط از راهکار انتخابات میشود ورود کرد. یعنی با کف خیابان آمدن چیزی به انجام نمیرسد و فقط رای است. همین چند روز پیش حزب کارگر در انگلستان بعد از قریب به 19 سال باز به قدرت رسید. یعنی مردم انگلستان به این نتیجه رسیدند که تنها راه تغییر محافظهکاران فقط صندوقهای رای است. ما هم باید این موضوع را یک واقعیت بدانیم که اگر نسبت به نمایندگان مجلس، رئیسجمهور یا شورای شهر نتیجه خوبی را نمیبینیم در رای خود تجدیدی نظر کنیم. این تجدید نظر در رای بهترین ابزار است برای دگرگونی است. لذا مردم در این انتخابات این تجدیدنظر را احساس کردند و از طرف دیگر هم یک نه به تحریم انتخابات گفتند آمدند و انتخاب خود را انجام دادند. حال که آقای پزشکیان انتخاب شده انشاا... دولتش موفق باشد و از امروز باید هر کسی در حد بضاعت خود از جمله گروهها و احزاب و هر جریانی در کشور که میتواند در جهت پیشرفت دولت قدمی بردارد به ایشان کمک کند. ما در دولت آقای روحانی این درخواست کمک را ندیدیم ولی در دولت آقای پزشکیان که در مناظرات خود گفت من ولایتمدارم، یک اصولگرا هستم که اصلاح طلبی را صلاح میبینم این ادبیات نشان میدهد که گروههای سیاسی باید با یکدیگر در کنار هم برای پیشرفت کشور کمک کنند نه اینکه بنشینند دعا کنند که دو یک دولت یا مجلسی ناموفق باشد چرا که این رویکرد راه به جایی نمیبرد. ما فقط باید در جهت کمک به توسعه کشور، پیشرفت و در عین حال خوب شدن حال کشور و حال مردم همدلی و همسویی را در پیش بگیریم.
* نسبت به دور اول انتخابات و ادوار انتخاباتی اخیر در دور دوم شاهد مشارکت بالاتری از سوی مردم بودیم. از نگاه شما این افزایش مشارکت به دلیل ترس مردم از بدتر شدن اوضاع بود یا دلیل دیگری داشت؟
من معتقدم تاکید مقام معظم رهبری در این اتفاق تاثیرگذار بود. ضمن اینکه اگر بگوییم مردم نگران بودند خب به همان تناسب هم رای آقای جلیلی بالا رفت واختلاف رای آقای جلیلی با آقای پزشکیان دو میلیون و هفتصد هزار است و آنچنان اختلاف فاحشی نیست. ولی ما باید این مشارکت را به پای رقابت مردم بگذاریم که مردم خواستند رقابتی داشته باشد و به این باور رسیده بودند که اگر بنا است تغییری در دولت باشد فقط از راه انتخابات است که میتوانند تغییر ایجاد کنند. لذا مردم در دنیا هم متوجه این قضیه هستند که هیچ راهی جز انتخابات برای ایجاد تغییر نیست که بتوانند باورهای خود را دنبال کنند و مطالبات خود را پیگیری کنند. مردم در این دوره از انتخابات هم به فرمایشات مقام معظم رهبری نگاه داشتند و هم اینکه باور مردم این بود که دولت دیگری با نگاه آقای پزشکیان داشته باشیم که این نظر اکثریت محترم است.
* شاهدیم که بد اخلاقیهای پیش از انتخابات حتی پس از پایان انتخابات نیز ادامه دارد و باز هم یکسری برخوردهایی صورت میگیرد که گویا برخی جریانات از همین ابتدا دنبال اخلال در کار دولت جدید هستند؛ اساسا این نوع مواجههها با آنچه که مقام معظم رهبری در خصوص لزوم همکاری با دولت منتخب میگویند در تضاد نیست؟
البته این اتفاق در تمام دنیا هم هست، اما اگر امروز پس از انتخابات نیز همچنان رعایت یکسری اصول و اخلاق نمیشود من هم معترضم. اقای پزشکیان چه باب نگاه سیاسی بنده باشد چه نباشد به هر جهت رئیسجمهور این کشور است و باید احترام بگذاریم و کمک شود و هر کسی در حد بضاعت خود کمک کند. حال اگر دولت آقای پزشکیان هم علاقهای نداشته باشد از تفکرات گروههای دیگر و برنامههایشان استفاده کند یا خیر مقولهای جداست اما اینکه بخواهد بد اخلاقی شود کار پسندیدهای نیست. ما در نظامی زندگی میکنیم که مبتنی بر اسلام است و اسلام هم دین اخلاق، سیاست، تدبر و مدیریت است و باید به گونهای عمل کنیم که جای نگرانی ایجاد نشود و آقای پزشکیان هم این حق را دارد که تیم خود را بچیند و تصورش هم این است که حتما میتواند موفق باشد.
ارسال نظر